مقدمه:
برخی وجود سفیانی را از ریشه منكر میشوند و تمام روایات آن را ضعیف السند و مجعول میدانند. این دسته افراد بر این باوراند كه سفیانی ساخته و پرداختۀ بنی عباس است. از همین رو نیاز است که به بررسی روایات سفیانی و شخصیت وی بپردازیم.
سرفصل مهمترین مطالب این مقاله:
- اشكال سندی بر روایات سفیانی
- روایات سفیانی، روایاتی نزدیک به حد تواتر
- نام سفیانی چیست؟
- تطبیقها و گمانهزنیها
اشكال سندی بر روایات سفیانی
برخی وجود سفیانی را از ریشه منكر میشوند و تمام روایات آن را ضعیف السند و مجعول میدانند. این دسته افراد بر این باوراند كه سفیانی ساخته و پرداخته بنی عباس است. ایشان همچنین معتقداند که بنی عباس این دسته روایات را برای قدح بنی امیه جعل كرده و در بین مردم نشر دادهاند؛ همانگونه كه بنی امیه روایات دجال را در مقابله با بنی عباس جعل کردند!
در پاسخ به این اشكال باید گفت: در این كه خلفای بنی امیه و بنی عباس علیه یکدیگر روایت جعل میكردند و افرادی را با تطمیع به سمت خود میکشیدند و از آنها میخواستند كه جعل روایت كنند، شكی نیست.
در این باره حتی عامه نیز در كتب خود به آن تصریح دارند؛ مانند آنکه تاریخ ابن رستم نقل میكند؛ او مینویسد: معاویه به سمرة بن جندب فزاری نامه نوشت و از او خواست نزد او برود و برای او صد هزار سكه مقرر كرد تا حدیثی را جعل کند، اما سمره نپذیرفت.
معاویه مبلغ را به دویست هزار سكه و بار بعد به سیصد هزار سكه و در نهایت به چهارصد هزار سكه تغییر داد تا سمره به آن مبلغ رضایت داد و به دربار معاویه شتافت و حدیث را جعل کرد. (۱)
[از این دسته دروغگویان و جاعلان در تاریخ کم نبودند؛ آنها روایات دروغین بسیاری در مدح ابوبکر وعمر وسایر دشمنان اهلبیت علیهمالسلام ساختند؛ مانند این روایت كه میگویند رسولخدا صلّیاللّٰهعلیهوآله فرمودند: «أَبُو بَکْرٍ وَ عُمَرُ سَیِّدَا کُهُولِ أَهْلِ الْجَنَّةِ»] (۲)
سفیانی؛ واقعیتی انکارناپذیر
اما این مطلب در رابطه با سفیانی نمیتواند صادق باشد؛ چراكه روایات بسیاری در کتاب شریف كافی مرحوم کلینی و کتاب قرب الإسناد مرحوم حمیری و كمال الدین مرحوم شیخ صدوق رحمهم اللّٰه نقل شده كه اعتقاد به اصل جریان سفیانی را لازم میداند. البته در جزییات آن نمیتوان به طور قطع سخن گفت؛ ولی این تواتر معنوی در اصل جریان سفیانی، آن را به مطلبی قطعی تبدیل میکند.
از طرف دیگر بخش عمدهای از روایات راجع به سفیانی ضعیف السند هستند؛ ولی نمیتوان گفت كه تمام آنها ضعیف و فاقد شرائط حجیت خبر هستند!
جمود بر سند روایت، یكی از اقوال مطرح در علم رجال است. در مقابل اقوالی دیگر نیز هست كه میگویند: سند صحیح روایت قرینهای قوی بر وثاقت صدور روایت است و بدون آن نیز میتوان با قراینی دیگر به صدور مضامین آن روایات از اهلبیت علیهمالسلام اطمینان پیدا كرد.
یكی از آن قراین تواتر در نقل مضمونی است كه این چنین تواتری را در روایات سفیانی میتوان به وضوح مشاهده كرد.
