فهرست این نوشتار:
- شخصیتشناسی ابن اعثم کوفی
- نکاتی مثبت در کتاب فتوح
- مذهب و اعتقاد ابن اعثم
- نقلهایی مؤید تشیع ابن أعثم
- نظرات علما دربارۀ تشیع ابن أعثم
- راویان کتاب فتوح
در دروس گذشته به شخصیت حمید بن مسلم و همچنین أصبغ بن نباته پرداختیم. یکی دیگر از کتابهای توجهانگیز در مقتل، کتاب فتوح ابن أعثم کوفی ازدی است. در این درس نگاهی کوتاه به شناخت شخصیت، کتابها، معاصرین و اعتبار او در علم رجال و مقتل و تاریخ خواهیم داشت.
شخصیتشناسی ابن أعثم کوفی
نام او احمد بن أعثم بن نذیر بن حباب بن کعب ازدی کوفی است. بعضی نام او را محمد دانستهاند؛ ولی نام احمد برای او مشهورتر است.
کتاب التاریخ و دولة العباسیة و المألوف نیز متعلق به ابن اعثم است. اما کتابی که موردنظر ما است کتاب فتوح او است که با عناوینی چون الفتوح یا فتوح شام از آن یاد میشود. این کتاب چند جلدی، تنها در یک جلد و آن هم بخشی به نام تاریخ و مقتل کربلا به این موضوع میپردازد.
تاریخ ولادت او برای ما نامعلوم است. در مورد وفات او تاریخهای گوناگونی چون 314ق و 320ق ذکر شده، که در صورت صحت سال 314ق، او با طبری همعصر بوده است.
ابن أعثم کوفی در کتاب الفتوح خود، از تاریخ خلفای نخستین تا المعتضد بالله و المعتمد بالله را آورده است.
با توجه به آنچه کتب تاریخی در مورد او آوردهاند، ابن أعثم اهل شعر و ادب نیز بوده است. به عنوان مثال کتاب یاقوت، ابیاتی از او را برای ابوالحسین بن سلامی بیهقی نقل میکند. البته ابن حجر میگوید که شعرهای او سطح متوسطی دارد.
در معجم الاُدبا نیز اشعاری از وی نقل شده که این در کنار محدّث بودنش نشان از قوت و استعدادهای او دارد. ابن أعثم در کتاب فتوح از وقایع و مقتل کربلا تا قیام مختار را آورده است.
کتاب الفتوح دارای نکات مثبت و منفی است که به بیان برخی از آنها میپردازیم:
نکاتی مثبت از کتاب فتوح ابن أعثم
۱. پیش کسوتی او در نقل؛
ابن أعثم، تاریخ عراق و عربستان و تاریخ جنگهای آذربایجان، شمال ایران و ارمنستان را نقل میکند.
او همچنین جنگهای بنیامیه و بنیالعباس را نیز به تفصیل گزارش کرده است و در واقع میشود گفت که بعد از طبری گزارش او در رابطه با تاریخ صدر اسلام از مفصلترین گزارشها است.
۲. بیطرفی در گزارشها؛
۳. توجه به روایات شیعه؛
این توجه در گزارشات تاریخی در تاریخ ابن سعد و ابن عساکر دیده نمیشود.
۴. تأیید گزارشهای ابن اعثم از سوی دیگر کتب تاریخ؛
گزارشهای ابن اعثم با این که سلسله سند کامل ندارد ولی توسط دیگر تواریخ تایید می شود که این نشان از وجود اصل برای نقل های او است.
۵. توجه ابن اعثم در فتوح به جزئیات؛
توجه ابن اعثم در فتوح به نقل جزئیات تاریخ، نکتهای است که در تاریخ طبری و ابن عساکر کمرنگتر است.
۶. گزارش تحلیلی و منصفانه؛
گزارش تحلیلی و در عین حال منصفانه و بدون دخالت تعصبات دینی و قومی او، نکتۀ مثبت در تاریخنگاری او است.
نکاتی منفی در کتاب تاریخ ابن أعثم
۱. وجود مدح از خلفا در نوشتههای او؛
۲. گزارشهای منافی با شأن و عظمت اهل بیت علیهم السلام؛
گزارشهایی همچون داستان دیدار امام حسین علیهالسلام با پسر عمر قبل از خروج از مدینه و اینکه میگوید حضرت به او فرموده: اگر پدرت بود، مرا یاری میکرد! یا اینکه به او فرمودند: تو برای من دعا کن!
۳. گزارشهای واحد و شاذ؛
گزارشهایی که شاهدی در منابع قدیمیتر ندارد و حتی گاهی متعارض نیز دارد.
به عنوان مثال او علت این که حضرت مسلم علیهالسلام در خانه هانی اقدام به قتل عبیدالله بن زیاد نکرد را عدم مشروعیت ترور بیان میکند. اما در برخی از نقلها آمده است که هانی به ایشان گفت: در خانه، زن و بچه حضور دارند و اگر این کار انجام شود ما نیز در خطر خواهیم بود.
