- پاسخ به شبهۀ اهلتسنن دربارۀ شهادت ثالثه در اذان
- اذان اهلتسنن وحیانی یا بدعت؟
- تشریع اذان در منابع اهلتسنن
- بدعت در اذان اهلتسنن
- نیازمندی پیامبر صلیاللهعلیهوآله به مشورت برای حکم اذان؟!
پاسخ به شبهۀ اهلتسنن دربارۀ شهادت ثالثه در اذان
یکی از شبهات و اشکالات اهلتسنن به شیعه این است که شهادت ثالثه (شهادت به ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام) در اذان بدعت است. همچنین میگویند که این اذان در زمان پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نبوده است.
ما در ادامه به این شبهه پاسخ داده و ثابت میکنیم که همین اشکال به آنها بازمیگردد!
پاسخ اول: آنها به چه دلیل در نماز صبح جمله “حَیَّ عَلی خَیرِ العَمَل” را حذف کرده و به جای آن جملۀ “الصَّلوةُ خَیرٌ مِنَ النَّوم” را گذاشتهاند؟ (1) در حالی که خلیفه، حق تشریع ندارد!
آنها میگویند که این تغییر جملات در نماز صبح توسط عمر بن خطاب، بدعت او است؛ اما بدعت خوبی است! (2)
بنابراین اگر قرار است اهلتسنن گفتن “الصَّلوةُ خَیرٌ مِنَ النَّوم” را بدعتی خوب بدانند، پس ما هم میتوانیم بر اساس همین روش، بگوییم که شهادت ثالثه نیز بدعتی خوب است و آن را در اذان اضافه کنیم!
اهلتسنن در جریان اضافه کردن عبارت «الصَّلوةُ خَیرٌ مِنَ النَّوم» به اذان میگویند: عمر دید مردم به نماز توجه ندارند و به خاطر توجه بیشتر به نماز این را به نماز صبح اضافه کرد. (3)
پس اگر چنین است، ما هم میتوانیم “شهادث ثالثه” را در رابطه با ولایت امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه در اذان بگوییم.
ریشۀ اذان اهلتسنن؛ وحیانی یا بدعت؟
پاسخ دوم: در کتب اهلتسنن جریان تشریع اذان و اقامه به شکلهای مختلفی نقل شده است. هیچیک از آن جریانات مستند آسمانی ندارد؛ بلکه مستند به یک خواب و رویا است نه وحی و آسمان. بنابراین اینگونه تشریع بیشتر سزاوار صفت بدعت است. (4)
اگر ثابت شود که انشای اذان و اقامه، مستند به وحی و مرتبط به آسمان نیست و بدعت است، کم و زیاد کردن آن مشکلی ندارد و اهلتسنن نمیتوانند دربارۀ “شهادت ثالثه” اشکالی به شیعه داشته باشند!
تشریع اذان در منابع اهلتسنن
اهلتسنن روایتی را با سندی که به عبدالله بن زید میرسد، نقل کردهاند که او میگوید: رسولخدا صلیاللهعلیهوآله امر کردند تا برای آگاه و جمع کردن مردم برای نماز، ناقوس بزنند! پس از آن جریان، من خواب دیدم که یک نفر ناقوسی را حمل میکند. به او گفتم این ناقوس را میفروشی؟
گفت: برای چه کاری میخواهی؟
گفتم: میخواهم با آن مردم را برای نماز خبردار و جمع کنم!
آن شخص گفت: میخواهی چیز بهتری به تو بیاموزم؟
گفتم: بگو
گفت: این عبارات را به این شکل بگو:
الله اکبر چهار مرتبه
اذان اهلتسنن صادر شده در خواب عبدالله بن زید
أشهد أن لا اله الا الله دو مرتبه
أشهد أنَّ محمّداً رسول الله دو مرتبه
حَیّ عَلَی الصّلوة دومرتبه
حَیّ عَلَی الفَلاح دو مرتبه
الله اکبر دومرتبه
لا اله الا الله یک مرتبه
و هرگاه خواستی نماز بخوانی به عنوان اقامه بگو:
الله اکبر دو مرتبه
اقامۀ اهلتسنن صادر شده در خواب عبدالله بن زید
أشهد أن لا اله الّا الله یک مرتبه
أشهد أنَّ مُحَمَّداً رسول الله یک مرتبه
حَیّ عَلَی الصلوة یک مرتبه
حَیَّ عَلَی الفَلاح یک مرتبه
قَد قامَتِ الصَّلوة دو مرتبه
الله اکبر دو مرتبه
لا اله الا الله یک مرتبه
وقتی که صبح شد خوابم را برای رسولخدا صلیاللهعلیهوآله گفتم.
حضرت فرمودند: این رویا حق است! بلند شو هرآنچه دیدی را به بلال بگو تا او بگوید. چراکه او صدایش بلندتر است.
وقتی که به بلال اذان گفت، عمر شنید و با عجله و در حالی که عبایش روی زمین کشیده میشد، به سمت رسولخدا صلیاللهعلیهوآله دوید و گفت: به کسی که تو را به پیامبری مبعوث کرده است سوگند میخورم که من هم مثل همین خواب را دیدهام!
