عناوین این نوشتار:
- نقل مقتل أبیمخنف از حمید بن مسلم
- نقاط منفی در شخصیت حمید بن مسلم
- نقاط مثبت در شخصیت حمید بن مسلم
- نتیجهگیری از مقتلنویسی حمید بن مسلم
- دستور دستگیری حمید بن مسلم توسط مختار
- حمید بن مسلم و شاگردی امام سجاد علیهالسلام
“حمید بن مسلم” در کربلا حضور داشت. او گزارشگری است که مقتلنویسانی همچون “أبیمخنف” به نقلهای وی توجه خاصی داشتهاند. ما در این درس به شناخت وی و نقاط مثبت و منفی شخصیتی او می پردازیم.
نقل روایت از مقتل أبیمخنف
باتوجه به گزارشهایی که أبیمخنف به واسطۀ سلیمان بن أبیراشد از حمید نقل میکند، گزارشگری حمید از حرکت شمر از کوفه شروع میشود و تا شهادت عبدالله بن عفیف ادامه دارد.
اما آیا اصلا به گزارش او میشود توجه کرد؟
قضاوت کردن در مورد این شخص سخت است. اما در رابطه با شخصیت او نکات منفی و مثبتی وجود دارد که به آنها میپردازیم:
نقاط منفی در شخصیت حمید بن مسلم
- حضور در لشکر عمر سعد و عدم نصرت امام حسین علیهالسلام؛
- دوستی با عمرسعد لعنتاللهعلیه؛
- مأموریت او در رساندن خبر سلامتی عمرسعد به خانوادهاش؛
این امر نشان از اهمیت و توجه او به عمرسعد دارد. - ماموریت او از جانب عمرسعد به همراه خولی برای رساندن سر مقدس امام حسین علیهالسلام به عبیدالله بن زیاد.
نقاط مثبت در شخصیت حمید بن مسلم
- بحث و درگیری با شمر برای جلوگیری از سوزاندن خیمهها در کربلا؛ [البته به نقل خودش!]
- ممانعت از قتل امام سجاد علیهالسلام در خیمه؛ [به نقل خودش]
- دوستی با ابراهیم بن مالک اشتر و ملاقات وی در زندان؛
- پیوستن به توابین و شرکت در قیام آنان و گزارش وقایع قیام؛
- نقل گزارشهای جذاب و به نفع امام حسین علیهالسلام؛
گزارشهایی که معمولا دشمن چنین روایاتی را نقل نمیکند. همچون جریانی از عبید الله بن أبیحصین ازدی که در کربلا خطاب به امام حسین علیهالسلام گفت: ای حسین! نگاه کن که این آب چگونه است! اجازه نمیدهیم که از این آب بیاشامی.
در این حال أباعبدالله علیهالسلام او را نفرین کردند و فرمودند: تو خود سیراب نخواهی شد!
در نهایت و بعد از جریان کربلا، هر وقت آب میخورد معدهاش آب را پس میزد.
همچنین در گزارش خود از حضرت علی اکبر علیهالسلام نقل میکند که جوانی وارد معرکه شد که مثل ماه میدرخشید.
نتیجهگیری از مقتلنویسی حمید بن مسلم
میتوان گفت که حمید به عنوان گزارشگر کربلا در گزارش خود منصف بوده و از همین رو به مقتل و گزارشهایی که مربوط به شخص خودش نیست میتوان اطمینان کرد. اما به گزارشهایی که مربوط به شخص خودش است مانند جلوگیری او از شهادت امام سجاد علیهالسلام نمیتوان اعتماد کرد؛ چراکه احتمال دارد قصد تبرئه و خوب جلوه دادن خود را داشته است.
دستور دستگیری حمید بن مسلم از سوی مختار
مختار دستور دستگیری او را داد و به صائب گفت که او را دستگیر کند. حال سوال این است: چرا کسی که در قیام توابین حضور داشته، در جریان قیام مختار نبوده است؟
وی به همراه عبدالله بن وهب و عبدالرحمن بن وهب از دست مختار فرار کرد و نزد قبیله عبدالقیس رفت و به آنها پناه برد.
صائب دنبال آنها گشت و دو پسر وهب همدانی را پیدا کرد و دستگیر کرد؛ اما حمید فرار کرد و گزارش این اتفاق را بلاذری در بخش مقتل “انساب الأشراف” (1) و طبری در تاریخ الامم و الملوک (2) آورده است که وقتی فرار کرد دو بیت شعر گفت. مضمون شعر او این بود که خدا را به جهت فرار کردن شکر میکرد.(3)
بنابراین حمید در قیام مختار نقشی نداشته بلکه مختار او را جزو قاتلین یا حاضرین یا مقصرین میدانسته و قصد کشتن او را داشته است. این مطلب کار را برای قضاوت کردن در رابطه با وی سخت میکند که چرا مختار در حالی که او در گروه توابین بوده است، قصد کشتنش را داشته؟ مخصوصا با این مؤید که ابراهیم اشتر دوست او هم در این زمینه وساطت حال او را نکرده است!
در پاسخ شاید بتوان گفت که علت آنکه مختار به دنبال دستگیری او بوده از این جهت است که حمید بن مسلم آدم سستی بوده و در هر جریانی که شکل میگرفته حضور داشته است. در برههای از زمان و جریان کربلا که قوت ظاهری با یزیدیان بود در سپاه دشمن و در برههای دیگر در گروه توابین حضور داشته است.
حمید و شاگردی امام سجاد علیهالسلام
اما آنچه مهم است، این است که شیخ طوسی، حمید بن مسلم را از اصحاب امام سجاد علیهالسلام دانسته و در کل میتوان گفت که برنامۀ گزارشگر کربلا صرفا گزارشنویسی و مقتلنویسی بوده است نه قضاوت. البته به جز گزارشهایی که دربارۀ خودش دارد و نباید به آنها اهمیت داد. [قبلا توضیح داده شد.]
پانوشت:
(1) بلاذری، انساب الأشراف، چاپ بیروت، ج۶ ص۴۰۹
(2) طبری، تاریخ الامم و الملوک، چاپ بیروت، دار التراث، ج۴ ص۵۳۰
(3) ترجمه شعر: نمیبینی که من چه نترسی هستم و نجات پیدا کردم و نزدیک بود که نجات پیدا نکنم و رجا و امید، خدا من را نجات داد.