ازجمله مسائل مهم در مهدویت و زمان ظهور امام عصر، بحث اجرای عدالت است. بنا بر منابع روایی شیعه یکی از مسلمات، فراگیری عدالت حقیقی در تمام زوایای اجتماع در عصر ظهور است.
«سلسله جلسات مختصات ظهور امام عصر عجلاللّٰهتعالیفرجه»
مهمترین مطالب این مقاله:
- برقراری عدالت حقیقی در عصر ظهور امام زمان عجلاللّٰهتعالیفرجه
- فراگیری عدالت حقیقی در تمام زوایای اجتماع
- زهد و سادهزیستی در سیرۀ نبوی
برقراری عدالت حقیقی در زمان ظهور
سیره امام زمان علیهالسلام نیز دقیقاً همان سیره رسول خدا صلّیاللّٰهعلیهوآله است؛ از همین رو آن حضرت عدالت را مانند رسول خدا صلّیاللّٰهعلیهوآله جاری و حکمفرما میکنند.
کسانی که ادعا دارند: ما میتوانیم عدالت را جاری کنیم در واقع معنای عدالت را نمیدانند!
فراگیری عدالت حقیقی در تمام زوایای اجتماع
سهم افراد از بیت المال در زمان رسول خدا صلّیاللّٰهعلیهوآله به صورت مساوی توزیع میشد و کسی را بر دیگری برتری نبود اما در زمان غاصب دوم بیت المال متناسب با موقعیت های افراد تقسیم شد! (۱)
مثلاً کسانی که در جنگ بدر و احد یا غیر آن از جنگ ها شرکت داشتند سهمشان با بقیه متفاوت بود یا کسانی که زودتر مسلمان شده بودند بیشتر از کسانی که دیرتر اسلام آوردند سهم میگرفتند و همچنین زن های پیامبر صلّیاللّٰهعلیهوآله سهمشان از بیت المال بیشتر از بقیه زنان بود و باز از بین زنان آن حضرت به دو زن یعنی عایشه و حفصه به صورت خاص ده هزار درهم میدادند؛ پس بیت المال عَلَی السّویه تقسیم نشد. (۲)
این را نیز باید بدانیم که عدالت در همه شئون اجتماعی و خانوادگی معنا داشته و جاری است؛ مثلاً اگر کسی در حرم مطهر اهل بیت علیهمالسلام قسمت بالای سر مطهر امام که مکانی محدود است مینشیند و بلند نمیشود عدالت را رعایت نکرده است!
اما در زمان حکومت امام زمان علیهالسلام شخصی را در کنار کعبه میگمارند که هر کس نماز فریضهاش را خواند برود و نماز مستحبی خود را در مکان های وسیع تر بخواند تا همه از مکان های خاص و با فضیلت سهم ببرند و به اندازهای که لازم باشد در آن اماکن بمانند.
به همین صورت تمامی اماکن عمومی که برای بهره مندی مادی و معنوی مردم ساخته شده است در زمان ظهور به صورت مساوی تقسیم میشود.
به عنوان مثال در نماز جماعت کسی نمیتواند مکان همیشگی و ثابتی را برای خود تعیین کند؛ بلکه باید جای جای مسجد در دسترس همه به صورت علی السویه قرار بگیرد.
بنابراین تقسیم به صورت مساوی فقط منحصر در بیت المال نیست؛ بلکه استفاده از مکان های مذهبی و اماکن عمومی و بیت المال همهوهمه باید به صورت مساوی و بدون تبعیض و تخصیص باشد.
عدالت حقیقی در دستمزدها و تقسیم گنجهای زمین
از سوی دیگر میزان ارزش و پاداش افراد باید بسته به نوع خدمت آنها باشد؛ ولی متأسفانه امروز در جامعه ما یک پزشک حتی اگر در عالیترین رتبه علمی و تخصصی باشد در جاهای مختلف، متفاوت حقوق میگیرد! مثلاً در خیریه یک حقوق و در بیمارستان دولتی یک حقوق و در بیمارستان خصوصی یک حقوق میگیرد!
در زمان ظهور هر کسی بر اساس ارزش کاری که انجام میدهد حقوق دریافت میکند و هر رشتۀ کاری و شغل و خدمتی، ارزش و قیمت خود را دارد و با توجه به آن برای وی مزد تعیین میشود نه بر مبنای شخصیت او.
