مقدمه:
بررسی دجال در احادیث اسلامی و کتب ادیان دیگر یکی از مسائل مهم در موضوع مهدویت است. این مسئله در میان احادیث اهلتسنن نیز فراوان به چشم میخورد. البته پرسشهایی دربارۀ دجال در منابع حدیثی شیعه و اهلتسنن مطرح است. پرسشهایی همچون کیفیت شکل و شمایل ظاهری، تواناییها و فعالیتهای دجال و… که در این مجال به پاسخ آنها میپردازیم.
آنچه در این مقاله با آن آشنا میشوید:
- گستردگی مباحث مربوط به دجال
- چیستی حقیقت دجال؟
- نام دجال در احادیث
- بررسی معنای لغوی «دجال»
- بیوگرافی و بررسی شخصیت و ویژگیهای دجال
- تولد دجال
- شكل و شمایل دجال
- ساحر بودن دجال؟!
- شهرت دجال!
- مرکب دجال!
- دجال شخصی یا نوعی؟
- پانوشت
گستردگی مباحث مربوط به دجال
مطالب و رسیدهها راجع به شخصی به نام دجال بسیار گسترده بوده و بیان تمام آنها نیاز به زمانی طولانی دارد.
در این باره روایاتی در منابع شیعه و عامه نقل شده. البته اکثر آنها از كتب عامه است. بیشتر روایاتی كه شیعه نقل كرده نیز از كتب عامه نقل شده است.
بیشتر اسناد این روایات در منابع عامه به كعب الأحبار یهودی و شاگردش أبوهریره میرسد. مسلّماً اعتمادی به این دو نفر نیست و نمیتوان به تنهایی روایات این دو را پذیرفت.
ما به روایاتی كه در كتب عامه یا با سندهای ضعیف نقل میشود در صورتی اعتماد میكنیم كه از فیلترهای معین شده عبور كنند!
از همین رو اظهارنظر دربارۀ این روایات بدون تخصص لازم، از اساس غلط است و موجب گمراهی خواهد شد. به علاوه در حوزۀ روایات تنها مجتهد است كه میتواند نظر دهد و دیدگاه دیگران از آنجا كه صاحب بینش نیستند محترم نیست.
چیستی حقیقت دجال؟
در این كه دجال كیست و این که او یک شخص معین است یا نوعی تفكر و ایدئولوژی اختلافنظر وجود دارد.
به عبارت دیگر اختلاف است که دجال مردی پلید با شخصیتی منحصربهفرد است و آینده متولد خواهد شد و قیام خواهد کرد یا شخصیتی اعتباری است و هر كس و در هر زمان میتواند باشد!
آقای كورانی دجال را شخصیتی حقیقی میدانند.(۱) برخی دیگر از صاحبنظران دجال را نوعی و اعتباری میدانند.(۲)
برخی دیگر از اندیشمندان نیز معتقداند كه هم دجال نوعی داریم و هم شخصی. با این فرضیه دجالهای فراوان تصور میشوند.(۳)
بعضی نیز بر این باوراند كه دجال همان شیطان است. عدهای نیز دجال را حكمرانان كشور اسرائیل میدانند كه صهیونیستها باشند؛ مانند دكتر مارسیم حداد كه نویسندهای لبنانی است و منبع او در تحقیقاتش تورات است.(۴)
برخی نیز دجال را تكنیك و فناوری زمانه چون تلویزیون و ماهواره و وسایلی اینچنین معرفی میكنند؛ مانند سیّد محمد صدر.(۵)
برخی نیز بر این عقیدهاند كه دجال همان سفیانی است. (۶)
نام دجال در احادیث شیعه و سنی و حتی در تورات و انجیل بسیار آمده است و یكی از عللی كه كعب الأحبار راجع به دجال روایات بسیاری نقل میكند این است كه در تورات از او یاد شده است.
در انجیل یوحنا نامۀ اول و دوم، شش بار نام دجال ذكر شده كه یك بار به صورت جمع و پنج بار به صورت مفرد آمده است.
دجال در این كتاب كسی است كه حضرت عیسی علینبیناوآلهوعلیهالسلام را انكار میكند و بعد از چهار ماه یا چهل سال حكومت به دست ایشان كشته میشود.(۷)
ترجمههای انجیل، دجال را به «المسیح الدجال» ترجمه كردهاند. در تعالیم یهود از دجال به «ارمیوس» و در مسیح به «المسیح الدجال» و به انگلیسی «آنتی كرایست» تعبیر كردهاند.
نام دجال در احادیث
در برخی از روایات نام دجال را «صائد بن صید» و در برخی دیگر «صائد بن صیاد» ذكر كردهاند. (۸)
البته اینكه این شخص كیست و اگر طبق برخی از نقلها در زمان رسولخدا صلّیاللّٰهعلیهوآله بوده، (۹) چه كرده و عاقبتش چه بوده، هیچ مدركی در دست نداریم.