البته میپذیریم كه تواتر در جایی موجب اطمینان است كه اختلاف در روایاتِ مطرح شده نباشد و چنین اختلافی در اصل جریان سفیانی و برخی از جزئیات آن مشاهده نمیشود.
به عنوان مثال تواتری در این حد را میتوان در حدیث شریف غدیر نیز یافت، مرحوم علامه امینی این حدیث را از صد و ده نفر از صحابه و هشتاد و چهار نفر از محدثین و سیصد و شصت نفر از تابعین نقل میكنند. (۳)
ابن تیمیه و تواتر روایت
ابن تیمیه نسبت به صحابه نظرش این است كه اگر روایتی توسط سه نفر از صحابه نقل شود پذیرفته است.
جالب این است كه خودش به این نظرش عمل نكرده و روایات در شأن امیرالمؤمنین علیهالسلام را نمیپذیرد و آن را مجعول میداند چرا که آن ملعون از دشمنان سرسخت امیرالمؤمنین علیهالسلام است، وی در كتاب منهاج السنه هیچ فضیلتی از فضایل آن حضرت را قبول نمیكند. (۴)
او در منهاج مینویسد: كثیری از اصحاب در زمان پیامبر صلّیاللّٰهعلیهوآله با علی بن أبیطالب علیهالسلام ما دشمن بودند. (۵)
گرچه اهلتسنن به خاطر سوزانده شدن احادیث توسط ابوبكر و عمر از صحابه رسولخدا صلّیاللّٰهعلیهوآله روایات اندکی نقل میكنند و در كتاب صحیح بخاری و مسلم روایات منقوله از صحابه بسیار كم است، ولی تعداد روایات منقوله از صحابه در کتب شیعه بیشتر است؛ چراکه آنان پیرو امیرالمؤمنین علیهالسلام بودند و به دستور آن حضرت احادیث را مکتوب و نقل میکردند.
به هر حال روایتی كه به حد تواتر برسد و متعارضی از روایات و قرآن نداشته باشد، پذیرفته است.
روایات سفیانی، روایاتی در حد تواتر
روایات سفیانی در حد تواتر است. جریانات رسیده راجع به او گرچه تواتر قطعی ندارد ولی نزدیک به تواتر است؛ مثل جریان خسف بیداء. (۶)
این تعداد نقلها و فراوانی آن برای انسان اطمینان میآورد كه این سخن از امام معصوم نقل شده است؛ علاوه بر این شاهدی بر جعلی بودن این روایات وجود ندارد.
نام سفیانی چیست؟
در مجموع هشت روایت راجع به اسم سفیانی نقل شده است و از این هشت روایت پنج روایت آن از طریق عامه و از صحابه نقل شده است و به معصوم نمیرسد، و سه روایت دیگر كه در كتب شیعه نقل شده از معصومین علیهمالسلام است.
باز از این سه روایت، دو روایت آن از نظر سند ضعیف است ولی سند یک روایت قابل اعتماد است که نام عثمان بن عنبسه را بر سفیانی قرار میدهد. (۷)
بنابراین اسامیدیگری چون عبداللّٰه كه به سفیانی نسبت میدهند پذیرفتنی نیست!
در رابطه با اسم «عثمان بن عنبسه» نیز به طور قطع نمیتوانیم بگوییم كه نام سفیانی همین است. اگر كسی راجع به نام وی از ما بپرسد تنها میتوانیم بگوییم که مطابق اخبار رسیده، قویترین قول راجع به نام او روایتی است که وی را عثمان مینامد.
تطبیقها و گمانهزنیها
در رابطه با اینكه عثمان كیست؟ و آیا اكنون متولد شده و وجود است یا نه؟ گمانههایی مطرح میشود!
