خدا همه جا هست

خدا همه جا هست!

جلسه هفتم از خطبه 65؛
خیلی واضح است که خدا در اشیا حلول نمی‌کند. چون حلول بین دو شیء هم‌سنخ امکان پذیر است. دو شیئی که هیچ سنخیتی در حقیقت و ذات ندارند اصلاً با هم سنجیده نمی‌شوند. بنابراین لازم است توضیح دهیم که چرا خدا همه جا هست و هیچ جا نیست. همانطور که حضرت فرمودند:
«لَمْ يَحْلُلْ فِي الْأَشْيَاءِ فَيُقَالَ هُوَ كَائِنٌ وَ لَمْ يَنْأَ عَنْهَا فَيُقَالَ هُوَ مِنْهَا بَائِنٌ»
خدا در شیئی حلول نکرده است تا بتوان گفت در آن جاست و دور از اشیاء نيست تا بتوان گفت از آنها جداست.

سرفصل مهم‌ترین مطالب این مقاله:

  • خدا همه جا هست هیچ جا نیست!
  • ابن عربی: خدا همه چیز است
  • ادامه فراز هایی از خطبه 65
  • امر خدا واحد است
    • ثبات سرنوشت مخلوقات در علم خدا

خدا همه جا هست هیچ جا نیست!

 «خدا همه جا هست اما هیچ جا نیست» یعنی خدا در عین حالی که مکانی نیست اما همه جا هست. این دو جمله، حتماً باید باهمدیگر بیاند و معنی شوند. چراکه هرکدام به تنهایی معانی متشابهی دارند. مثلا بعضی گفته اند: «خدا همه جا هست» یعنی هیچ مکانی از خدا خالی نیست و خدا همه مکان ها را پر کرده است. پس خدا همه اشیاء است. اما وقتی دو جمله را کنار هم معنی می کنیم اینگونه می فهمیم، درست است که خدا همه جا هست اما بودنش مثل مخلوق از جنس بودن در مکان نیست.

مثلاً ما در قرآن داریم:

 «نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ» ما از رگ گردن به شما نزدیک‌تریم. سوره ق آیه ۱۶

حال مگر خدا مکان دار است که دور و نزدیک شود؟خیر. پس باید مفهوم این نزدیکی مفهوم دیگری باشد. مثلا چرا خداوند  نفرمود: ما از گوش شما به شما نزدیک‌تریم؟ یا از چشم شما به شما نزدیکتریم؟ چون رگ گردن یک عضو حیاتی بدن است. به کیفیتی که قوام هر انسانی به شاهرگ گردن اوست. اگر رگ گردن زده شود بی شک انسان هلاک میشود. حال مفهوم آیه این است که ما از شاهرگ انسان که باعث حیاتش است به او نزدیک‌تریم. یعنی در حیات انسان ما از خود انسان به او نزدیک‌تریم و بودن انسان و استمرار بودنش از جانب ماست. این غلبه و سلطنت خداوند را نشان می‌دهد و بحث مکان و زمان در کار نیست.

ابن عربی: خدا همه چیز است

 ابن عربی‌ و مریدهایش می پرسند: آیا خدا الان این دیوار هست یا نیست؟ اگر بگوییم هست که حرف آنها تایید می شود. اگر بگوییم نیست، می‌گویند پس خدا به عدم این دیوار حد می‌خورد. به همین دلیل اصرار دارند بگویند خدا همه چیز است تا خدا محدود نشود.

اولا: غافلند از اینکه «همه چیز» حد دارد. یعنی اگر بپذیریم خدا همه چیز است باز هم خدا حد می‌خورد. ثانیا: اصلاً اصل جریان اشکال دارد. وقتی کسی بگوید خدا این دیوار است نشان میدهد اصلا خدا را نشناخته است. با گفتن «این دیوار»، خدا محدود و مکانی می شود. در حالیکه خدا خالق دیوار و مکان است. به عقیده ما  اصل این سوال اشکال دارد و درباره خدا چنین سوالاتی معنا ندارد. 

