نبود تغییر و دگرگونی در خدا

مکتب وحی نبوی » دروس استاد » توحید در نهج البلاغه » نبود تغییر و دگرگونی در خدا

جلسه اول از خطبه 65؛
نهج البلاغه یکی از باارزش ترین منابع معرفتی شیعه محسوب می شود. مصدری که با تفسیر صحیح میتواند ما را به محتوایی عمیق در معارف الهی خصوصا توحید برساند. در این سلسله مقالات قصد داریم به توحید در خطبه های نهج البلاغه بپردازیم و از این دریای بی کران بهره مند شویم. این موضوع را با عنوان «نبود تغییر و دگرگونی در خدا» آغاز می کنیم.

سرفصل مهم‌ترین مطالب این مقاله:

  • تفسیر صحیح کلمات اهل‌بیت علیهم‌السلام
  • نبود دگرگونی در خدا
  • اول و آخر و ظاهر باطن دربارۀ خدا

تفسیر صحیح کلمات اهل‌بیت علیهم‌السلام

این خطبه یکی از خطبه‌های فوق العاده است که بسیار مورد توجه قرار گرفته است. البته بعضی به کل خطبه نپرداخته اند و تنها در فرازهای از آن تامل داشته اند. مثلاً  فراز «كُلُّ مُسَمًّى بِالْوَحْدَةِ غَيْرَهُ قَلِيلٌ» را همه مکاتب از جمله فلاسفه توضیح داده اند.  

مرحوم سید رضی رحمه الله در ابتدای این خطبه می‌گوید: «من خطبة له علیه السلام و فيها مباحث لطيفة من العلم الإلهي» یعنی در این خطبه لطایفی از علم الهی وجود دارد. البته قطعی نمی‌توانیم بگوییم خطبه حتماً از اینجا شروع شده است. احتمالا این مقدار آن بریده شده است. 

حضرت فرمودند: کلام ما مثل قرآن متشابه و محکم دارد. اگر سراغ آیات و روایات برویم و نتوانیم متشابهات را به محکمات رد کنیم، گمراهی ما قطعی است. به نظر من در این خطبه چند مورد از محکماتی که باید درفهم همه روایت‌های متشابه نصب العین ما باشد وجود دارد. به بیان دیگر  این خطبه یک خطبه مادر محسوب می‌شود.

امثال این خطبه‌ها را تمام مکاتب مثل فلاسفه، عرفا، اشاعره، معتزله و متکلمین طبق مبانی خودشان کاملا متفاوت توضیح می‌دهند. درحالی که روش صحیح توضیح این است که انسان با ذهن خالی به سراغ روایات برود و پای درس اهل بیت بنشیند. حال آنکه اغلب مکاتب ابتدا مطالبی را از این طرف و آن طرف شنیده و پذیرفته اند و با آن تفکر سعی می کنند آیات و روایات را توضیح دهند. اختلافات از آنجایی شروع شد که هرمکتبی سعی کرد افکار خود را روی آیات و روایات بار کند.

 مثلاً پذیرفته اند که خدا همه چیز است. حال وقتی در خطبه ای داریم که خدا یکی است که دویی ندارد، طبق مبانی خودشان می‌گویند یعنی اینکه خدا همه جا را پر کرده است و جایی برای دومی قرار نداده است.

نبود دگرگونی در خدا

خطبۀ 65 نهج البلافه: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ تَسْبِقْ لَهُ حَالٌ حَالًا»

 در این فراز خدا ستایش می‌شود به این علت که محل دگرگونی نیست. یعنی تمام ستایش‌ها برای الله است. الله کسی است که حالی برای او از حال دیگر سبقت نگرفته است. مثلاً من الان خوشحالم ولی قبلش ناراحت بودم. ناراحتی بر خوشحالی من سبقت گرفته است. باز الان خوشحالم و بعد ناراحت می‌شوم‌. اینجا خوشحالی بر ناراحتی من سبقت گرفته است. یعنی از حالتی به حالت دیگر منتقل شدم. اما در خداوند دگرگونی راه ندارد. این یک اصل است. نکته: در مورد خداوند کلمه ثابت هم استفاده نمی‌شود چون ثابت در مقابل متغیر است. ولی اگر استفاده کردیم حتما باید صحیح توضیح دهیم.

اگر کسی بگوید از خدا چیزی خارج شده است پس یعنی از خدا چیزی کم شده است این دگرگونیست. یا اگر کسی بگوید خدا تجلی پیدا کرده است یا از او چیزی صادر شده است یا تنزل کرده است. باز اینها دگرگونیست. بنابراین اگر خداوند به گونه ای معرفی شود که دگرگونی لازم آید فوراً این اصل به میان می‌آید.

البته این یک اصلی است که همه مکاتب قبول دارند و هیچکس نمی‌تواند آن را نپذیرد. یک اصل مسلم و قطعی مورد اتفاق ملل و مذاهب می‌باشد. اما با توضیحات مغالطه آمیزی که می‌دهند سعی می‌کنند به زور بگویند عقاید ما در مورد خدا باعث دگرگونی نمی‌شود. 

خشم و عصبانبت در خدا

پس اگر می‌گوییم خداوند خشمگین یا خوشحال شد معنی آن این نیست که خداوند هم مثل ما تغییر حالت می‌دهد. این متشابهات را باید با همین اصل محکم «لَمْ تَسْبِقْ لَهُ حَالٌ حَالًا» جواب دهیم.