با بررسی در تمام كتب عامه به این نتیجه دست مییابیم که هیچ صحبتی فراتر از این نقل واحد راجع به این شخص با این نام نیامده و این خود یكی از نقاط ضعف تولد او در زمان رسولخدا صلّیاللّٰهعلیهوآله است.
بررسی معنای لغوی «دجال»
مادۀ «دجل» در لغت به معنای «پوشاندن چیزی با چیز دیگر» است. این واژه بر انسانی اطلاق میشود كه لباس حق بر اندام باطل میپوشاند و اهل تزویر و فریب است.
بنابراین دجال كسی است كه حق را باطل و باطل را حق نشان میدهد!(۱۰)
برخی دجال را به شخص ضد و معاند معنا كرده و آن را بر کسی حمل كردهاند كه ضد حق است. ولی اینچنین معنایی در لغت شاهدی ندارد.
بیوگرافی و بررسی شخصیت و ویژگیهای دجال
تولد دجال
در بعضی روایات كه عمده آنها در كتب عامه است خبر از تولد دجال در زمان پیامبر صلّیاللّٰهعلیهوآله دادهاند و نام وی را «صاید بن صید» یا «صاید بن صیاد» معرفی كردهاند.(۱۳)
در واقع عامه در كتب خود به این مطلب اصرار دارند كه دجال متولد شده و رسولخدا صلّیاللّٰهعلیهوآله او را به دیگران نشان دادهاند!
به عنوان مثال مرحوم صدوق در كمال الدین روایتی را به همین مضمون از عامه نقل میكنند.(۱۴)
البته تولد شخصی مثل دجال در زمان رسولخدا صلّیاللّٰهعلیهوآله بسیار بعید است؛ چراكه فرد مهمی همچون دجال باید مطالب گوناگون و فراوانی از او نقل شده باشد و حال آنکه در بزرگسالی چه كرده؟ كجا زندگی میکرده؟ و هزاران مطلب دیگر در هیچ خبری بیان نشده است.
به هر حال تولد دجال بسیار مشكوك است و مستند محکمی ندارد. اینكه خداوند میتواند كسی را عمر طولانی بدهد عجیب نیست و از قدرت او خارج نیست اما اثبات آن نیاز به دلیل دارد كه موجود نیست.
اهلتسنن تلاش کردهاند مطالب را به هم پیوند بزنند و اول و آخر حدیث را درست كنند. از همین رو در اول حدیث از رسولخدا صلّیاللّٰهعلیهوآله پرسیده میشود كه دجال كیست؟
حضرت پاسخ میدهند كه او صائد بن صید است و هر كه به او ایمان بیاورد كافر است.
این بخش روایت صفات دجال را بیان میكند و ارتباطی با ولادت او در آن زمان یا قبل از ظهور ندارد. اهلتسنن با ارتباط دادن این دو بخش به یکدیگر خواستهاند اثبات كنند كه او متولد شده و تا زمانی كه امام زمان علیهالسلام ظهور كنند باقی است.
شكل و شمایل دجال
آنان كه دجال را تكنیك و فناوری امروزی معرفی میكنند روایاتی كه راجع به شمایل او است را به گونهای توضیح میدهند تا با نظریۀ خود تطبیق پیدا کند.
مثلاً تلویزیون را دجال میدانند و میگویند در روایات وارد شده دجال یک چشم دارد و چشم او روشن است و نور دارد.(۱۶)
در صحرا و دریا راه میرود و در هر موی او تاری هست كه موسیقی میزند و در برابر وی منظرههایی زیبا است و تمام اینها را با تلویزیون و فناوری روز تطبیق میدهند.
بعضی دجال را نوعی تفكر و ایدئولوژی میدانند و تمام احادیثی که راجع به شكل و شمایل دجال است را با آن مطابقت میدهند. ولی اگر دجال را یک شخص در نظر بگیریم به روایاتی میرسیم که او را از قوم یهود دانستهاند. (۱۷) در بعضی روایات نیز نقل شده كه از او خراسان یا به نقل برخی دیگر از روایات از اصفهان است.(۱۸)
البته این روایات با هم تعارضی ندارند؛ چون در آن زمان به تمام منطقه ایران و افغانستان و شرق سرزمینهای عرب خراسان میگفتند.
در روایات آمده است که او از والدینی یهودی متولد شده و هرگز مكه و مدینه را ندیده و هرگز ایمان خدا در دل او وارد نشده است. (۱۹)
نتیجهگیری
بنابراین روایات دجال با سفیانی تطبیق نمیكند. اما دربارۀ شمایل و صورت او نقل شده كه چشم راست او ممسوح است؛ یعنی به گونهای است که گویا اصلاً خلق نشده و چشم چپش بینا است. چشم چپ او به پیشانیاش نزدیك است و همچون دانۀ انگور، بیرون زده و میدرخشد.(۲۰)
در همان روایات آمده است كه در چشم چپ او پردهای هست كه به خون ممزوج است. در بعضی روایات نیز داریم كه در صورت یا بر پیشانیاش واژۀ «كافر» نوشته شده. (۲۱) البته در بعضی روایات نیز نقل شده که در چشم او كفر نوشته شده است كه حتی انسان بیسواد هم میفهمد.
