ازجمله موضوعات مهم در مهدویت بررسی شرایط و شبهات مطرح پیرامون دوران غیبت امام زمان عجلاللّٰهتعالیفرجه است. طولانی شده دوران غیبت و گرفتاری مردم به دام شبهات و حیرت و مدعیان دروغین میطلبد تا با وظایف خود در دوران غیبت آشنا شده و خود را برای مواجهه با آن اتفاقات آماده کنیم.
«سلسله جلسات مختصات ظهور امام عصر عجلاللّٰهتعالیفرجه»
مهمترین عناوین این مقاله:
- طولانی شدن غیبت و دشواری در دینداری
- نمونههایی از حیرت در دوران غیبت
- مدعیان دروغین در عصر غیبت
- وظیفۀ شیعه در دوران غیبت و حیرت
طولانی شدن غیبت و دشواری در دینداری
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّیاللّٰهعلیهوآله :
«الْمَهْدِیُّ مِنْ وُلْدِی اسْمُهُ اسْمِی وَ کُنْیَتُهُ کُنْیَتِی أَشْبَهُ النَّاسِ بِی خَلْقاً وَ خُلْقاً تَکُونُ لَهُ غَیْبَةٌ وَ حَیْرَةٌ تَضِلُّ فِیهِ الْأُمَمُ ثُمَّ یُقْبِلُ کَالشِّهَابِ الثَّاقِبِ وَ یَمْلَأُهَا عَدْلًا وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً» (۱)
یکی از نکاتی که در روایات مرتبط با غیبت به آن تصریح شده این است که امام زمان عجلاللّٰهتعالیفرجه غیبتی طولانی دارند. (۲)
در این دوران طولانی نشانههایی رخ میدهد که بعضی از آن نشانهها غیرمحتوم است، مانند این که فرمودهاند: … تَوَلُّدَ الشُّکُوکِ فِی قُلُوبِهِمْ مِنْ طُولِ غَیْبَتِهِ وَ ارْتِدَادَ أَکْثَرِهِمْ عَنْ دِینِهِمْ وَ خَلْعَهُمْ رِبْقَةَ الْإِسْلَامِ مِنْ أَعْنَاقِهِمُ. (۳)
به دلیل طولانی بودن غیبت شکوشبهه در دلهای مردم به وجود میآید و بیشتر مؤمنین از دین مرتد میشوند!
در این غیبت طولانی تَضِلُّ فِیهِ الْأُمَمُ، امتها دچار سرگشتگی و گمراهی میشوند و این گمراهی به شکلهای مختلف بروز و ظهور خواهد کرد.
امام صادق صلواتاللّٰهعلیه راجع به همین دوران وانفسا فرمودهاند:
«… لَأَحَدُهُمْ أَشَدُّ بَقِیَّةً عَلَی دِینِهِ مِنْ خَرْطِ الْقَتَادِ فِی اللَّیْلَةِ الظَّلْمَاءِ أَوْ کَالْقَابِضِ عَلَی جَمْرِ الْغَضَا» (۴)
نگاه داشتن دین در چنین زمانی برای مؤمن از جهت سختی و دشواری مثل دست کشیدن بر شاخه پر خار قتاد (۵) در تاریکی شب است و مانند نگاه داشتن آتش سرخ در کف دست میباشد.
پس نگاه داشتن دین در عصر غیبت هرچند بسیار سخت است اما محال نبوده و شدنی است. بیان کردیم که در همین زمان غیبت است که سیصدوسیزده نفر از یاران خاصالخاص آن حضرت ساخته و تربیت میشوند.
نمونههایی از حیرت در دوران غیبت
تَکُونُ لَهُ غَیْبَةٌ وَ حَیْرَةٌ، برای امام عصر صلواتاللّٰهعلیه غیبتی است که در آن غیبت مردم به تحیر و سرگردانی میافتند. به عنوان نمونه بعضی در اصل وجود امام زمان صلواتاللّٰهعلیه تشکیک کرده و میگویند: اصلا ایشان متولد نشدهاند و نزدیک به ظهور متولد خواهند شد.
