نوع معجزه را تنها خداوند متعال مشخص میکند و پیامبرخدا نیز آن را انجام میدهد. در مرحلۀ اول مردم نمیتوانند نوع اعجاز را انتخاب و آن را درخواست کنند. بین معجزه و سحر نیز تفاوتهایی اساسی وجود دارد که در این درس به توضیح آن پرداخته و راه تشخیص و تفکیک آن دو را بیان میکنیم.
- معجزه بدون درخواست مردم
- تعیین نوع اعجاز به ارادۀ خدا
- بینیازی از درخواست معجزه
- راه تفکیک معجزه و سحر
- سحر در صوفیه
- ویژگی معجزه و سحر و تفاوتهای آن دو
- خاتمیت، خط بطلانی بر ادعاهای دروغین
معجزه بدون درخواست مردم
پیامبران خدا برای اثبات مدعای خود با اذن خداوند، معجزه میآورد. اما مردم اولاً و بالذّات حق ندارند که نوع اعجاز را تعیین کنند.
انسان تقاضای معجزه از پیغمبران میکند اما فرد و نوع معجزه را نمیتواند از ایشان درخواست کند.
همانطور که عبدالله بن أبیامیه درخواست ایجاد کردن چشمههای آب داشت ولی رسولخدا صلیاللهعلیهوآله خواستۀ او را نپذیرفتند. زیرا آن دسته از مشرکین بههیچوجه دنبال دین نبودند و با آن درخواست به دنبال رسیدن به منافع دنیوی خود بودند.
تعیین نوع اعجاز به ارادۀ خدا
در صفحه 61 از کتاب شریف احتجاج نوشتۀ مرحوم طبرسی آمده که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمودند:
حجتهای خدا باید بیّنه و دلیل روشن بیاورند اما نه بر حسب درخواست مردم؛ زیرا:
- بعضی از این موارد، محال ذاتی یا وقوعی است. چراکه خداوند متعال سلسلۀ منظمی از خلقت دارد که اگر آن معجزههای درخواستی از سوی مردم بخواهد محقق شود، ممکن است سلسله خلقت بهم میریزد یا موجب تناقض و محال شود.
همچون داستانی که آوردهاند: دو خواهر بودند که شوهر یکی از آنان کوزهگر و شوهر دومی کشاورز بود. یکی از آن زنها به نفع شوهر خود درخواست باران داشت و دیگری به نفع شوهر خود درخواست نباریدن باران. استجابت چنین درخواستهایی محال است و از همین رو درخواست معجزه و اعجاز نیز به همین شکل ناممکن است. - بندگان نسبت به آن چیزی که صلاح و یا مفسده ایشان است، جاهل هستند. گاهی نیز درخواستهایشان به ضرر خودشان تمام میشود. به عنوان مثال نظام خلقت به هم میریزد یا ضرر به اینگونه است که نمیتوانند شکر آن را به جا بیاورند. یا اینکه با معجزهای که درخواست کردهاند، نبوت پیامبر اثبات میشود اما خدا میداند که آن مردم حق را نمیپذیرند و عذاب خدا گریبانگیر آنها میشود.
همانند جریان درخواست معجزه توسط عبدالله بن أبیامیه راجع به چشمههای آب. جریان از این قرار بود که اگر پیامبرخدا صلّیاللهعلیهوآله آن را انجام میدادند و آنها نمیپذیرفتند و آن سحر میپنداشتند، عذاب همه آن دیار را دربرمیگرفت. رسول اکرم صلّیاللهعلیهوآله در این باره تصریح کرده و فرمودند:
اگر ما معجزه درخواستی شما را بیاوریم و آن را قبول نکنید، عذاب شما را فرا می گیرد.
در ادامۀ احتجاج رسول اکرم صلّیاللهعلیهوآله با مشرکین آمده است که:
آیا دیدهای که طبیبی بر اساس درخواست مریض خود نسخه بنویسد؟!
بلکه هر طبیبی بر اساس مصلحت آن مریض نسخه می نویسد؛ گرچه مریض از خوردن آن دارو خوشش نیاید. بلکه باید بدانید که همۀ شما مریض هستید و خدا طبیب شما است و اگر دوای او را بخورید شفا پیدا مییابید و اگر سرپیچی کنید، گرفتار بیماری خواهید ماند.
بینیازی از درخواست معجزه
شاید بتوان گفت درخواست معجزه از پیامبران بههیچوجه لازم نیست؛ زیرا طبیعتاً پیغمبران برای اثبات رسالت خویش معجزه میآورند و نیاز به درخواست نیست. خود رسولخدا صلّیاللهعلیهوآله نیز بدون هیچ درخواستی این کار را انجام میدادند.
بنابراین مشخص شد که درخواست نوع معجزه از رسولخدا صلّیاللهعلیهوآله کاری عقلانی و صحیح نیست.

