حضور امام حسین علیهالسلام در مکه موجب ناراحتی عبدالله بن زبیر شده بود؛ چراکه او موقعیت خود برای اخذ بیعت از مردم را از دست داده بود. از همین رو خروج حضرت از مکه موجب خوشنودی وی میگشت. نفاق عبدالله بن زبیر سبب شد تا او حضرت را نصیحت و ایشان را به خروج از مکه توصیه کند.
ابن زبیر و خروج امام حسین علیهالسلام از مکه
آنچه تاریخ به آن شهادت میدهد و واضح و آشکارا است، نفاق عبدالله بن زبیر نسبت به امام حسین علیهالسلام است که بسیاری نیز از نفاق او آگاه بودند. ما نیز به چند شاهد در این رابطه اشاره میکنیم:
1. کلام امام حسین علیهالسلام که فرمودند:
آگاه باشید که محبوبترین اشیا نزد عبدالله بن زبیر عزیمت من به عراق است. چراکه او میداند با حضور من چیزی از خلافت به او نخواهد رسید و مردم او را با من برابر نمیدانند. به همین سبب دوست دارد که من از مکه بروم تا حجاز تنها برای او باشد. بروم تا حجاز تنها برای او باشد.
قبل از بیان این جملات و رفتن ابن زبیر، امام حسین علیهالسلام به وی فرمودند:
من قصد دارم به کوفه روم؛ زیرا پیروانم برای من نامه نوشتهاند.
نفاق ابن زبیر و سخنان او با امام حسین علیهالسلام
ابن زبیر گفت:
اگر من نیز افرادی همانند پیروان تو در آنجا داشتم از آن صرفنظر نمیکردم. اگر در حجاز بمانی و در اینجا برای خلافت اقدام کنی انشاءلله کسی با تو مخالفت نخواهد نمود.
ابن زبیر در حالی این جملات را گفت که دیگران همگی با رفتن امام حسین علیهالسلام به کوفه مخالف بودند و تنها مشوق ایشان برای رفتن به کوفه ابن زبیر بود.
محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج5 ص383
شهادت ابن عباس به نفاق ابن زبیر
2. ابن عباس نیز به امام حسین علیهالسلام توصیه کرد تا به کوفه نروند و اگر میروند فرزندان و خانواده خویش را در مکه بگذارند.
حضرت هر دو پیشنهاد او را رد نموده و نپذیرفتند.
وی در ادامه به امام حسین علیهالسلام عرضه داشت:
با رفتن شما از مکه در واقع حجاز را به ابن زبیر واگذار و دیدگان او را روشن میکنید!
چراکه امروز کسی با وجود شما به او نمینگرد و… .
هنگامی که ابن عباس از امام جدا شد در بین راه عبدالله بن زبیر را دید و به او گفت:
آیا دیدگانت با رفتن حسین بن علی روشن شد؟
بلاذری، انساب الأشراف ، ج3 ص161
بنابراین همه میدانستند که عبدالله بن زبیر هیچ گرایشی به امام حسین علیهالسلام نداشت و سخن وی به امام که «در مکه کسی با شما ناسازگاری نخواهد نمود» دروغی بیش نبوده است.
۳. نامۀ یزید به عبدالله بن عباس؛
یزید در نامهای خطاب به ابن عباس نوشت:
با عبدالله بن زبیر و حسین بن علی صحبت کن تا با خلافت من مخالفت نکنند و هر وعدهای که به حسین بن علی بدهی و هر شرایطی که او بگذارد را من میپذیرم؛ اما پسر زبیر را خواهم کشت.
ابن عباس نیز در پاسخ به وی نوشت:
اما عبدالله بن زبیر! وی هیچ ارتباطی با خاندان ما ندارد و حال او ربطی به من ندارد؛ [حتی نپذیرفت که با او صحبت کند] اما با حسین بن علی صحبت میکنم.
وی با امام حسین علیهالسلام سخن گفت ولی حضرت پیشنهاد او را نپذیرفتند.