مقدمه:
فرمایش رسول اکرم صلّیاللّٰهعلیهوآله در عبارات خطبۀ غدیر رای معرفی مقام خلافت و وصایت امیرالمؤمنین علیهالسلام بسیار فصیح، بلیغ، واضح بود.
در میان خطبههای معصومین علیهمالسلام کمتر خطبهای همانند خطبۀ غدیر در سلیس بودن معنا و مفهوم به چشم میخورد. همین مسئله جای دقت و تفکر دارد که مگر ابلاغ خلافت امیرالمؤمنین علیهالسلام چقدر اهمیت و ضرورت دارد که خطبهای اینگونه ایراد شده است؟!
عناوین این مقاله:
- عظمت امر ولایت واهمیت آن
- بلاغت خطبۀ غدیر و درک همگانی از آن
- حکمت وضوح و فصاحت و بلاغت خطبۀ غدیر
- شبههای از وهابیت و تهمت ناروا به پیامبر صلّیاللّٰهعلیهوآله
- اشتباهی رایج در فهم معنای “ولی” و “مولا “
عظمت ولایت و اهمیت آن
در اول خطبه نیز حضرت رسول صلّیاللّٰهعلیهوآله فرمودند: خداوند به من وحی کرد که علی بن أبیطالب را به عنوان وصی و جانشین خویش معرفی کنم. اگر این پیغام را به شما نرسانم، میترسم از آسمان یک کوبندهای بر من فرود آید که هیچ کس، هر چه قدر هم که قوی باشد، نتواند آن را از من دور کند!
این بیان نشان میدهد که جریان ولایت آن قدر عظمت دارد که اگر نباشد، تمام رسالت و زحمات 23 سالۀ پیامبر صلّیاللّٰهعلیهوآله از بین میرود. به گونهای که گویا هیچ زحمتی تاکنون نکشیدهاند!
بلاغت خطبۀ غدیر و درک همگانی از آن
امروزه کسی نمیتواند در وضوح و فصاحت و بلاغت عبارات خطبۀ غدیر تردید کند.
چراکه خود رسولخدا صلّیاللّٰهعلیهوآله در چند جای این خطبه میفرمایند: من در ابلاغ پیام جانشینی امیرالمؤمنین علیهالسلام، کوتاهی نکردم.
ایشان بار دیگر برای استحکام این امر مهم، خدا و ملائکه و مردم را شاهد گرفته و فرمودند:
من این پیام را به گونهای به شما رساندم که کاملا مقصود مرا فهمیدید.
اَللَّهُمَّ اِنّى اُشْهِدُكَ وَ کَفَی بِکَ شَهیداً اَنّى قَدْ بَلَّغْتُ
متن خطبۀ غدیر
آیات قرآن نیز در این باره میفرماید: وظیفۀ پیامبر صلّیاللّٰهعلیهوآله ابلاغ پیغام است.
کسی که بگوید: پیامبر صلّیاللّٰهعلیهوآله در بیان مقصود خویش در خطبۀ غدیر موفق نبودند یا کلام ایشان واضح و فصیح و بلیغ نبوده و ابهام داشته و چندپهلو بوده، قطعا به پیامبر صلّیاللّٰهعلیهوآله تهمت زده است!
ما عَلَی الرَّسوُلِ اِلَّا البَلاغُ المُبینُ
نور/ 54
حکمت وضوح و فصاحت و بلاغت خطبۀ غدیر
بیانات پیامبر صلّیاللّٰهعلیهوآله در خطبۀ غدیر به گونهای بود که همه واضح و روشن پیام غدیر را دریافت کنند. از همین رو در این خطبه از کلمات بسیار ساده و روان استفاده شده است تا حجت بر همگان تمام شود.
این نوع دقت در ارائۀ خطبۀ غدیر به سبب اهمیت و حساسیت محتوای آن و حضور جمع زیادی از افراد کمسواد و بادیهنشین در جریان غدیرخم است.
این در حالی است که بعضی از خطبههای معصومین علیهمالسلام همچون خطبههای سنگین امیرالمؤمنین علیهالسلام، برای مخاطبین خاصی بیان شده و تاکنون، کسی نتوانسته آن خطبهها را کاملا بفهمد و شرح دهد!

شبههای از وهابیت و تهمت ناروا به پیامبر صلّیاللّٰهعلیهوآله
برخی خود را به نادانی زده و به کلام پیامبر صلّیاللّٰهعلیهوآله در خطبۀ غدیر ایراد گرفتهاند. آنها میگویند: چرا رسولخدا صلّیاللّٰهعلیهوآله در عبارت «مَن کُنتُ مَولاهُ فَهذا عَلیٌّ مَولاهُ» از کلمۀ واضحتری به جای واژۀ “مولا” استفاده نکردند؟ زیرا میبینیم که رسولخدا صلّیاللّٰهعلیهوآله دربارۀ امیرالمؤمنین علیهالسلام از کلمات مختلفی استفاده کردهاند.
یک بار میفرمایند: علی وصی من است.
ایشان بار دیگر فرمودند:
علی وزیر من است و جایگاه او نزد من همچون جایگاه حضرت هارون علیهالسلام نزد حضرت موسی علیهالسلام است.
ایشان گاهی امیرالمؤمنین علیهالسلام را امام و و گاهی خلیفه خود معرفی کردهاند.
پیامبر صلّیاللّٰهعلیهوآله چگونه میبایست مقام جانشینی مطلق امیرالمؤمنین علیهالسلام را معرفی میکردند که امروزه به فصاحت و بلاغت و وضوح نداشتن در بیان خطبۀ غدیر متهم نشوند؟!
پیامبر اکرم صلّیاللّٰهعلیهوآله در سراسر خطبۀ غدیر از کلماتی ساده و فصیح استفاده کردهاند. ایشان حتی کوچکترین ضمیر را به مرجعش برگردانده و تمام جملات را توضیح دادهاند. همۀ این دقتها بهخاطر اهمیت ابلاغ ولایت بود که اگر انجام نمیشد نتیجهاش پوچی و رد 23 سال زحمت رسالت نبوی بود.
اشتباه رایج در فهم معنای “ولی” و “مولا “
کسانی که میگویند کلمۀ “ولیّ” و” مولا ” چندین معنا دارد، کاملا در اشتباهاند و گفتارشان نادرست است. کلمۀ “ولی” فقط یک معنای حقیقی دارد که همان سرپرست است. کلمۀ “مولا ” نیز در آن زمان فقط به معنای «مالک» استعمال شده و معانی دیگر میتواند مجازاً استفاده شود. به عبارت دیگر اگر قرینهای موجود باشد، همان معنای مجازی استفاده میشود؛ ولی اگر قرینه نباشد، تنها یک معنا دارد و آن سرپرست است.
پیامبر اکرم صلّیاللّٰهعلیهوآله قبل از آنکه امیرالمؤمنین علیهالسلام را در قالب جملۀ مشهور “من کنت مولاه فهذا علی مولاه” به عنوان مولا معرفی کنند، از حق اولویت و مالکیت خویش نسبت به مردم سخن میگویند. وقتی از مردم اقرار گرفته میشود که ولایت من بر شما نسبت به خودتان اولویت دارد، پس از آن است که میفرمایند:
این علی بن أبیطالب نیز مولا و مالک شما است.