 اگر به عبارتی مثل «لَمْ يَنْأَ عَنْهَا فَيُقَالَ هُوَ مِنْهَا بَائِنٌ» به تنهایی توجه کنید شما هم می توانید معانی متشابه زیادی مثل همین حرف‌ها درآورید. اما عبارات باید ترکیبی معنی شوند. تا برداشت صحیحی حاصل شود. وقتی در این عبارت و عبارات قبلی آن تامل کنید تصدیق خواهید کرد،  خداوند از اشیا دور نیست، بدان معنا نیست که خدا در اشیا قرار دارد، یا حقیقت آن اشیا است، یا جزئی از آن هاست و یا اشیا، تجلی و ظهور  خدا هستند.

«لَمْ يَنْأَ عَنْهَا» یک جمله منفی است. یعنی خدا دور نیست. صحبتی از نزدیکی به میان نیامده است. اگر هم کسی بخواهد از این جمله نزدیکی خداوند به اشیاء را نتیجه بگیرد، باید با توجه به محکمات، نزدیکی را به معنای احاطه، غلبه و سلطه بگیرد. نه به معنای نزدیکی مکانی و حلول و اتحاد خداوند با اشیاء.

مه‍م‌ترین اصل ما این است که اگر عبارتی دیدید که متشابه است یا آن را متشابه کرده اند، حتماً باید به محکمات مراجعه کنید.

ادامه فرازهایی از خطبه 65

«لَمْ يَؤُدْهُ خَلْقُ مَا ابْتَدَأَ»

آفرينش موجودات او را در آغاز ناتوان نساخته است.

«وَ لَا تَدْبِيرُ مَا ذَرَأَ»

و از تدبير پديده هاى آفريده شده باز نمانده و خسته نشده است.

«وَ لَا وَقَفَ بِهِ عَجْزٌ عَمَّا خَلَقَ»

و اگر چیزی را نیافریده از عجز و خستگی نیست.

اینگونه نیست که خداوند از خلقت مخلوقات خسته شود. مثلا ما وقتی می خواهیم باری را به مقصد برسانیم اول خیلی پر انرژی هستیم بعد کم کم انرژی ما تحلیل می رود و ناتوان می شویم. اما خداوند اینگونه نیست که خلق کند و بعد در نگهداری آن خسته و ناتوان شود. یا اینکه بگوید بیشتر از این نمی توانم خلق کنم.

«وَ لَا وَلَجَتْ عَلَيْهِ شُبْهَةٌ فِيمَا قَضَى وَ قَدَّرَ»

و در آنچه فرمان داد و مقدّر ساخت دچار ترديد نشد.

ما گاهی یک قانونی را تصویب می‌کنیم و بعد می‌بینیم اشتباه کرده‌ایم. یا از همان اول احتمال اشتباه را می‌دهیم. آنچه مخلوق مصوب و مقدر می کند دارای شبهه و اشتباه است. اما آنچه خداوند از ابتدا تا انتها تقدیر کرده شبهه بردار نیست. حقیقت خدا علم است و در او شبهه و جهل راه ندارد.

« بَلْ قَضَاءٌ مُتْقَنٌ وَ عِلْمٌ مُحْكَمٌ وَ أَمْرٌ مُبْرَمٌ»

بلكه فرمانش استوار، و علمش مستحكم، و كارش بى تزلزل است.یعنی دستوراتش پاره شدنی و نقض شدنی نیست.

امر خدا واحد است

 تمام قضا و قدر الهی تا پایان از همان اول بریده شده است و هیچ کس نمی تواند آنچه او از ابتدا تقدیر کرده را عوض کند. آنچه خداوند تدبیر کرده و مقدر ساخته است نقض شدنی نیست و هرکس ادعا کند می تواند ذره ای آن را تغییر دهد، ادعا کرده قدرت و علمش از خدا بیشتر است، پس کافر است. اینجا یکی از پرتگاه های بسیار حساس و خطرناک معارف است و اگر کسی عجله کند و خوب دقت نکند به جبر می‌رسد.

