کیفیت، مخلوق خدا

کیفیت، مخلوق خدا!

جلسه سوم از خطبۀ 186؛ کیف یعنی چگونگی یعنی صفت. چگونگی و کیفیت، هم در حوزه ذات مطرح می شود و هم در حوزه فعل. بنابراین چه صفت و چه حالت، هر دو کیف محسوب می شوند. کیف نیز به هر دو نوع آن مخلوق است. اگر دانستیم که کیفیت، مخلوق است باید بگوییم که خداوند کیف ندارد و خالق آن است و منکر کیفیت داشتن خدا می شویم.

سرفصل مهم‌ترین مطالب این مقاله:

  • مروری بر مطالب گذشته
  • اشکال کیفیت داشتن خدا
  • وَ لَا حَقِيقَتَهُ أَصَابَ مَنْ مَثَّلَهُ
  • مفهوم مخلوق

مروری بر مطالب گذشته

عرض کردیم «اعرفوالله بالله» بیان می‌کند که طریق به معرفت الله، الله است. یعنی باید ببینیم خداوند چه طریقی برای معرفت خودش قرار داده است. طبق روایات، خداوند خلق را طریق به معرفت خودش قرار داده است.  یعنی با ایجاد شدن خلق و توجه خلق به خودش، مخلوق درمی‌یابد که پدیده است. سپس می‌فهمد هر پدیده ای پدیدآورنده‌ای غیر از خودش دارد یا با توجه به مخلوقیتش می فهمد هر مخلوقی، خالقی دارد. اگر دانستیم که کیفیت، مخلوق است باید بگوییم که خداوند کیف ندارد و خالق آن است.

مخلوق بودن «کیف»

عرض کردیم اگر دانستیم که کیفیت، مخلوق است باید بگوییم که خداوند کیف ندارد و خالق آن است.

گرچه من از آن اویم او نیم

راه کی یابد به او نقصان و کم

هرچه در او راه دارد کیف و کم

با تامل باشد این مخلوق هم

بنابراین همین که فهمیدیم خداوند کیف را ایجاد کرده است عقلا می فهمیم خداوند کیف نیست.

به عبارت دیگر خداوند یک حقیقت یکپارچه ای است که جزء و کل ندارد. پس اگر کسی بگوید که خداوند کیف را خلق کرده و خودش هم می‌تواند کیف باشد. بدین معناست که خداوند خودش را خلق کرده است. پس آن چیزی که ایجاد کرده است با خودش یکی می‌شود. یعنی خدا خدای دوم ایجاد کرده است. واین شرک جلی است.

محال بودن وجود دو خدا

اینکه خدا، خدای دیگری ایجاد کند تناقض است. چراکه خدای ایجاد شده از این نظر که ایجاد شده است مخلوق است و چون خدا خلق شده، خالق است. پس لازم می‌آید آنچه که به وجود آمده است هم خالق باشد و هم مخلوق و این تناقض آشکار است.

اگر دیدید کسی در تناقضات کوتاه می‌آید و می‌گوید خداوند می تواند چیزی ایجاد کند که هم مخلوق باشد و هم خالق، نباید با او سخن را ادامه دهید. کسی که قائل است جمع یا رفع نقیضین ممکن است یا از عقل بی بهره است و یا بخاطر تعصباتش دنبال هدایت نیست.

حضرت فرمودند: اگر محالی را مقابل کسی گذاشتید و آن را پذیرفت از عقل بی بهره است و برای او وقت نگذارید.

مثلاً سنی‌ها قائلند که خداوند دستی عین دست ما دارد. اما دست خدا در عین حالی که شبیه دست ماست کم و کیف ندارد. حال آنکه شبیه بودن و حالت داشتن کیف است. چطور می‌شود چیزی هم کم و کیف داشته باشد و هم کم و کیف نداشته باشد. این تناقض آشکار است.

در روایات ما تصریح شده است که خداوند «کیّف الکیف» است. لذا امام صادق علیه السلام فرمودند: «الکیْف مخلوقٌ»

اشکال کیفیت داشتن خدا

صرف نظر از مطالب گفته شده، اگر خداوند کیف داشته باشد چه مشکلی ایجاد می‌شود؟

کیف یعنی چگونگی یعنی صفت. چگونگی هم در حوزه ذات مطرح می شود و هم در حوزه فعل. مثلا من وقتی دستم را تکان می‌دهم چگونگی در حوزه فعل است. ولی اگر دست من مرطوب یا لطیف باشد چگونگی در حوزه ذات است. یعنی حقیقت ذات صفت دار می شود. بنابراین چه صفت و چه حالت کیف محسوب می شود.

اگر خداوند را دارای کیف بدانیم چه اتفاقی می‌افتد؟

۱_ دیگر نمی‌توانیم او را بی‌حد بدانیم.

 چگونگی چه در حوزه حقیقت و چه در حوزه فعل خودش حد است. امام صادق علیه السلام میفرمایند: کسی که قائل باشد خداوند کیف دارد برای خدا حد و زوال را محال ندانسته است.

۲_ نمی‌توانیم او را ازلی بدانیم.

 دگرگونی در هر موجودی گواهی میدهد که آن موجود شروع دارد و ازلی نیست.

 از سویی دیگر چون در ذات پروردگار جزء و کل وجود ندارد اگر برای حضرت حق دگرگونی قائل شویم باید در کل ذات قائل شویم. این یعنی آن حقیقتی که بود نابود شد و حقیقت جدیدی بوجود آمد بنابراین ازلی بودن پروردگار از بین می رود.