در زمان رسول خدا صلّیاللّٰهعلیهوآله به صلاح بشر نبود که مانند دوران حضرت مهدی عجلاللّٰهتعالیفرجه از دفینه ها و گنج های زمین استفاده کنند و آنها را به صورت مساوی بین مردم تقسیم کنند. اما طبق وعده الهی دست و بال حضرت مهدی علیهالسلام فراخ است و تمام گنج های زمین بیرون ریخته میشود که قابل شمارش نخواهد بود. آنقدر آن حضرت بخشش میکنند که همه از فراوانی عطایا متعجب میشوند. (۳)
زهد و سادهزیستی در سیرۀ نبوی
در سیره رسول خدا صلّیاللّٰهعلیهوآله بیان شده است که آن حضرت سوار بر درازگوش میشدند و لباس های ساده میپوشیدند و کمترین غذا را میخوردند به گونهای که بعضی از زن های ایشان درخواست شرایط بهتری را داشتند.
اما آیه نازل شد که سیره رسول خدا صلّیاللّٰهعلیهوآله این گونه است و اگر میخواهید شرافت همسری رسول خدا صلّیاللّٰهعلیهوآله را داشته باشید باید به همین مقدار از دنیا اکتفا کنید و اگر چنین حالتی را نمیتوانید تحمل کنید از او جدا شوید و بعضی نیز از حضرتش جدا شدند. (۴)
سیره پیامبر صلّیاللّٰهعلیهوآله در لباس و پوشیدن در سطح کم برخوردارترین افراد جامعه بود و این رفتارشان واقعی و از روی دلسوزی بود نه این که از روی مصلحت اندیشی این گونه لباس بپوشند!
بسیار دیده شده آن کسانی که به خاطر مصالح و سیاست مداری سعی میکنند خود را در سطح پایینترین افراد جامعه نگه دارند، در مواقع ضروری یا دل خواه به بهترین امکانات نیز روی میآورند، مثلاً هنگامی که بیمار میشوند به بهترین بیمارستان های کشور یا حتی دنیا میروند!
زهد و سادهزیستی در سیره امام عصر عجلاللّٰهتعالیفرجه
پیامبرخدا صلّیاللّٰهعلیهوآله با اینکه بهترین موقعیت را داشتند و میتوانستند بهترین غذاها ها را میل کنند و بهترین پوشاک را بپوشند ولی همیشه به حداقل گذرانده و در حال بذل و بخشش بودند. همین سیره در اهل بیت علیهمالسلام نیز ادامه داشت. البته با اندکی تفاوت که حکمت آن را نیز بیان فرمودهاند و در دوران امام زمان علیهالسلام نیز چه بسا کمی متفاوت باشد.
امام زمان علیهالسلام نیز در سادهترین شکل زندگی میکنند و الآن هم همینگونه هستند. اما در زمان ظهور مردم وضعشان بهتر از قرون و اعصار گذشته است.
در زمان امام صادق علیهالسلام یکی از صوفی مسلکان به نام سفیان ثوری به آن حضرت اعتراض کرد: پدران شما تا امیرالمؤمنین علیهمالسلام لباس خشن و پشم میپوشید و شما لباس نخی پوشیدید؟
امام فرمودند: «یَا ثَوْرِیُّ کَانَ ذَلِکَ زَمَانُ إِقْتَارٍ وَ افْتِقَارٍ وَ کَانُوا یَعْمَلُونَ عَلَی قَدْرِ إِقْتَارِهِ وَ افْتِقَارِهِ وَ هَذَا زَمَانٌ قَدْ أَسْبَلَ کُلُّ شَیْ ءٍ عَزَالِیَهُ!» (۵)
به این مفهوم که من همان سیره پدرانم را دارم ولی زمانه عوض شده است و سیره جدم این بود که در سطح پایینترین افراد آن جامعه باشد و الآن نیز من در حد ساده ترین مردم این زمان هستم.
بنابر این سیره امام زمان عجلاللّٰهتعالیفرجه همان سیره رسول خدا صلّیاللّٰهعلیهوآله است. اما چون وضعیت و توانایی مالی مردم بهتر است، سادهترین وضع آن زمان وضع خوبی خواهد بود که حضرت آن را استفاده میکنند.
در آن دوران فقیر نداریم و کسی که مستحق دریافت صدقه باشد یافت نمیشود. (۶) ولی باز هم با این حال در ردیف سادهترین شخص ممکن در آن زمان زندگی میکنند.