دیگر آنکه مینویسد: در جریان امام حسین علیهالسلام در وصیت خود به جناب محمد بن حنفیه فرمودند: تو بمان و چشم و گوش من در این شهر باش! که این مسئله در منابع قبل از او وجود ندارد. ما در نگاه اول این مطلب را رد نمیکنیم اما لازم است تا مورد بررسی قرار گیرد.
یکی دیگر از نقلهای عجیب ابن أعثم در فتوح این است که مینویسد: امام حسین علیهالسلام خطاب به محمد بن حنفیه فرمودند: من خارج میشوم و به سیرۀ رسولخدا صلیاللهعلیهوآله و امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه و خلفای راشدین عمل میکنم. البته ممکن است مراد از خلفای راشدین، خود اهلبیت علیهمالسلام باشند. زیرا در آن زمان به آن سه خلیفه، خلفای راشدین گفته نمیشد.
دیگر از گزارشهای خاص این نویسنده در کتاب فتوح، بیان نام “شیرخواره کربلا ” است. وی اولین مقتلی است که نام او را “علی” میداند. در مقابل، دیگر مقاتل نام آن کودک را “عبدالله” ذکر کردهاند.
مذهب و اعتقاد ابن أعثم
مذهب وی قابل تشخیص نیست؛ چراکه گاهی مطالبی میآورد که مطمئن میشویم شیعه است و گاهی نیز مطالب سازگار با عقائد سنّیها نقل میکند.
بعضی میگویند: او شیعه عراقی بوده؛ به این معنا که اهلبیت علیهمالسلام و خلفا را در کنار هم قبول داشته است.
نقلهایی مؤید تشیع ابن أعثم
- عبور امیرالمؤمنین علیهالسلام از کربلا و گریه کردن آن حضرت و خبر دادن از شهادت امام حسین علیهالسلام
- خواب امام حسین علیهالسلام مبنی بر اینکه رسولالله صلیاللهعلیهوآله فرمودند: برو به عراق، خدا میخواهد تو را شهید ببیند.
- پیشگویی خود امام حسین علیهالسلام و خبر ملائکه از شهادت ایشان
- اتفاقات زمان شهادت امام حسین علیهالسلام
- نقل داستان مالک بن نویره و نپرداختن زکات به ابوبکر؛
چراکه مالک، تنها امیرالمؤمنین علیهالسلام را خلیفۀ رسولالله صلیاللهعلیهوآله میدانست.
همچنین کوفی بودن ابن أعثم و وجود روایات منحصربهفرد و مؤید شیعه بودن او در مقتل فتوح، احتمال اعتقاد به شیعه را در او تقویت میکند.
اما در مقابل بعضی بر این باوراند که فراوانی شواهدِ دال بر اعتقاد او به خلفا، احتمال سنی بودن وی را تقویت میکند.
نظر علما دربارۀ تشیع ابن أعثم
مرحوم آقا بزرگ در کتاب الذریعه و سید محسن امین عاملی در اعیان الشیعه، او را شیعه دانستهاند؛ اما مرحوم مامقانی و مرحوم علامه مجلسی او را سنّی میدانند.
برخی همچون قاضی نور الله شوشتری، او را شافعی و البته ثقه دانستهاند. (1)
اما از طرفی علمای سنی، ابن أعثم را شیعه و بعضی او را رافضی خبیث و داستانسرا و قصهگو معرفی کردهاند. البته برخی مانند ذهبی با اینکه او را سنی دانستهاند اما احادیث او را مورد مردود میدانند و قائل به داستانسرایی وی شدهاند.
اما باید بدانیم که بسیاری از مقاتل و تاریخنویسان، از قبیل مقاتل الطالبیین نوشتۀ ابوالفرج اصفهاني، مقتل شیخ عباس قمی و مقتل خوارزمی تأثیرات فراوانی از منقولات ابن أعثم پذیرفتهاند.
در نتیجه ما گزارشهای ابن أعثم را با مبانی شیعه میسنجیم و آنها را با دیگر مقاتل تطبیق میدهیم و پس از بررسی مجموع روایات او با مجموع قرائن موجود، به قضاوت و حکم دربارۀ منقولات ابن أعثم کوفی میپردازیم.
راویان کتاب فتوح ابن أعثم
ابن أعثم روایات خود را از افرادی چون شعبی، نصر بن مزاحم، أبیمخنف ، محمد بن حبیب بغدادی، واقدی، زُهری و هشام کلبی نقل میکند که باید مورد بررسی رجالی قرار بگیرند. این روش معلوم میکند که نویسندۀ کتاب فتوح، دنبال تخیّل و داستانسرایی نبوده، بلکه سعی در نقل واقعیتهای تاریخی داشته است.
برخی روشنفکران در رابطه با نقلهای ابن أعثم همچون تاریک شدن آسمان در جریان شهادت امام حسین علیهالسلام و رؤیتستارگان، موضعگیری کرده و آنها را نپذیرفتهاند و اشکال دارند.
مقتل ابن أعثم به علت همعصری او با طبری از منابع اولیه ما و اهلتسنن محسوب میشود.
پانوشت:
(1) اینکه مرحوم شوشتری که خیلی از سنیها را شیعه میدانسته، ابن أعثم را سنی شافعی معرفی میکند، نشان از آن دارد که نوشتههای او با شافعی بودن وی سازگاری بیشتری دارد.