برخی روایات او را قرمز پوست دانستهاند و تصریح دارند که وی ساحر است و سحر او به قدری قوی است كه ادعای خدایی دارد!
نقل شده که او كارهای بسیار شگفتانگیزی انجام میدهد و اكثر مریدان او حرامزادهها و پولپرستها هستند و دجال به دنیای آنها بسیار میرسد!
ساحر بودن دجال؟!
تمام روایات نقل شده در رابطه با دجال در احادیث شیعه و چه در منابع سنی وجه مشتركی دارند و آن معرفی دجال به عنوان ساحر است. برخی روایات سحر او را بیاندازه قوی اعلام کردهاند. تا آنجا كه او میتواند مرده را زنده كند! یا به ابرها دستور دهد كه باران ببارند! (۱۱)
در كشف الغمه و بحار روایتی از ابوسعید نقل شده که پیامبراکرم صلّیاللّٰهعلیهوآله فرمودند: نزدیك مدینه دجال به جنگ شما میآید و شخصی به نزد او میرود و او را انكار میكند.
دجال میگوید: من تو را میكشم و زنده میكنم و دجال آن شخص را میكشد و دوباره او را زنده میكند!
بعد از زنده كردن او، دوباره قصد كشتن وی را میكند اما آن شخص فرار میکند.
این روایت در كتاب بحارالأنوار و كشف الغمه نقل شده است.
در آخر روایت نیز مشخص میشود شخصی كه میمیرد و زنده میشود حضرت خضر علیهالسلام است.(۱۲)
شهرت دجال!
جریان دجال بهاندازهای معروف و مشهور است که در ادبیات ما نیز وارد شده و كمتر شاعری را پیدا میكنید كه در مورد دجال شعر نگفته باشد یا نام او را در اشعار خود دخالت نداده باشد.
قبادیانی معروف به ناصر خسرو هفت بار از دجال نام میبرد. خیام و حافظ و شاعران دیگر نیز در اشعارشان نام او را ذکر كردهاند.(۱۵)
البته عموماً دجال را به عنوان تشبیه و سمبل دروغ مطرح كردهاند نه دجالی كه قبل از ظهور امام زمان عجلاللّٰهتعالیفرجه خروج میكند.
مرکب دجال!
میتوان گفت وصفی که از خر دجال در احادیث رسیده نشان میدهد كه تكنولوژی روز دنیا به عنوان مرکب در اختیار او است.
خر دجال به عنوان مركب او معرفی شده و به اندازهای قوی است كه در دریا و خشكی راه میرود و صداها را از چند كیلومتری میشنود! (۲۲)
در رابطه با ظهور او میتوان اینگونه برداشت كرد كه تولد او از اصفهان یا خراسان است. وی پس از آن سر از اورشلیم در میآورد و آنجا را تصاحب میكند. در منابع آنها وارد شده که چهل روز یا چهل سال حكومت میكند و در پایان بنا بر نظر مسیحیت، حضرت مسیح علیهالسلام او را میكشد.
و در منابع ما كسی او را میکشد كه مسیح پشت سر او نماز میخواند كه مسلّماً امام زمان عجلاللّٰهتعالیفرجه هستند.(۲۳)
در تلمود یهود نیز مانند نقل مسیحیت و روایات عامه نقل شده كه حضرت مسیح علیهالسلام دجال را میكشد.
اینگونه اختلافها تعارض نیستند و توجیهپذیراند. به این صورت كه مثلاً وقتی امام زمان عجلاللّٰهتعالیفرجه لشكری بفرستند تا جایی را فتح كنند آن فتح به امام زمان عجلاللّٰهتعالیفرجه نسبت داده میشود و درعرب نیز چنین استعمالی صحیح و وجود دارد.
حضرت مسیح علیهالسلام نیز تحت امر امام زمان عجلاللّٰهتعالیفرجه كار میكنند و فعل ایشان فعل امام زمان علیهالسلام محسوب میشود.
البته ما به شخصه عقیده داریم كه امام زمان علیهالسلام او را میكشند. چون كشتن دجال دارای فضیلت عظیمی است و فكر نمیکنیم امام زمان علیهالسلام این فضیلت را رها كنند؛ همانطور که در روایات ما نقل شده شیطان را نیز خود حضرت مهدی علیهالسلام خواهند کشت. (۲۴)
دجال شخصی یا نوعی؟
ما به وجود دجال شخصی معتقدیم؛ چراکه روایاتش واضح است. البته دجال نوعی هم وجود دارد و تمام كسانی كه با دین بازی میکنند و مردم را گمراه میکنند دجال هستند. از این زاویه که بنگریم به سفیانی نیز دجال گفته میشود؛ اما تطبیق دجالِ شخصی به او صحیح نیست.