داستانی از دیدار با سفیانی
استاد ما آیت االله باقری، جریانی را از شیخ بهلول برای بنده نقل کردند که ایشان در سفری كه به سوریه داشتند به حافظ اسد میگویند: سران ارتشی خود را احضار كن تا من ایشان را ببینم!
حافظ اسد كه علت را جویا میشود بهلول به او میگوید: در روایات ما كسی هست به نام عثمان بن عنبسه كه دارای صفاتی این چنین است و او را سفیانی نام نهادهاند و در مقابل امام زمان علیهالسلام میجنگد.
حافظ اسد با امر ایشان موافقت كرده فرماندهان را فرا میخواند و به ایشان میگوید كه راجع به این مطلب با خود عثمان بن عنبسه سخنی گفته نشود.
مرحوم بهلول شخص عثمان بن عنبسه را میبینند و صفات سفیانی را در او مشاهده میكنند. حتی او به مرحوم بهلول میگوید: حافظ اسد در رابطه با شما كاری نمیكند و اگر من رئیس جمهور بودم شما را وزیر خود قرار میدادم!
مرحوم بهلول گفته بودند: از این سخن او فهمیدم كه داعیههای حكومت در سر میپروراند.
اگر واقعاً همین شخص سفیانی باشد میتوان امیدوار بود كه إنشاءاللّٰه ظهور آقا امام زمان علیهالسلام بسیار نزدیک است؛ البته باز هم به طور قطع نمیتوان سخن گفت و فقط یک احتمال است.
اما باید در نظر داشت كه مطابق بعضی از روایات آنچه مهم است نام سفیانی نیست!
سفیانی، علامتی برای ظهور
از امام صادق علیهالسلام نقل شده كه ایشان فرمودند: به نام سفیانی چه كار دارید؟ هر زمان دیدید شخصی پنج ایالت را به دست آورد و مالك آنها شد بدانید كه او سفیانی است. ایشان آن پنج منطقه را این چنین شرح فرمودند: دِمَشق، حِمص، فلسطین، اردن و قِنَّسرین. (۸)
ظاهراً چون امام میدانستند كه روایات مختلفی راجع به سفیانی نقل میشود و این مطلب را دچار چالش میکند، از همین رو فرمودند: كاری به اسم او نداشته باشید و او را از بلادی كه تصاحب میكند بشناسید.
از این پنج منطقه، قنسرین و حمص و حلب در حال حاضر بخشی از كشور سوریه هستند. ولی اردن و فلسطین مستقلاند و در خارج از خاك سوریه قرار دارند. مهم این است كه سفیانی در مدت كوتاهی كه شش ماه بیان شده این پنج منطقه را به دست میآورد.
البته معنای فرمایش حضرت میتواند دو صورت داشته باشد:
اول اینکه مراد این است كه اگر صرفاً یك نفر این پنج منطقه را باهم تصاحب کند او سفیانی است.
دوم آنکه اگر شخصی با صفات و مشخصاتی كه در روایات دیگر بیان شده این پنج كشور را تصاحب كرد همان سفیانی است.
فریب مردم با داستانسرایی
مطلب دیگری كه باید مدنظر داشت این است كه شبیهسازیهای بسیاری بر اساس روایات علائم ظهور ایجاد شده است! برخی عمداً جریان قیامهای خود را مطابق مفاد این روایات شکل دادهاند.
مثلاً همین الآن یكی از شیوخ داعشی را سفیانی نام گذاردهاند و حتی او را سفیانی صدا میكنند!
مانند تحلیل و تطبیق مضحکی که جریان برجهای دوقلوی آمریكا که در یازده سپتامبر هدف گرفته شد را با آیهای از قرآن تطبیق كردهاند. آنها آوردهاند قرآن مسلمانان حزب یازدهم، سورۀ نهم و كلمۀ دو هزار و یازدهم از ابتدای قرآن، عبارت «جُرُفٍ هارٍ» است. (۹) این مطابق با نام خیابانی است كه برجهای دوقلو در آن قرار دارند!
