مقدمه:
سخن ديگر در موضوع مهدویت اين است كه آيا قیام سفیانی از علامات حتمی و تخلفناپذير است يا امكان بداء در آن وجود دارد؟
ضمن اینكه در مطالب گذشته عرض كرديم برخی با استناد به روايت رسولخدا صلّیاللّٰهعلیهوآله مبنی بر ظهور امام زمان علیهالسلام مانند شهاب ثاقب، بر اين باوراند كه تمام علامات ظهور حتی قیام سفیانی تخلفپذیر هستند و امكان دارد كه اتفاق نیافتند. بنابراین قصد داریم در این مقاله به بررسی امکان بداء در قیام سفیانی و مسائل پیرامون آن بپردازیم.
آنچه در این مقاله میخوانید:
- بداء در قیام سفیانی
- بررسی روایت
- تحقق علائم حتمی قبل از ظهور
- بررسی مستند بداء در قیام سفیانی
- بررسی بداء در قیام سفیانی
- نتیجهگیری
بداء در قیام سفیانی
آيا قیام سفيانی از علامات حتمی و تخلفناپذير است يا امكان بداء در آن وجود دارد؟
در مقاله قبلی بیان شد که برخی با استناد به روايت رسولخدا صلّیاللّٰهعلیهوآله مبنی بر ظهور امام زمان علیهالسلام مانند شهاب ثاقب، بر اين باوراند كه تمام علامات ظهور حتی قیام سفیانی تخلفپذیر هستند و امكان دارد كه واقع نشوند.
ایشان به عنوان دليل بر مدعای خود به روايتی از امام جواد علیهالسلام استناد میكنند:
«الغیبة للنعمانی مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْخَالَنْجِیِّ عَنْ دَاوُدَ بْنِ أَبِی الْقَاسِمِ قَالَ: کُنَّا عِنْدَ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الرِّضَا علیهالسلامما، فَجَرَی ذِکْرُ السُّفْیَانِیِّ وَ مَا جَاءَ فِی الرِّوَایَةِ مِنْ أَنَّ أَمْرَهُ مِنَ الْمَحْتُومِ فَقُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ علیهالسلام هَلْ یَبْدُو لِلَّهِ فِی الْمَحْتُومِ قَالَ نَعَمْ قُلْنَا لَهُ فَنَخَافُ أَنْ یَبْدُوَ لِلَّهِ فِی الْقَائِمِ قَالَ: الْقَائِمُ مِنَ الْمِیعَادِ.»(1)
بررسی روایت
داود بن ابی القاسم میگوید: خدمت امام جواد علیهالسلام بودیم كه سخن از سفیانی و آنچه در روایات دربارۀ او و حتمی بودن خروج او نقل شده به میان آمد.
به امام علیهالسلام عرض كردم: هَلْ یَبْدُو لِلَّهِ فِی الْمَحْتُومِ؛ آیا ممکن است در علامات حتمی بداء حاصل شود؟
امام علیهالسلام فرمودند: آری!
عرض كردم: پس ما میترسیم كه در ظهور امام زمان علیهالسلام نیز بداء شود؟
امام جواد علیهالسلام فرمودند: ظهور قائم عجلاللّٰهتعالیفرجه جزو میعاد و وعدههای الهی است و بداء در آن راه ندارد.
اما قبل از این كه به توضیح این روایت شریفه بپردازیم باید خاطر نشان كنیم كه عدهای تحت عنوان محدّث، افرادی را گرد خود جمع كردهاند و بر این باوراند كه فقط باید نصوص و متن روایات خوانده شود!
اگر از ایشان سؤال كنیم: عوام مردم كه عربی روایات را متوجه نمیشوند؟ برای آنها چه میكنید؟
پاسخ میدهند: ترجمه میكنیم!
میگوییم: ترجمه روایت كه نص نیست! بلكه برداشت شخص شما از روایت است و افرادی كه پای صحبت شما مینشینند از نص روایات چیزی متوجه نمیشوند و در واقع مقلد شما هستند!