راه تفکیک معجزه و سحر
اگر پیامبری کاری عجیب و شگفت انجام دهد و رسالت و نبوت او اثبات شود، کار تمام است و نیاز به معجزۀ دوم و سوم نیست. اما فرض کنید فردی تشخیص ندهد که این کار پیامبر، معجزه است یا سحر! حال او باید به چه نکاتی دقت کند؟
اگر بپذیریم که تفاوت معجزه و سحر را همه میفهمند، این بحث از ریشه کنار میرود؛ زیرا همه با انجام معجزه میفهمند که اعجاز چیست و تفاوت آن با سحر را متوجه میشوند؟
اما اگر فرض کنیم در مواردی فردی نتواند آنها را از یکدیگر تفکیک کند، چه باید کرد؟
اینجا است که آن فرد میتواند از مدّعی رسالت درخواست معجزه کند.
مثلا پیامبری روی آب راه میرود و او تشخیص نمیدهد که سحر نیست؛ در این صورت آن فرد میتواند یک معجزۀ خاص با تعیین نوع و مصداق اعجاز درخواست کند.
بنابراین اولاً و بالذات درخواست معجزه از پیامبران درست نیست و بیان شد که خود پیامبران بدون درخواست، معجزه میآورند. اما اگر در مواردی کار خارقالعادۀ یک پیامبر، تشخیص داده نشد که معجزه است یا سحر، آنجا شخص میتواند، نوع و فرد خاصی از اعجاز را درخواست کند.
بیانات آیت الله شیخ جعفر فاضل دامت برکاته
سحر در صوفیه
فرقۀ صوفی قادری که چاقو در بدن خود فرو میکنند، نمونهای بارز از سحر و جادوگری هستند. حال اگر یکی از آنها ادعای رسالت و نبوت کند و معجزه بودن آن کارها برای مردم مشخص نباشد، میتوانند از مدعی درخواست کار دیگری کنند. در اینجا اگر شخص ساحر باشد، رسوا میشود. زیرا عملکرد ساحر محدود است و در حد چند کار خاص خلاصه میشود و بیش از آن توانایی ندارد.
مشرکین عرب عدهای از ساحران را جمع کردند و به پیامبر صلّیاللهعلیهوآله گفتند:
ما از سَحَره هستیم و میدانیم سحر به آسمان اثر نمیگذارد. اگر شما پیامبر هستید ماه را نصف کنید و حضرت درخواست آنها را انجام دادند.
ویژگی معجزه و سحر و تفاوتهای آن دو
- معجزه هیچگاه در اختیار افراد بدعقیده و بدسابقه قرار نمیگیرد. کسی که چاقوکش و بددهن و مشهور به فسق باشد اگر کار شگفتی انجام دهد، میتوان فهمید که اعجاز نیست. از همین رو رسولخدا صلّیاللهعلیهوآله همیشه میفرمودند: آیا شما مرا امین نمیدانید؟ آیا شما از من کار بدی دیدهاید؟
- سحر آموختنی است. کسانی که درس خواندهاند و کارهای عجیب را از اساتید خود یاد گرفتند، معجزه به دست آنها واقع نمیشود؛ زیرا اعجاز آموختنی نیست و یکی از بیانات همیشگی پیامبرخدا صلّیاللهعلیهوآله همیشه این بود که من استادی نداشتهام و هیچ از کسی نیاموختهام.
- معجزه غالب بر سحر است. معجزات به دلیل آنکه از جانب پروردگار متعال است، همیشه غالب و سحر همواره مغلوب است. مانند پیروزی حضرت موسی در مقابل ساحران فرعون.
- واقعی بودن معجزه و تخیلی بودن سحر. سحر معمولا تاثیر در تخیل است اما معجزه کاری واقعی است. مانند اینکه درختی را میکاشتند که به سرعت رشد میکرد و میوه هم میداد و اگر کسی اعتراض میکرد و میگفت که این سحری بزرگ است، حضرت میفرمودند: این درخت به دعای افراد خالص و مورد توجه خدا است! برو از میوۀ آن بخور تا متوجه شوی که سحر نیست.
اگر کسی این را هم نپذیرد، دیگر هیچ حقیقتی برای او ثابت شدنی نیست. پس اگر در مواردی راجع به معجزه شک به وجود آمد [البته ما شک در معجزه را قبول نداریم. چراکه معجزه بینه است و بینه نیز آشکار است و جا برای شک کردن در معجزه برای هیچکس وجود ندارد] از راهی چون استفاده از میوۀ آن درخت میتوان تفاوت معجزه و سحر را تشخیص داد.
خاتمیت، خط بطلانی بر ادعاهای دروغین
اما کسانی که ادعای پیامبری دارند درحالی که پیامبر نیستند، درمرحله اول ما نیازی به رد کردن او نداریم چرا که می دانیم او پیامبر نیست و در ادله ما ثابت شده است که رسول خدا صلی الله علیه وآله خاتم الانبیاء هستند. ولی برای رسوا کردن آن ها( علاوه بر اینکه خود حس میکنیم که این کار سحر است ) از آن جهتی که در مقابل مردم مشتشان باز شود، باید از او درخواست خاصی کنیم و از او کار شگفتی بخواهیم و به کارهای پیشین او اکتفا نکنیم.