نابودی فقر و نیازمندی در حکومت امام عصر عجلاللّٰهتعالیفرجه
ممکن است بعضی بپرسند این که در زمان ظهور همه غنی میشوند و وضع مردم خوب میشود آیا مصداق دنیا طلبی نیست؟
پاسخ این است که خیر، هرگز این گونه نیست، بلکه در دوران تشریف فرمایی ولی عصر علیهالسلام نفوس مردم تربیت میشود و همه دلبستگی به آخرت پیدا میکنند و کسی دنبال دنیا نمیرود و اصلاً دنیا و مظاهر مادی برای آنان جذبهای ندارد!
پس اگر در روایات بیان شده است که مردم غنی میشوند مراد این است که مردم ذاتاً احساس بینیازی کرده و دست درازی به اموال و مادیات نمیکنند. (۷)
دنیا به قدری بیارزش میشود که جیب مومنین برای هم یکی میشود همانگونه که شخصی خدمت امام صادق علیهالسلام آمد و عرض کرد: ما از شیعیان هستیم.
حضرت به او فرمودند: شیعیان وظایفی دارند که یکی از آن وظایف این است که جیب های آنان یکی میشود. (۸)
در زمان ظهور همه شیعه میشوند و از رتبه محب بودن بالاتر میروند و به دنبال دنیا نیستند به این معنا که دلبستگی به دنیا ندارند چراکه عقلها کامل میشود. (۹)
برتری فقر بر ثروت
نقل شده در زمان رسول خدا صلّیاللّٰهعلیهوآله شخص فقیری که از جهت ظاهر وضع خوبی نداشت کنار یک شخص پولداری نشست و فرد پولدار عبای خود را جمع کرد!
حضرت فرمودند: آیا ترسیدی که چیزی از فقر او به تو برسد؟
گفت: نه
حضرت فرمودند: شاید ترسیدی که از ثروت تو چیزی نصیبش شود؟
عرضه داشت نه!
حضرت فرمودند: شاید بیم داشتی که لباست چرکین شود؟
باز هم عرضه داشت: نه!
پیامبر صلّیاللّٰهعلیهوآله پرسیدند: پس چرا این کار را کردی؟!
عرض کرد: ای رسول خدا! همنشین بدی در وجود من است که هرکار خوبی را برایم بد و هر رفتار زشتی را برای من خوب جلوه میدهد [مرادش نفس اماره وشیطان بود] و من برای جبران این کار ناپسندم نصف ثروتم را به این فقیر بخشیدم.
رسول خدا صلّیاللّٰهعلیهوآله به شخص فقیر فرمودند: آیا از او میپذیری؟
فقیر گفت نه!
آن مرد ثروتمند پرسید چرا؟
فقیر گفت: می ترسم آن بلایی که به قلب تو وارد شده به قلب من هم وارد شود. (۱۰)
انسان مومن هیچ گاه نوع لباس او باعث حجاب نمیشود و هیچگاه خود را جدای از جامعه نمیداند.
باید عوامل بیماری قلب را از خود دور کرده مراقب رفتارهای متکبرانه و برتری طلبانه باشیم. مثلاً بعضی افراد خوششان میآید وقتی که راه میروند چند نفر پشت سرشان حرکت کنند. چه بسا اولین بار چنین علاقهای در وجودشان شکل نگرفته بود. اما رفته رفته این کار به مذاقشان خوش آمده و تبدیل به یک صفت مستکبرانه شده باشد.
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند: «مَا أَرَی شَیْئاً أَضَرَّ بِقُلُوبِ اَلرِّجَالِ مِنْ خَفْقِ اَلنِّعَالِ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ». (۱۱)
هیچ چیز را از صدای کفش افرادی که پشت سر کسی راه میروند، برای دل های آدمیان زیانبخشتر ندیدم.
کمال عقل در زمان ظهور
اما در دوران ظهور نفوس تربیت میشوند و دلبستگی های مادی و مُلکی کم میشود. زیرا امام زمان علیهالسلام دست مبارک خود را به سر افراد میکشند و عقل ها کامل میشود. (۱۲)
امام عسکری علیهالسلام فرمودند: «لَوْ عَقَلَ أَهْلُ الدُّنْیَا خَرِبَتْ [خَرَّبَتْ]». (۱۳)
اگر عقل ها کامل شود دنیا خراب میشود. پس کسی که عقلش زیاد است برای دنیا ارزش چندانی قائل نیست.
در علم تعبیر رؤیا نیز مثال دنیا در خواب نجاست است. یعنی کسی که در خواب ببیند به نجاست آلوده شده معمولاً حاکی از گرایش های مادی و دنیوی او است. چنان که فرمودهاند: «إِنَّمَا اَلدُّنْیَا جِیفَهٌ وَ اَلْمُتَوَاخُونَ عَلَیْهَا أَشْبَاهُ اَلْکِلاَبِ». (۱۴)
کسی که عقلش کامل شود دنیا را صرفاً پلی برای عبور میبیند و آن را قرارگاه خود نمیداند.