بنابراین تنها خواندن روایات كافی نیست بلكه تفقه و درایت در روایت است كه مثمر ثمر و مفید است.
تحقق علائم حتمی قبل از ظهور
شخصی میگفت: دعا میكنم كه امام زمان علیهالسلام همین امروز ظهور كنند!
گفتم: ظهور امام زمان علیهالسلام مقدماتی دارد كه باید محقق شود و طبق فرمایش معصومین علیهمالسلام بدون تحقق آن علامات حتمی، امام علیهالسلام ظهور نخواهند كرد!
گفت: مگر خدا نمیتواند این كار را بكند؟
گفتم: خداوند سبحان میتواند ولی انجام نمیدهد.
مانند اینكه میگوییم خدا میتواند ظلم كند ولی ظلم نمیكند! یا اینکه میگوییم طبق مبانی روایی، خداوند سبحان «جاعل الظّلمات و النّور» است.(2) ولی در مقابل، فلاسفه دست خدا را بسته میدانند و میگویند خداوند فاعل موجب است و از او فقط خوبیها صادر میشود و وقتی علت، تامه باشد لامحالة معلول هم صادر میشود. از همین رو در مكتب فلسفه و عرفان بدی و ظلم وجود ندارد و شاعر در این باره میگوید:
چون که بیرنگی اسیر رنگ شد موسئی با موسئی در جـنگ شد(3)
اگر صمدی آملی میگوید: شمر و سنان و حرمله و قاتلین امام حسین علیهالسلام به بهشت میروند مطابق این مبنا سخن میگوید!(4)
به هر حال روایاتی كه قیام سفیانی را قطعی و محتوم دانستهاند بسیار است و تعداد آنها در كتاب بحارالانوار حدود پانزده روایت میرسد. برخی از این روایات كاملاً با روایت داود بن أبیالقاسم كه در غیبت مرحوم نعمانی ذكر شده معارض هستند. مانند روایت آن جوانی که خدمت امام علیهالسلام میرسد و آرزوی ظهور امام زمان عجلاللّٰهتعالیفرجه را میكند بدون اینكه سفیانی خروج كند. حضرت نیز در پاسخ او میفرمایند: «لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الْمَحْتُومِ الَّذِی لَا بُدَّ مِنْهُ.»(5)
بررسی مستند بداء در قیام سفیانی
اما روایت شریفهای كه در كتاب الغیبة مرحوم نعمانی نقل شده است و محمد بن همام از محمد بن عبدالله خالنجی نقل میكند، باید از نظر سند و متن مورد بررسی قرار بگیرد تا بدانیم آیا میتوان به آن ملتزم شد یا خیر.
محمد بن همام شخص معتبری است ولی خالنجی در كتب رجالی فردی مجهول است و شناخته شده نیست. همین مقدار باعث میشود كه سند روایت مجهول شود و یارای مقابله با روایات حتمیبودن سفیانی را نداشته باشد. اما از نظر متن روایت، داود بن ابی القاسم از امام علیهالسلام سؤال میكند: هَلْ یَبْدُو لِلَّهِ فِی الْمَحْتُومِ؟
این جمله را به دو صورت میتوان معنا کرد:
1. آیا در محتوم بداء راه دارد و ممکن است؟
2. آیا در محتوم بداء جاری میشود یا خیر؟
امام علیهالسلام نیز در پاسخ فرمودند: بله!
داود بن ابی القاسم ادامه میدهد که با این حساب میترسم كه در امر امام زمان علیهالسلام نیز بداء شود و خبری از آن حضرت نشود و ظهور نكنند؟!
ولی حضرت بلافاصله میفرمایند: «الْقَائِمُ مِنَ الْمِیعَادِ». یعنی امر امام زمان علیهالسلام از میعاد است و خداوند در میعاد خلف وعده نمیكند.(6) این روایت از روایات مشكل ما است؛ عدهای با استناد به این روایت میگویند: ممكن است سفیانی نیاید چون بداء در آن راه دارد.
اینان این روایت را كنار روایت «كالشهاب الثاقب» میگذارند و نتیجه میگیرند كه امام زمان علیهالسلام قطعاً میآیند ولی بقیه نشانهها قطعی نیست.