رسولخدا صلیاللهعلیهوآله فرمودند: خدا را شکر و حکم تثبیت شد! (5)
بدعت در اذان اهلتسنن
عبدالله بن زید فردی ثقه نیست و تنها همین روایت از او نقل شده است. ترمذی نیز در رابطه با این حدیث میگوید: عبدالله همان ابن عبدربّه است و “ابن عبد ربِّ” هم به او مىگويند. ما جز همين یک حديث كه دربارۀ اذان است از طریق او حديثى از پيامبر صلىاللهعليهوآله نمىشناسيم. با این حال اهلتسنن به حدیث او در این موضوع استناد کردهاند! (6)
روایتی دیگر نیز در این رابطه وجود دارد که پیامبر صلىاللهعليهوآله در پی درخواست اصحاب، مبنی بر قرار دادن نشانهای برای نماز، با اصحاب مشورت فرمودند. یکی گفت: پرچم بگذاریم! دیگری گفت: آتش بیافروزیم! و یکی دیگر گفت: ناقوس بزنیم!
ولی آن حضرت رضایت نداشتند و نظر آنها را قبول نمیکردند؛ در نهایت عبدالله بن زید و عمر بن خطاب آن خواب را دیدند و برای حضرت بازگو کردند و ایشان نیز ناقوس زدن را پذیرفتند! (7)
نیازمندی پیامبر صلیاللهعلیهوآله به مشورت برای حکم اذان؟!
بنا بر آنچه گفته شد در نگاه اهلتسنن اذان جنبۀ آسمانی و وحیانی ندارد؛ از همین رو به راحتی میتوان عبارتی را به آن اضافه کرد و مشکلی ندارد! بنابراین شبهه و اشکالی هم برای افزودن شهادت ثالثه به اذان شیعه نباید به ما وارد باشد.
از طرفی ما معتقدیم که مشورت کردن در احکام شریعت معنا ندارد. اگر اذان، مسئلهای شرعی است، نقل این روایات دروغ، یک نوع توهین به شخص پیامبر صلیاللهعلیهوآله است که آن بزرگوار بیایند و از مردم در رابطه با احکام مشورت بخواهند!
اگر اهلتسنن بگویند اذان جنبۀ عبودیت و شریعت ندارد و در واقع یک نحوه اعلان و صدا کردن برای جمع شدن مردم برای نماز است، در این صورت اضافه کردن عبارت شهادت ثالثه یعنی “أشهد أن علیا ولی الله” هم هیچ مشکلی ندارد.
پانوشت:
(1) دهلوی، شاه ولیالله، إزالة الخفاء، ج۲ ص۹۰ – ابن أبیشیبه، المصنف، ج۱ ص۲۳۶و۴۷۴ – نجاح الطائی، الشهادة الثالثه واجبة و جزئیة، ص۱۳۸
(2) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۳۱ ص۸
(3) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۳۱ ص۴۳
(4) دارمی، السنن، کراچی پاکستان، باب 3 “فی بدء الاذان”، ج1 ص286، حدیث1187
(5) همان – أبىداوود، السنن، ج۱ ص ۱۳۵، ح ۴۹۹ – احمد بن حنبل، مسند، ج۵ ص۵۴۰، ح۱۶۴۷۸
(6) ترمذی، سنن، ج۱ ص۳۵۸، ح ۱۸۹
(7) أبىداوود، السنن، ج۱ ص۱۳۴، ح۴۹۸ – بیهقی، السنن الكبرى، ج۱ ص۵۷۴، ح۱۸۳۴
سلام من چندان تخصص دینی ندارم ولی خدایش نظر اهل سنت دراینمورد صحیح تراست چون دین مسایل دینی درزمان انحضرت هرچه بوده ونقل شده توسط مومنین که نسل به نسل است و مسایل دیگر اختلافی راوقتی به عقل وتاریخ مراجعه میکنیم اهل سنت راست میگویند مثل جریان هدایت توسط خدامند صورت می گیرد وامکان اینکه هادی فعلا غیب باشه جور درنمی اید
سلام بهتر است از محضر عالمان شیعه کسب علم کنید تا آگاه و متخصص در دین شوید.
اما اینکه گفتید دین هرچه بوده در زمان حضرت رسول بوده اساسا باطل است زیراکه معارف دین پس از پیامبر نیز توسط امامان مبین پس از ایشان بیان و ابلاغ شده است. و کل شیئ احصیناه فی امام مبین
اما اینکه گفتید اهل سنت در مسائل عقلی و تاریخی راست می گویند، خب این دیدگاه یک سنی است! در همین مورد نزول اذان ، وارد کردن عبارت الصلاه خیر من النوم بر اساس رای خلیفه بود نه وحی پیامبر! پس اذان سنیها وحی نیست و بدعتی بیش نیست. پس لطفا وارد تیم عقل نشوید و احترام آن را حفظ کنید