مثلاً در مورد خدا داریم که او اول و آخر است. در مخلوق اول غیر از آخر و آخر غیر از اول است. یعنی اولیت به آخریت سبقت دارد. اما با توجه به این اصل اولیت خدا به آخریت او سبقت ندارد. پس خداوند، یک حقیقت است و جزء و کل ندارد. 

یا مثلاً اگر خداوند خارج، داخل، بالا یا کنار اشیا باشد. خدا نسبت به آن اشیا یا آن اشیا نسبت به خدا سبقتی خواهند داشت. و خدای اینگونه قطعا حضرت حق نیست. پس اگر خداوند بشود از حیث ذات با چیزی سنجیده شود، بالاخره خدا نسبت به آن چیز، یا اول می‌شود یا  آخر، و دیگر پروردگار نیست. 

بنابراین پروردگار حقیقت لم یتغیر یا لایتغیر است. حقیقتی است که در آن دگرگونی راه ندارد.

اول و آخر و ظاهر باطن دربارۀ خدا

فَيَكُونَ أَوَّلًا قَبْلَ أَنْ يَكُونَ آخِراً وَ يَكُونَ ظَاهِراً قَبْلَ أَنْ يَكُونَ بَاطِناً؛ 

حالا که سبقت حالات در حضرت حق متصور نیست اگر برای خدا اول و آخری در نظر گرفته شود اینگونه نیست که اولش بر آخرش سبقت داشته باشد. یا اگر برای خدا ظاهر و باطنی در نظر گرفته شود این گونه نیست که باطنش بر ظاهرش یا بالعکس سبقت گرفته باشد.

بنابراین اگر عبارت «هو الاول والآخر والظاهر و الباطن» در آیات و روایات داریم. در حوزه خالقی و در حوزه مخلوقی معنای متفاوت خاص خودش را دارد.

در مخلوق چون دگرگونی هست همیشه سبقت هم وجود دارد. مثلاً اگر امیرالمومنین علیه السلام می‌گوید «انا الاول و الاخر» اول باید جوری معنی شود که قبل از آخر باشد.

بعضی می گویند چون در مورد خداوند داریم «هو الاول و الاخر والظاهر و الباطن» و امیرالمومنین علیه السلام هم همین جمله را در مورد خود فرموده است پس هر دو یکی هستند. غافل از اینکه مفاهیم یکی است اما حقایق و مصادیق یکی نیستند.

اگر اول و آخر چیزی، متفاوت باشند می‌شود آن چیز را نصف کرد. چیزی که که نصف شود جزء جزء و مرکب است. چیزی که مرکب باشد نیازمند است. پس خدا در عین حالی که اول است آخر است و در عین حالی که آخر است اول است و مرکب و تجزیه پذیر نیست. 

دراین جمله کوتاه حقیقتا امیرکلام همه توحید را  گفته است! حضرت حق محل حالات و دگرگونی‌ها نیست و این فقط مختص اوست.

نتیجه‌گیری

بنابراین اگر در خدا دگرگونی و تغییر راه داشت خدا از خدایی ساقط میشد. چگونه؟

۱_ اگر تغییر و دگرگونی در خدا راه داشته باشد، سوال پیش می‌آید که این تغییر و دگرگونی را چه کسی به وجود آورد؟ از کجا حاصل شد؟ هر تغییری یک علتی می‌خواهد اگر علت تغییر، خود حقیقت خداست پس باید قبلاً هم می‌بود. پس باید علت تغییر غیر از خدا باشد و اینگونه خدا از خدایی می‌افتد.

۲_ در هر تغییر و دگرگونی یک فناء و یک حدوث بالجزء اتفاق میافتد. فنا و حدوث نشانه عجز و فقر است.

۳_ تغییر یعنی کمی و زیادی. چیزی می تواند کم و زیاد شود که دارای اجزاء و مرکب باشد. جزء جزء بودن نشانه و فقر و نیازمندی است.

۴_ تغییر در شیئی نشانه ابتدا داشتن آن شیء است. با این توضیح که وقتی انتهای چیزی به ما رسیده، قطعا آن چیز شروع دارد و لم یزلی نیست.

۵_تغییر در شیء نشانه مصنوعیت آنست. چیزی که قبلا نبوده و بود شده است قطعا صانعی غیر از خودش دارد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا
حدیث منزلت

ثبت‌نام مدرسه علمیه مکتب وحی نبوی

از طلاب، علما و دانش پژوهان مستعد و جویای معارف اهل بیت علیهم‌السلام در سه موضوع خارج اصول، رجال و مبانی علوم قرآنی با تدریس استاد عالیقدر آیت الله جعفر فاضل (مدظله) به صورت مجازی ثبت‌نام می‌شود.

مواد درسی:
خارج اصول (تنقیح الاصول عن اللغو و الفضول)
علم رجال و درایة الحدیث
مبانی علوم قرآنی

تذکر:
لازم به ذکر است که این دورۀ مجازی شرط سنی یا تحصیلی ندارد و ثبت‌نام برای همه طالبان معارف اهل‌بیت علیهم‌السلام آزاد است.

نحوه برگزاری دوره مجازی:
یک صوت از هر کلاس برای طلاب محترم ارسال می‌شود و عزیزان ملزم به ارائۀ متن تقریر آن درس هستند.
صوت دوم و بعدی هر کلاس پس از ارسال تقریر جلسه قبل برای پشتیبان کلاس، از سوی مؤسسه برای طلبه ارسال خواهد شد.

لطفا جهت ثبت‌نام از ساعت 9:00 الی 17:00 با مسئول ثبت‌نام توسط دکمه زیر در ارتباط باشید