عمر طولانی امام زمان در دوران غیبت
بعضی در طول عمر حضرت تشکیک کرده و میگویند: چگونه میشود که مهدی صلواتاللّٰهعلیه این قدر عمر کند؟ پس حتماً به دنیا آمده و از دنیا رفته است!
و مایۀ تعجب است که این گروه به عمر حضرت نوح و حضرت خضر و حضرت لقمان علیهمالسلام توجه نمیکنند.
در روایتی از امام صادق صلواتاللّٰهعلیه نقل شده که ایشان بهصراحت فرمودند:
«وَ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ عُمُرَ الْعَبْدِ الصَّالِحِ أَعْنِی الْخَضِرَ علیهالسلام دَلِیلًا عَلَی عُمُرِهِ صلواتاللّٰهعلیه» (۶)
اینکه خداوند عمر طولانی به حضرت خضر علیهالسلام عنایت کرد حکمتهایی داشت و یکی از آن حکمتها این است که دلیل و شاهدی بر عمر طولانی امام زمان صلواتاللّٰهعلیه باشد. جالب این است که هرگاه حضرت خضر علیهالسلام دیده میشوند در سن کهولت هستند؛ اما امام زمان صلواتاللّٰهعلیه با وجود هزار و صد و خردهای سال در شمایل جوآنهای چهل ساله هستند. (۷)
بهره بردن از امام در دوران غیبت
دیگر از تشکیکاتی که ناشی از حیرت در زمان غیبت است این است که عده ای میگویند: امام زمان صلواتاللّٰهعلیه موجود هستند ولی ما نمیتوانیم از وجود ایشان استفاده کنیم و در واقع بود و نبودشان یکسان است!
در حالی که جابر بن عبدالله انصاری وقتی از رسولخدا صلّیاللّٰهعلیهوآله از فایده غیبت پرسید، رسولخدا صلّیاللّٰهعلیهوآله با قید قسم فرمودند: وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالنُّبُوَّةِ إِنَّهُمْ لَیَنْتَفِعُونَ بِهِ یَسْتَضِیئُونَ بِنُورِ وَلَایَتِهِ فِی غَیْبَتِهِ کَانْتِفَاعِ النَّاسِ بِالشَّمْسِ وَ إِنْ جَلَّلَهَا السَّحَابُ. (۸)
به آن خدایی که مرا به پیامبری مبعوث کرده، مردم در آن زمان از نور ولایت مهدی صلواتاللّٰهعلیه بهره خواهند برد همان گونه که از خوشید پشت ابر بهره میبرند.
پیامبراکرم صلّیاللّٰهعلیهوآله برای بیان این ویژگی سوگند میخورند درحالی که دأب آن حضرت و تمام حضرات معصومین صلواتاللّٰهعلیهم بر قسم خوردن نیست و این دلیلی است محکم بر اهمیت فوق العاده مطلب.
پیامبر صلّیاللّٰهعلیهوآله به خدایی که ایشان را مبعوث کرده است سوگند میخورند که مردم در آخرالزمان از وجود مهدی صلواتاللّٰهعلیه بهره میبرند همان گونه که خوشید پشت ابر دارای بهره است.
خورشید اگر چه پشت ابر باشد همه جا را روشن میکند و همگان از نور و گرمای آن منتفع میشوند. امام و حجت خدا نیز اگر در پس پرده غیبت هم باشد همین گونه است که همگان از وجود مقدسش استفاده میبرند اگر چه ایشان را نمیبینند.
اسنمرار هدایتگری امام زمان در دوران غیبت
امام صلواتاللّٰهعلیه هرچند در پس پرده غیبت باشد تمام شئون هدایت مانند دفع شبهات و ارايه مسیر راستین و دستگیری از بیچارگان را انجام میدهند. منتها کسی ایشان را نمیبیند. (۱۰)
راوی گوید با امام باقر صلواتاللّٰهعلیه در خیمه ای نشسته بودیم و حضرت دامن خیمه را بالا زده و با اشاره به خورشید فرمودند: «إِنَّ أَمْرَنَا لَوْ قَدْ کَانَ لَکَانَ أَبْیَنَ مِنْ هَذَا الشَّمْسِ!»
