مقدمه:
در مقالات پیشین بیان شد که طبق فرمایش پیامبر اکرم صلّیاللّٰهعلیهوآله بعضی منافقان قصد بر هم زدن اجتماع مسلمانان در صحرای غدیر خم و بینتیجه گذاشتن تبلیغ و زحمات پیامبر صلّیاللّٰهعلیهوآله را داشتند. بعضی با نسبت ناروا مانند کلمه ” اُذُن ” به ساحت مقدس نبوی آزار و اذیت میکردند. اما برخلاف عقیدۀ اهلتسنن، ما معتقدیم که پیامبر اکرم صلّیاللّٰهعلیهوآله تمام منافقان را چه در مدینه و چه در غدیر میشناختند.
وَ لَوْ شِئْتُ اَنْ اُسَمِّىَ الْقائِلینَ بِذالِكَ بِاَسْمائِهِمْ لَسَمَّیْتُ وَ اَنْ اُومِئَ اِلَیْهِمْ بِاَعْیانِهِمْ لَاَوْمَأْتُ وَ اَنْ اَدُلَّ عَلَیْهِمْ لَدَلَلْتُ
اگر من بخواهم آنان را نام ببرم و یا آنان را نشان بدهم و معرفی کنم، میتوانم.
متن خطابۀ غدیر
فهرستی از مطالب این نوشتار:
- چرا پیامبر صلّیاللّٰهعلیهوآله منافقان را معرفی نکردند؟
- مسئلۀ غلام و کنیز در اسلام
- آزاد کردن عبد
- بزرگواری پیامبر صلّیاللّٰهعلیهوآله نسبت به منافقان و نسل آنان
چرا پیامبر صلّیاللّٰهعلیهوآله منافقان را معرفی نکردند؟
وَ لكِنِّى – وَ اللَّهِ – فى اُمُورِهمْ قَدْ تَكَرَّمْتُ
ولی به خدا قسم درباره ایشان بزرگواری می کنم!
متن خطبۀ غدیر
رسولاللّٰه صلّیاللّٰهعلیهوآله پیامبراند و شیوۀ پیامبری اینگونه نیست که ریشۀ مخالف و منافق را به سرعت بِکنند؛ بلکه برنامه پیامبران برخورد همراه با بزرگواری است؛ به امید اینکه همین کرامت و بزرگواری سبب شود تا بعضی از این منافقان بیدار شده و ایمان بیاورند.
مسئلۀ غلام و کنیز در اسلام
پیامبر اکرم صلّیاللّٰهعلیهوآله در برخورد با غلام و کنیزهایی که در83 جنگ دفاعی در زمان آن حضرت اسیر شدند و به دست مسلمانان افتادند، با بزرگواری و به بهترین شکل عمل کردند! چراکه اگر رهایشان میکردند، درجنگ بعدی باز میگشتند. اگر آنان را میکشتند، این نیز با روح اسلام مطابق نبود. اگر آنها را به زندان میانداختند، مسلمانان باید خرج ایشان را میدادند که این نیز هزینۀ فراوانی برای مسلمانان داشت.
از همین رو قرار بر این شد که آنها در خانۀ مسلمانان به عنوان کنیز و غلام باشند و خدمت کنند؛ تا به سبب رفتوآمد در بین جمعیت مسلمانان کمکم با اسلام آشنا شوند. این روش، بهترین روش بر اساس حکمت و عقلانیت است.
آزاد کردن عبد
کنیز و عبد گرفتن اسرا بهترین روش برای کنترل آنها بود؛ از طرفی اسلام تشویق میکرد و دستور میداد که مسلمانان عبد آزاد کنند و اجر و ثواب فراوان نیز برای این کار قرار داده بود. (1) حتی اگر خود غلام و کنیز مسلمان نمیشد، بسیاری از نسل و فرزندان آنها بعدها مسلمان میشدند.
گسترش دایرۀ اسلام و تمایل انسانها به دین و آیین بهخاطر همین غلامان آشنا شده با فرهنگ و رأفت اسلام بود. اگر بنا بود که این افراد به کشور کفر برگردند، نه تنها خودشان مسلمان نمیشدند بلکه نمیتوانستند واسطه هدایت دیگران باشند.
حتی بعضی بزرگان اصحاب اهلبیت علیهمالسلام در جنگها اسیر شدند و بعدها جزو علما شدند؛ به عنوان مثال «أعیَن» از علمای شیعه شد و پسران او زُراره و حُمران و بُکیر و عبدالأعلی و عبدالملک از شاگردان امام صادق علیهالسلام شده و در مهد اسلام تربیت شدند.
این بزرگواری پیامبر اکرم صلّیاللّٰهعلیهوآله شامل این افراد نیز شد همانطور که منافقان نیز از کرامت رسولخدا صلّیاللّٰهعلیهوآله بهرهمند بودند.

بزرگواری پیامبر صلّیاللّٰهعلیهوآله نسبت به منافقان و نسل آنان
پیامبر اکرم صلّیاللّٰهعلیهوآله به منافقان هم فرصت دادند تا شاید خودشان و یا نسل آنها مسلمان شوند.
ابوجهل به رسولخدا صلّیاللّٰهعلیهوآله گفت: من تو را قبول ندارم و اگر حق با تو است از خدا بخواه که مرا نابود کند!
رسولخدا صلّیاللّٰهعلیهوآله در پاسخ به او فرمودند: خدا با تو به بزرگواری برخورد کرده است تا شاید مسلمان شوی؛ همچنین در نسل تو شخصی به اسم عکرمه وجود دارد که (خود او یا نسل او) مسلمان است و خدا تو را بهخاطر ولادت عکرمه نگه داشته است . (2)
پانوشت:
(1) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۶۶ ص۳۸۲ و ج۷۱ ص۳۴۹ و ج۱۰۱ ص۱۹۵
(2) تفسیر امام حسن عسکری علیهالسلام، ص۵۱۳