شمارۀ سوره و حزب و تعداد کلمۀ قرآنی نیز مطابق تاریخ حمله یعنی: یازدهم سپتامبر سال ٢٠١١ بوده و شمارۀ آیه که صد و نه است نیز اشاره به تعداد طبقات آن برج دارد!
متأسفانه افراد ساده لوح و كسانی كه از این جریان خبر نداشتند این مطلب را از معجزات قرآن دانستند! در حالی که هدف سازندگان این تطبیق، تروریست و خشن نشان دادن مسلمانان بوده است!
برخی نیز درگیریهای الآن سوریه را بر جریانات قبل از سفیانی و پرچمهای سیاهی كه در روایات است را با آن تطبیق میدهند. (۱۰)
بنا بر این تطبیق، سفیانی باید از بین این درگیریها خارج شده و تمام مخالفین خود را از بین ببرد و با پرچمی قرمز سوریه و فلسطین و اردن را تصاحب كند!
نتیجهگیری
البته باید در نظر داشت كه همین پرچمهای سیاه هم میتواند شبیهسازی از روی مفاد روایات باشد. هرچند ممكن است با اینكه آنان قصدشان شبیهسازی بوده ولی باز هم علامت ظهور همین باشد.
به هر حال نسبت به این جریانات نمیتوان به طور قطع نظر داد و فقط باید امیدوار بود كه ظهور امام زمان عجلاللّٰهتعالیفرجه نزدیك باشد. مهم این است كه ظهور حضرت را همیشه نزدیك بدانیم: «إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیداً وَ نَرَاهُ قَرِیباً». (۱۱)
پس سفیانی هر كه باشد از دشمنان سرسخت شیعه است و تنها هدفش كشتن شیعه و ریختن خون ایشان است! (۱۲)
امام حسین علیهالسلام فرمودند: ما و بنی امیه دو قبیلهای هستیم كه همیشه بر سر خدا با هم جنگ داریم. (۱۳)
پانوشت:
(۱) ثقفی کوفی، الغارات، تحقیق جلال الدین حسینى ارموى، تهران، انجمن آثار ملى، 1353ش، ج2، ص 840و841؛ علامه مجلسی، بحارالأنوار بیروت، مؤسسه الوفاء، 1404ق، ج33، ص 215.
(۲) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۴۹ ص۱۹۳.
(۳) سید ابن طاووس، الطرائف،ص۳۳؛ سیدهاشم بحرانى، کشف المهم فی طریق خبر غدیرخم؛ علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج ۳۷ ص ۱۸۱ و۱۸۲؛ شیخ عبدالله بحرانى، عوالم العلوم، ج ۱۵/۳ ص ۳۰۷ تا۳۲۷؛ میر حامد حسین هندى، عبقات الأنوار، جلد غدیر؛ علامه امینى، الغدیر، ج ۱ ص ۱۲ تا ۱۵۱و ۲۹۴ تا ۳۲۲؛ علامه سید على حسینى میلانى، خلاصه عبقات الأنوار، جلد غدیر.
(۴) ابن تیمیه، منهاج السنه، ج۸، ص۴۲۱؛ حسینی میلانی، سیدعلی، ابن تیمیة و امامة علی علیهالسلام، ص۵۵.
(۵) ابن تیمیه، منهاج السنة ج۷ ص۱۳۷.
(۶) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۲ ص۱۸۶ و۲۵۲.
(۷) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۳ ص۸، الوافی ج۲ ص۴۴۶.
(۸) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۲ ص۲۰۶.
(۹) توبه/ ۱۰۹.
(۱۰) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۳۱ ص۵۲۹.
(۱۱) معارج/۶و ۷، علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۸۳ ص۲۸۶.
(۱۲) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۱ ص۳۶۵، وج ۵۲ ص۲۲۲.
(۱۳) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۳۱ ص۵۱۷.