کسی که عقلش کامل شود دنیا و آخرت را به چهره واقعی آنها میبیند و به همین جهت دعوا و نزاع بر سر مادیات و مظاهر دنیوی کم میشود.
در دوران ظهور امام زمان علیهالسلام وقتی که پول ها اعم از خمس و زکات و صدقات و تبرعات و ثروت های زیر زمینی را جمع میکنند میفرمایند: تَعَالَوْا إِلَی مَا قَطَعْتُمْ فِیهِ الْأَرْحَامَ وَ سَفَکْتُمْ فِیهِ الدِّمَاءَ وَ رَکِبْتُمْ فِیهِ مَحَارِمَ اللَّهِ فَیُعْطِی شَیْئاً لَمْ یُعْطِ أَحَدٌ کَانَ قَبْلَهُ. (۱۵)
بیایید از این پول ها ببرید که این ها همان پولی است که به خاطرش دعوا کردید و آدم کشتید و قطع رحم کردید، سپس آن قدر به هر نفر مرحمت میفرمایند که تا قبل از آن زمان چنین پرداختی بی سابقه بوده است.
اما به قدری نفوس تربیت شده که طبق روایت مردم به اندازه نیازشان از آن پول ها برمیدارند و حرصی در کار نیست. (۱۶)
امکان نداشتن حرص به دنیا!
اوایلی که مدرسه آیت الله خویی بنا شد جمعی از طلاب مهذب و اهل تقوا در آن رفتوآمد داشتند. همان موقع یک نفر از بازاری ها مقداری وجوهات بدهکار بود و در مدرسه دستمالی را پهن کرد و پول ها را روی آن ریخت و گفت: این اموال سهم امام است هرکسی که نیاز دارد از آن بردارد.
نقل شده که سه روز این پول روی دستمال بود و کسی از آن برنداشت و بعد از سه روز یک نفر رفت و دو ریال برداشت!
اما الآن دیگر بر سر همه چیز دعوا میکنند چرا که عقلانیت ها و هدف ها افت کرده و همه فراموش کردهاند که دنیا ارزشی ندارد.
ولی عصر عجلاللّٰهتعالیفرجه کاری میکنند که مردم بهشت و رضایت خداوند را ببینند. از همی نرو دعوا و درگیری کم میشود و مردم به سرعت از یکدیگر گذشت میکنند و آنقدر نفوس اشخاص تربیت میشود که به سمت بخشندگی و معنویات روی آورده و از امور مادی روی گردان میشوند.
دعاوی در بین مردم کم صورت میگیرد و اگر کسی مدعی باشد حضرت به علم غیب خود عمل میکنند و حتی به آن سیصدوسیزده نفر که فرمانداران آن حضرت در اقصی نقاط زمین هستند دستور میدهند که به همین شکل قضاوت کنند. زیرا آنها یاران خاص حضرت هستند.
مردود شدن بسیاری از مدعیان یاری حضرت مهدی عجلاللّٰهتعالیفرجه
حدود دو قرن پیش عدهای دور هم جمع شدند و گفتند: چرا امام زمان علیهالسلام ظهور نمیکنند؟ ما بیش از سیصدوسیزده نفر را جمع میکنیم تا حضرت ظهور کنند!
ایشان از این نکته غافل بودند که علت غیبت و تأخیر ظهور تنها جمع شدن سیصدوسیزده نفر نیست، بلکه ظهور عللی و عواملی میطلبد که فقط خداوند به تمامی آنها آگاه است و ممکن است یکی از این عوامل ظهور باشد.
خلاصه این که ایشان سیصدوسیزده نفر از مومنین را لیست کرده و از بین آنها یک نفر که مؤمن تر بود را انتخاب کردند تا به مسجد سهله یا کوفه برود و از حضرت بخواهد که ایشان ظهور کنند.
وی میرود و در مسیر راه به مکانی آباد میرسد که در واقع برای او مکاشفه شده بود. هنگامی که از نام آن مکان سؤال میکند میگویند اینجا شهر امام زمان علیهالسلام است و دست او را میگیرند و قبل از این که به محضر امام زمان علیهالسلام برسد او را به اتاقی آراسته میبرند. صاحب اتاق میگوید من مأمورم که دخترم را به عقد تو در آورم و این اتفاق میافتد.