۳_  اگر کسی کیف برای خدا قائل شود خدا را صفت دار کرده است. چون صفت غیر از موصوف و موصوف غیر از صفت است، وحدانیت خدا از بین میرود.

۴_ اگر خداوند کیف داشته باشد مرکب می‌شود و هر مرکبی نیازمند اجزایش است. و هر جزئی از ترکیب نابود شود کل نابود می‌شود. و قابلیت نصف و نیست شدن نیز دارد.

وَ لَا حَقِيقَتَهُ أَصَابَ مَنْ مَثَّلَهُ

به حقیقت او نرسیده است کسی که برای او شریک و شبیهی قرار دهد.

این عبارت با عبارت قبلی یکیست اما از یک حیث دیگری به مسئله نگاه شده است. وقتی تیری پرتاب می‌شود و به سیبل می‌خورد عرب می‌گوید اصاب. هر عبارتی ظرافت خودش را دارد. در عبارت قبلی بحث کیف مطرح شد و روی حضرت حق متمرکز بود. ولی ظرافت این عبارت این است که روی غیر حضرت حق رفته است.  در عبارت قبل فقط خدا درنظر گرفته شده، یعنی برفرض که شی دیگری هم وجود داشته باشد اما در استدلال استفاده نشده است.

مثلا اگر کسی قائل باشد خدا حرکت یا سکون دارد. خدا می‌خندد یا گریه می‌کند. خداوند مثل ما خوشحال و ناراحت میشود. چون این ها همه کیف است، توحیدش را از دست داده است. در عبارت قبل تصریح شد که این موارد در حضرت حق جاری نیست.

اما در عبارت دوم صحبت روی غیر اوست. حضرت در این عبارت می فرمایند: اگر غیر او را جوری توضیح دهیم که بین او و غیرش شباهتی بوجود بیاید  توحید ازبین میرود.

مفهوم مخلوق

 صوفیه و فلاسفه مخلوق را سرگرمی می‌دانند. می گویند اگر مخلوقی باشد نمی‌شود با خدا شباهت نداشته باشد. بنابراین در نظر اینها قائل شدن به وجود مخلوق، توحید را خراب می کند.

ولی ما می‌گوییم مخلوق هست و اسمش گواهی میدهد خالق نیست. یعنی مخلوق بودنش، به عدم شباهتش با خالق گواهی میدهد. آنچه در مخلوق جاریست در خالق جاری نیست. چرا که اگر چیزی بین خالق و مخلوق شبیه باشد این شباهت به کل سرایت می‌کند و دیگر تفاوتی بین خالق و مخلوق نمی‌ماند.

بنابراین خیلی اساسی است که ما مخلوق را صحیح بفهمیم.  مخلوق چیزی است که نبوده است و بود شده است. عرب از خلق کردن خلق لامن شیء می فهمد. پس نیاییم در معنای آن دخل و تصرف کنیم و با بازی باکلمات و الفاظ خلق را صدور یا ترشح یا تجلی توضیح دهیم. موارد زیادی در نهج البلاغه است که امیرالمومنین علیه السلام خلقت را توضیح میدهند و صراحتاً واضح میکنند که خلقت یعنی خلق شی از عدم و مورد دیگری ندارد.

بنابراین وقتی ما بشناسیم که مخلوق، خلق شی از عدم است. می‌فهمیم که خداوند نمی تواند خلق شی از عدم باشد. چراکه داشتن سابقه عدمی یعنی قدیم و ازلی نبودن. همچنین کسی اگر خود مخلوق را بفهمد، می‌فهمد که هیچ شباهتی از هیچ جهتی بین خالق و مخلوق نیست.

 اگر شباهتی بین خالق و مخلوق قائل شویم باید بگوییم که خداوند آن را ایجاد نکرده است پس مخلوق سرگرمی است و درواقع خدا خودش را ایجاد کرده است که این امر محال و شرک است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا
حدیث منزلت

ثبت‌نام مدرسه علمیه مکتب وحی نبوی

از طلاب، علما و دانش پژوهان مستعد و جویای معارف اهل بیت علیهم‌السلام در سه موضوع خارج اصول، رجال و مبانی علوم قرآنی با تدریس استاد عالیقدر آیت الله جعفر فاضل (مدظله) به صورت مجازی ثبت‌نام می‌شود.

مواد درسی:
خارج اصول (تنقیح الاصول عن اللغو و الفضول)
علم رجال و درایة الحدیث
مبانی علوم قرآنی

تذکر:
لازم به ذکر است که این دورۀ مجازی شرط سنی یا تحصیلی ندارد و ثبت‌نام برای همه طالبان معارف اهل‌بیت علیهم‌السلام آزاد است.

نحوه برگزاری دوره مجازی:
یک صوت از هر کلاس برای طلاب محترم ارسال می‌شود و عزیزان ملزم به ارائۀ متن تقریر آن درس هستند.
صوت دوم و بعدی هر کلاس پس از ارسال تقریر جلسه قبل برای پشتیبان کلاس، از سوی مؤسسه برای طلبه ارسال خواهد شد.

لطفا جهت ثبت‌نام از ساعت 9:00 الی 17:00 با مسئول ثبت‌نام توسط دکمه زیر در ارتباط باشید