«قَضَاءٌ مُتْقَنٌ وَ عِلْمٌ مُحْكَمٌ وَ أَمْرٌ مُبْرَمٌ»
یعنی امر خدا واحد است و آنقدر محکم و مبرم و متقن خلق شده است که الی الابد نقض شدنی نیست.

«وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ» سوره قمر آیه ۵۰

 به عبارت دیگر ابتدا خدا بود هیچ چیز با او نبود. سپس به یکباره با خلق لا من شیء هر آنچه تا ابد روی خواهد داد را آفرید. و این آفرینش واحد، به کیفیتی است که کسی توان تغییر و نقض آن را ندارد. شاید بعضی از آفرینش یکباره همه پدیده ها و رویدادها، جبر برداشت کنند. اما اینگونه نیست؛ بلکه خداوند همه اختیارها و جریان ها  را از اول  دیده است.

ثبات سرنوشت مخلوقات در علم خدا

همه دعاها، استجاب ها، بداءها، نافرمانی ها، اطاعت ها، صدقات و … توسط حضرت حق دیده شده است. مثلاً خدا دیده است که من به اختیار خودم آیا صدقه می‌دهم یا نمی‌دهم. و متناسب با آن اتفاقات زندگی مرا رقم زده است. یا مثلا می‌دانسته که چه کسی، چه وقت، دست بر دعا بر خواهد داشت. و استجابت و عدم استجابت آن را تدارک دیده است.

 اینگونه نیست که اگر خداوند به پیامبر گفته است بجنگید و دو هفته دیگر گفته است نجنگید. یعنی نظر خدا عوض شده باشد بلکه هر دو را از اول دیده است ولی زمان بیانش متفاوت است. فکر نکنید خدا منتظر دعای ماست تا نظرش عوض شود. خدا می دانسته که  ما امشب حرم می رویم و فلان دعا را می‌کنیم. پس، اگر قرار بر استجابت بوده از اول همه قضاها و قدرها را کنار هم چیده است تا این دعا مستجاب شود.

بنابراین اختیار ما دیده شده است و باب دعا، صدقه و هدایت باز است. علم خداوند به افکار و رفتار ما به مجبور شدن ما نمی انجامد. بلکه ما مختار آفریده شده ایم و خداوند به آنچه به اختیار خودمان مرتکب خواهیم شد آگاه است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا
حدیث منزلت

ثبت‌نام مدرسه علمیه مکتب وحی نبوی

از طلاب، علما و دانش پژوهان مستعد و جویای معارف اهل بیت علیهم‌السلام در سه موضوع خارج اصول، رجال و مبانی علوم قرآنی با تدریس استاد عالیقدر آیت الله جعفر فاضل (مدظله) به صورت مجازی ثبت‌نام می‌شود.

مواد درسی:
خارج اصول (تنقیح الاصول عن اللغو و الفضول)
علم رجال و درایة الحدیث
مبانی علوم قرآنی

تذکر:
لازم به ذکر است که این دورۀ مجازی شرط سنی یا تحصیلی ندارد و ثبت‌نام برای همه طالبان معارف اهل‌بیت علیهم‌السلام آزاد است.

نحوه برگزاری دوره مجازی:
یک صوت از هر کلاس برای طلاب محترم ارسال می‌شود و عزیزان ملزم به ارائۀ متن تقریر آن درس هستند.
صوت دوم و بعدی هر کلاس پس از ارسال تقریر جلسه قبل برای پشتیبان کلاس، از سوی مؤسسه برای طلبه ارسال خواهد شد.

لطفا جهت ثبت‌نام از ساعت 9:00 الی 17:00 با مسئول ثبت‌نام توسط دکمه زیر در ارتباط باشید