وقتی که در کنار همسرش نشست و در لذت وصال آن دختر زیبارو غرق میشود، فرستادۀ امام زمان علیهالسلام میرسد و میگوید که امام قیام کردهاند و از شما نیز خواستهاند که ایشان را یاری کنید!
آن مرد که مثلاً بهترین مومنان عصر است در پاسخ میگوید: امشب که نمیشود إن شاء اللّٰه فردا شب خدمت میرسم!
تا این جمله را میگوید میبیند که شهر و خانه و معشوقهای در کار نیست و از آن حالت خارج شده است. اینطور به او فهماندند که هنوز دلبستگی واقعی به امام زمان عجلاللّٰهتعالیفرجه ندارید. (۱۷)
دشواری استقامت در یاری امام عصر عجلاللّٰهتعالیفرجه
بعضی دیگر نقل کردهاند که یکی از بندگان خدا که همیشه دعا میکرد و به حضرت عرضه میداشت: آقا بیچاره و مستأصل شدیم! چرا ظهور نمیکنید؟ اگر شما منتظر یار هستید من از این شهر کلی یار برای شما فراهم میکنم.
شبی در عالم خواب دید که به بهشت رفته و یک زن بهشتی به او دادند و او از این اتفاق بسیار خرسند بود. اما همین که کنار همسر بهشتیاش آرام گرفت، فرستادهای از طرف امام زمان علیهالسلام آمد و گفت: بیا که ما قیام کردیم!
او گفت: هزار و اندی سال است که نیامدید حالا هم نیم ساعت قیامتان را عقب بیندازید!
فرستادۀ حضرت رفت و دوباره برگشت و گفت: مگر تو نمیگفتی که مستأصل شدیم پس چرا نمیآیی؟
گفت: این همه سال نیامدید! این نیم ساعت هم روی آن؛ دیرتر قیام کنید.
برای بار سوم که فرستادۀ امام زمان علیهالسلام آمد مرد گفت: به آن آقایی که میگوید من امام زمانم بگویید: تو امام زمان نیستی! امام زمانی که حال و موقعیت مرا نفهمد امام زمان نیست! این را گفت و از خواب بیدار شد.
این گونه افراد معمولاً امام زمان خیالی خود را قبول دارند و از طرفی نمیدانند که آن سیصدوسیزده نفر، یاران تربیت شده و خاص حضرت هستند و اگر آنان نباشند در زمان ظهور باز ظلم و پلیدی در بین مردم رواج پیدا میکند.
در نتیجه باید نبود امام زمان علیهالسلام را با تمام وجود حس کنیم و هنگامی که به این فراز از دعای ندبه «عَزِیزٌ عَلَیَّ أَنْ أَرَی الْخَلْقَ وَ لَا تُرَی» (۱۸) یا به این عبارت دعای عصر غیبت «اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکُو إِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنَا وَ غَیْبَةَ وَلِیِّنَا وَ شِدَّةَ الزَّمَانِ عَلَیْنَا» (۱۹) میرسیم با تمام وجود و مانند کسی که فرزند خود را گم کرده، سوز و گداز داشته باشیم.
پانوشت:
(۱) شیح حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۱۰۶.
(۲) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۳۱ ص۴۴.
(۳) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۲۸ ص۱۸، وج۵۲ ص۳۳۷.
(۴) احزاب /۲۸ و ۲۹.
(۵) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۴۷، ص۲۲۱ و۳۶۰.
(۶) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۳۷.
(۷) همان، ص۳۳۹و۳۴۵.
(۸) کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۷۴؛ علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۷۱، ص۲۳۲و۲۵۴ و ج۷۵، ص۱۸۴.
(۹) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۲۸.
(۱۰) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۲۲، ص۱۳۱.
(۱۱) ورام بن ابی فراس مالکی اشتری، مجموعه ورام، ج۱، ص۶۵؛ ترجمه محموعه ورام، ج۱، ص۱۳۷.
(۱۲) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۳۶.
(۱۳) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱، ص۹۵ و ج۹۰، ص۳۷۲.
(۱۴) ابوالحسن، على بن ابى نزال ليثى واسطى، عیون الحکم و المواعظ، ج1، ص178.
(۱۵) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۱، ص۲۹ وج۵۲ ص۳۵۱.
(۱۶) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۳۷.
(۱۷) علی اکبر نهاوندی، العبقری الحسان، ج۳، ص۲۱۶.
(۱۸) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۹۹، ص۱۰۸.
(۱۹) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۹۲، ص۳۲۹.