امر ما اهلبیت از این خورشید واضح تر و آشکارتر است. سپس اشاره به زمانی فرمودند که خیلی از افراد ادعای حق بودن و بابیت میکنند تا جایی که برخی ادعای مهدی بودن کرده و خودشان را حق و مخالفشان را باطل معرفی کرده و همه را به سمت خود دعوت میکنند. (۱۱)
مدعیان دروغین در عصر غیبت
شلمغانی ملعون از جمله این افراد بوده و فرقه ای تشکیل داد و از ناحیه امام عصرصلواتاللّٰهعلیه مورد لعن قرار گرفت. (۱۲)
در این عصر نیز احمدالحسن بصری ملعون ادعای مهدی بودن یا پسر حضرت مهدی صلواتاللّٰهعلیه بودن میکند. مردم نیز به دلیل بیسوادی و کمی اطلاعات دینی وارد این گروههای منحرف و دروغگو میشوند.
جای تعجب نیست که این گونه افراد علیرغم این که امام را میشناسند و به باطل و دروغگو بودن خود آگاهاند باز در مقابل حضرات معصومین صلواتاللّٰهعلیهم میایستند. زیرا کسانی که در کربلا در مقابل سیدالشهدا صلواتاللّٰهعلیه ایستادند و آن واقعۀ هولناک را رقم زدند نیز کاملاً حق و باطل را میشناختند.
هنگامی که جناب حرّ علیهالسلام در دل شب با خود خلوت کرده بود امام به نجات حر شتافتند و او در آن شب خیلی خجالت کشید. امام صلواتاللّٰهعلیه وارد خیمه شدند و به حر فرمودند به آسمان نگاه کن چه میبینی؟
گفت: ستارهها را میبینم!
حضرت فرمودند: سرت را پایین بینداز آیا ستارهای را میبینی؟
گفت: نه!
حضرت فرمودند: آیا این که تو به جهت پایین بودن سرت ستارهها را نمیبینی دلیل میشود که در آسمان ستاره ای نیست؟
گفت: نه!
امام صلواتاللّٰهعلیه دیگر مطلبی نفرمودند و تشریف بردند. اما جناب حرّ علیهالسلام فرد زیرکی بود و مراد امام را فهمید. او دانست که اهلبیت صلواتاللّٰهعلیهم ستارههای درخشندۀ آسمان هدایت هستند (۱۳) و کوتاهی از مردم است که سرشان را پایین انداخته و این ستارهها را نمیبینند.
حجتهای الهی، ستارگان درخشان هدایت
خداوند اهلبیت پیامبر صلواتاللّٰهعلیهم و سایر انبیا علیهمالسلام و حجج خود را آنقدر نورانی قرار داده است که هر کسی بااندکی دقت بتواند ایشان را بشناسد. از طرف دیگر دشمنان ایشان بهاندازهای ظلمانی و پست هستند که همگان با کمی تأمل به گمراهی و پستی آنان پی خواهند برد.
جهانیان معترفاند که مولای شیعیان، امیرالمؤمنین صلواتاللّٰهعلیه، مولود کعبه است. در مقابل، اغلب دشمنان ایشان افرادی ناپاک هستند و همین مطلب فاصلۀ بسیار زیاد دو جبهۀ حق و باطل را نشان میدهد!
در میان لشکریان عمرسعد حرامزادهها و حرامخوارها جمع شده بودند. آنها حکومت کوفه را به دست زنازادهایی مانند عبیدالله بن زیاد لعنةاللهعلیه داده بودند. فردی که هم خودش حرام زاده بود و هم پدرش! یعنی زیاد پدر عبیدالله کسی بود که پنج نفر ادعای پدری او را داشتند و آنقدر مسئله مبهم مانده بود که او را به هیچ کس نسبت ندادند و با عنوان «زیاد بن ابیه» شناخته میشد. (۱۴)
اما در لشکر امام حسین صلواتاللّٰهعلیه تمام خوبان جمع شده بودند. آنقدر میان این دو لشکر از جهت پاکی نسب و طهارت و قداست فاصله است که هر کسی به راحتی میتواند آنان را شناخته و حق و باطل را تشخیص دهد.
