از مباحث قابل توجه در مقتلشناسی، بررسی جریان بیعت گرفتن معاویه برای یزید و حوادث قبل از عاشورای سال ۶۱ هجری است. بررسی این جریانات میتواند پاسخگوی برخی شبهات باشد. جدال معاویه برای بیعت گرفتن از امام حسن و امام حسین علیهماالسلام، عبدالله بن جعفر و ابن عباس در مدینه یکی از مطالب نخستین مقتلشناسی است.
- اقدامات ششگانۀ معاویه در بیعت گرفتن از اهل مدینه برای یزید
- دعوت از بزرگان مدینه در سال ۴۴ق
- درگیریهای معاویه در پی بیعت گرفتن برای یزید
- تلاش معاویه برای ایجاد تفرقه میان بنیهاشم
در جلسه گذشته به برخی اقدامات معاویه در جریان بیعت گرفتن برای فرزندش یزید که ده سال پیش از مرگش آرام آرام آغاز نموده بود پرداختیم. در این نگارش به اقدامات وی خواهیم پرداخت.
اقدامات ششگانۀ معاویه در بیعت گرفتن از اهل مدینه برای یزید
1. سفر به مکه و مدینه در سال ۴۴ هـ . ق و دعوت عبدالله بن جعفر، عبدالله بن عباس، عبدالله بن عمر و عبدالله بن زبیر به مجلسی خصوصی و مطرح کردن مسئلۀ جانشینی یزید توسط پدرش معاویه و بیعت گرفتن برای او.
2.مطرح کردن جریان بیعت با یزید پس از بازگشت به شام که با موج اعتراضات مردمی خصوصا افرادی از قبیل احنف و ضحاک رو به رو شد. البته معاویه با فریب کاری توانست اوضاع شهر را آرام نماید.
3. رفع موانع خلافت یزید با تهدید، تطمیع یا قتل مخالفین بیعت با یزید؛ به عنوان مثال امام حسن علیهالسلام و سعد بن ابی وقاص را مسموم، مروان بن حکم را از فرمانداری مدینه عزل و ولید بن عتبه بن أبیسفیان را به جای او منصوب کرد.
۴. نگارش نامه به ولید بن عتبه و دستور به گرفتن بیعت از مردم مدینه برای یزید که با مخالفت مردم مدینه مواجه شد و معاویه به دنبال جلوگیری از تنش در میان مردم، دستور به عدم اجبار مردم در بیعت را صادر نمود؛
5. آغاز نامهنگاری با بزرگان مدینه همچون عبدالله بن جعفر، عبدالله بن زبیر، عبدالله بن عمر، عبدالله بن عباس و حتی امام حسین علیهالسلام که هر یک از آنان پاسخی مناسب به معاویه داده و خلافت یزید و بیعت گرفتن برای او را مردود دانستند که به بررسی متن پاسخ آنان نیز خواهیم پرداخت.
6. سفر معاویه درسال ۵۵ یا ۵۶ق به مدینه و تلاش برای گرفتن بیعت از مردم برای خلافت یزید.
هدف ما از بیان سیر اقدامات معاویه در گرفتن بیعت برای یزید و بررسی پاسخ بزرگان عرب به نامهنگاری معاویه، فهم موضع و نظر بزرگان عرب دربارۀ خلافت و خلیفه لایق و چگونگی نگاه امام حسین علیهالسلام نسبت به یزید است که مشخص کنندۀ علت عدم بیعت امام با یزید است.
دعوت از بزرگان مدینه در سال ۴۴ق
در این سال معاویه چهار نفر از بزرگان مدینه یعنی عبدالله بن جعفر، عبدالله بن زبیر، عبدالله بن عباس و عبدالله بن عمر را به مجلسی خصوصی فراخوانده و مسئلۀ خلافت یزید ،پس از مرگ خود، را مطرح نمود. او به آنان گفت که من به سن کهولت رسیدهام و باید برای خود جانشینی مشخص نمایم. من از شما میخواهم که ما را در این امر یاری نمایید و وحدت را حفظ نموده و اجازه دهید بدون هیچ مخاصمهای یزید جانشین من باشد.
عبدالله بن عباس در پاسخ به معاویه گفت:
سزاوارترین شخص برای خلافت، نزدیکترین فرد به رسولخدا صلیاللهعلیهوآله است. [مشخص بود که منظور او امام حسین علیه السلام است]
عبدالله بن جعفر نیز گفت:
تو دو پسر عموی من [یعنی امام حسن و امام حسین علیهماالسلام] را به این مجلس دعوت نکردهای و این رفتاری دور از حق است. خلافت تو بدون آنان استوار نخواهد شد و آنان دو سرچشمۀ دانش و بزرگواریاند.
در ادامه نیز عبدالله بن زبیر گفت:
عبدالله بن عباس، عبدالله بن جعفر و من نیز پسر عمۀ رسولخدا صلیاللهعلیهوآله بوده و به همراه دو فرزند علی ابن ابی طالب، حسن بن علی و حسین بن علی، همه سزاوار چنین حکومتی هستیم.
درگیریهای معاویه در پی بیعت گرفتن برای یزید
عبدالله بن عمر نیز گفت:
کسی سزاوار مقام خلافت است که شایستگی آن را داشته باشد و مسلمانان او را بپسندند و یزید به این شایستگی نرسیده. به علاوه آنکه او فسق و فجور آشکار و میمون بازی و شرابخواری دارد و لایق بیعت مردم نیست.
در میان این سخنان، عبدالله بن جعفر و عبدالله بن عباس، امام حسن و امام حسین علیهماالسلام را لایق حکومت میدانند. عبدالله بن عمر نیز تنها خلافت یزید را رد کرده و کسی را برای این جایگاه اثبات نمیکند. عبدالله بن زبیر نیز ادعای ریاست داشته و یزید را نمیپذیرد.
تلاش معاویه برای ایجاد تفرقه میان بنیهاشم
معاویه در پاسخ به سخن آنان گفت:
در امر خلافت پسر عمر و پسر زبیر لایق خلافت نیستند. اما پسر عباس و پسر جعفر چنین لیاقتی را دارند. [معاویه با این سخن و تطمیع افراد، به دنبال جذب نیرو برای مقابله با اهلبیت علیهمالسلام بود.]
پس از این مجلس و آن سخنان، دیگر معاویه سخنی نگفت و به دمشق بازگشت. وی همچنان به ارسال هدایای خود برای بزرگان مدینه ادامه داد. همچینین او با تشکیل این مجلس توانست مسئلۀ جانشینی یزید را در اذهان عموم مردم وارد کند.