جواب اینگونه تفكرها واضح است. این روایت نیز خبر واحد است و سندش ضعیف است؛ زیرا خالنجی مجهول است.
بررسی بداء در قیام سفیانی
بنا بر آنچه گفته شد روایاتی كه بیان میكند قیام سفیانی حتمیاست بر این روایت چیره میشوند. چراکه هم سند آنها قویتر است و هم از نظر تعداد بیشتر هستند.
دوم آنکه با اغماض از سند آن، این روایت را میتوان به چند صورت معنا كرد. چنانكه مرحوم مجلسی در بحارالانوار دو فرض برای آن مطرح کردهاند:
اول: ممکن است مراد سائل این باشد كه آیا در جزئیات امر سفیانی بداء حاصل میشود یا خیر؟ [البته این فرض با ظاهر روایت همخوانی ندارد]
دوم: شاید مراد این باشد كه دو نوع محتوم داریم: یك محتومی كه میعاد است و دیگری محتومی كه میعاد نیست.
در محتومی كه میعاد است تخلف و بداء رخ نمیدهد ولی در آن که میعاد نیست بداء رخ میدهد.(7)
هر دو این توجیهات عجیب است؛ اولی كه با ظاهر روایت سازگار نیست و دومی نیز با كلمۀ محتوم سازگاری ندارد!
محتوم یعنی كاری كه حتما واقع میشود و بداء در چنین چیزی با محتوم بودن آن سازگار نیست.
آنچه ما از این روایت با اغماض از سند ضعیف آن میفهمیم این است كه سؤال از امكان بداء هست نه جریان بداء. به این صورت كه سؤال میكند آیا در محتوم بداء راه دارد؟ بداء یعنی اینكه قدرت خداوند به هر كاری تعلّق میگیرد و میتواند هر كاری كه میخواهد انجام دهد. اگر بداء نبود خداوند عبادت نمیشد و دعاها مفهوم نداشت، لذا فرمودند: «مَا عُبِدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِشَیْ ءٍ مِثْلِ الْبَدَاءِ»، خدا به اندازهای كه با بداء عبادت شده با هیچ چیز دیگری عبادت نشده است.(8)
نتیجهگیری
سؤال داود بن قاسم نیز میتواند راجع به راه داشتن بداء باشد؛ به عبارت دیگر سؤال از امكان بداء و توان خداوند بر آن است. داود بن قاسم كه جواب را خوب میفهمد میگوید: میترسم كه در امام زمان علیهالسلام هم بداء حاصل شود. حضرت پاسخ میدهند: با اینكه در آن نیز بداء راه دارد ولی چون از میعاد است تخلف ندارد.
از همین رو این روایت شریفه در مقام بیان این مطلب است كه در امر سفیانی بداء امكان دارد و خداوند قدرت بر این دارد كه او را قبل از خروج از بین ببرد ولی در خصوص اینكه میآید و محقق میشود یا خیر، روایت ساكت است. علاوه بر این، مجموعه روایاتی كه قیام سفیانی را محتوم معرفی میكنند نشان میدهد كه امر سفیانی حتماً واقع میشود و این از باب حتم بر خدا هست یعنی خداوند بر خودش حتم و واجب کرده است، گرچه دستش بسته نیست و میتواند آن را جاری نكند.
پانوشت:
(1) حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الإسناد، ص۲۹۱؛ علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۲ ص۲۵۰.
(2) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۸۴ ص۲۸۹.
(3) مولوی، مثنوی، دفتراول، بخش ۱۲۱.
(4) فایل صوتی نامبرده در آرشیو مؤسسه موجود است.
(5) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۲ ص۲۴۹.
(6) آل عمران/۹؛ رعد/۳۱؛ زمر/۲۰.
(7) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج ۵۲ ص۲۵۱.
(8) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۴ ص۱۰۷.
سلام علیکم
شماره گذاری و پاورقی همسان نیست
مثلا پاورقی ۵ در متن ۱۰ شماره گذاری شده است.