مسلّماً همۀ آن ده نفری که بر بدنهای اهل بیت صلواتاللّٰهعلیهم اسب تاختند حرامزاده بودند. آنها نه تنها حرامزاده بلکه در میان قبیلۀ خودشان مشهور به فرزند زنا و فاحشهزادگی بودند. قطعاً چنین جنایت عظیمی جز از فرزندان حرام صورت نمیگیرد.
داعشیهای امروز هم اکثراً حرامزاده هستند؛ چراکه فقط شخص زنازاده است که میتواند به راحتی سر فرزندی را جلوی چشم پدر و مادر او از بدن جدا کند!
وظیفۀ شیعه در دوران غیبت و حیرت
در روایات به وضوح بیان شده است که اگر ما نتوانستیم حق و باطل را بشناسیم چه باید بکنیم.
پرهیز از شبهات
مثل روزگار ما که اختلافات اخلاقی و سیاسی و فرهنگی و دینی اوج گرفته و از هر دهانی ندایی به گوش میرسد، در مورد چنین روزگاری از امام صادق صلواتاللّٰهعلیه نقل شده که فرمودند:
«کُونُوا عَلَی مَا أَنْتُمْ عَلَیْهِ حَتَّی یُطْلِعَ اللَّهُ لَکُمْ نَجْمَکُمْ»
یا بنا بر نقل دیگری فرمودند: «کونوا علی مَا أَنْتُمْ عَلَیْهِ حَتَّی یَأْتِیَکُمُ اللَّهُ بِصَاحِبِهَا» (۱۵)
امام باقر صلواتاللّٰهعلیه نیز در این باره فرمودند:
«اسْکُنُوا مَا سَکَنَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ أَیْ لَا تَخْرُجُوا عَلَی أَحَدٍ فَإِنَّ أَمْرَکُمْ لَیْسَ بِهِ خَفَاءٌ أَلَا آنها آیَةٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَیْسَتْ مِنَ النَّاسِ أَلَا آنها أَضْوَأُ مِنَ الشَّمْسِ لَا یَخْفَی عَلَی بَرٍّ وَ لَا فَاجِرٍ أَ تَعْرِفُونَ الصُّبْحَ فَإِنَّهُ کَالصُّبْحِ لَیْسَ بِهِ خَفَاءٌ» (۱۶)
حاصل روایات این است که وارد هیچ جریانی نشو و هیچ حرکت و جنبشی را تأیید نکن. بر همان دین قبلی خود استوار باش تا حق بر تو روشن شود.
در روایت دیگری فرمودند: «وَ قِفُوا عِنْدَ الشُّبْهَةِ إِلَی أَنْ قَالَ فَإِنَّ الْوُقُوفَ عِنْدَ الشُّبْهَةِ خَیْرٌ مِنَ الِاقْتِحَامِ فِی الْهَلَکَةِ» (۱۷)
در جایی که شبهه است توقف کنید. توقف در هنگام شبهات خیلی بهتر از وارد شدن در پرتگاه هلاکت است.
مشکل عمدۀ مردم نیز همین است که شتابزده وارد سیاست و دین میشوند و بدون علم، قضاوت کرده و نظر میدهند و چون نظرات و جمعبندیهای آنها ازروی احساسات است، منطق ندارد.
مراقبت بر حلال خوری!
عوامل دیگر سستی مردم در دین، ناپاکی غذای آنها است! در روایات آمده است که در عصر غیبت حرامخواری فراوان میشود. همین مسئله در عقاید دینی مردم تأثیر میگذارد. (۱۸)
آغاز حرامخواری سیستمی!
فدک هفتاد هزار سکه طلا در سال عایدات داشت. (۱۹) فدک، بخشش رسولخدا صلّیاللّٰهعلیهوآله به حضرت زهرا سلاماللّٰهعلیها بود و ارث محسوب نمیشد. این ملک چهار سال در اختیار حضرت صدیقۀ طاهره صلواتاللّٰهعلیها بود و درآمد آن به دست حضرت میرسید. البته این درآمد هیچ تأثیری در زندگی ایشان نداشت. چراکه آن حضرت تمام درآمد فدک را میان فقرا و مساکین بنیهاشم تقسیم میکردند. (۲۰)
هنگامی که دستگاه خلافت غاصب به سرکردگی ابوبکر فدک را از حضرت زهرا صلواتاللّٰهعلیها گرفتند و ادعا کردند که فدک متعلق به همۀ مسلمانان است. این درآمد هنگفت تقریباً معادل سیصد کیلو طلا بود که به خزانۀ حکومت غاصب ریخته شد. حکومت آن سه نفر غاصب نیز به مدت بیستوپنج سال این مال حرام را به خورد مردم دادند. مردم نیز بدون اجازه از حضرت زهرا سلاماللّٰهعلیها از این اموال استفاده کردند.
بنابراین میتوان گفت که اولین حرامخواری سیستمی در صدر اسلام توسط خلفای غاصب صورت گرفت و بارزترین مصداق آن «غصب فدک» بود.
حرامخواری در غنیمت
یکی دیگر از موارد و مصادیق حرامخواری در آن دوره، تقسیم غنیمتهای به دست آمده از جنگهای خلفای غاصب بود. زیرا وقتی جنگ بدون اذن معصوم باشد، غنیمتهای بهدست آمده از آن نیز حرام خواهد بود. مردم کاملاً حرامخوار میشوند هرچند آنها خودشان را حرامخوار نمیدانستند.
این حرامخواری سبب شد که سخن حق را نشناسند و معنویات در وجود ایشان رشد نکند و نسل بعد ایشان همان کسانی بودند که امام حسین صلواتاللّٰهعلیه هرچه آنها را نصیحت کردند فایده نداشت و از آن جمعیت فراوان فقط حدود بیست نفر به سوی لشکر آن حضرت آمدند؛ سیدالشهدا صلواتاللّٰهعلیه سپس به علت و دلیل عدم تأثیرپذیری ایشان از نصایح حجت خدا اشاره کرده و فرمودند:
«وَیْلَکُمْ مَا عَلَیْکُمْ أَنْ تُنْصِتُوا إِلَیَّ فَتَسْمَعُوا قَوْلِی وَ إِنَّمَا أَدْعُوکُمْ إِلَی سَبِیلِ الرَّشَادِ فَمَنْ أَطَاعَنِی کَانَ مِنَ الْمُرْشَدِینَ وَ مَنْ عَصَانِی کَانَ مِنَ الْمُهْلَکِینَ وَ کُلُّکُمْ عَاصٍ لِأَمْرِی غَیْرُ مُسْتَمِعٍ قَوْلِی فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَی قُلُوبِکُمْ» (۲۱)
نصیحتهای من در شما تأثیر ندارد زیرا شکمهای شما پر از حرام است و بر قلبهایتان مُهر خورده است.
غذای حرام باعث بیمیلی به اطاعت و یاری امام زمان صلواتاللّٰهعلیه میشود و کار انسان را به جایی میرساند که گاهی در مقابل حجت خدا نیز میایستد!
باید بسیار مراقب باشیم و معاشرتها و میهمانیهای ما کنترل شود؛ زیرا گاهی کسب انسان حرام نیست اما غذای حرام به خورد او و خانوادهاش میدهند.
هرگاه قصد انجام معاملهای داریم قبل از ورود به آن اول احکام مربوط به آن را از دفتر مرجع یا عالم آگاه به دین بپرسیم و اگر مشکلی نداشت آنگاه اقدام کنیم.
رسولخدا صلّیاللّٰهعلیهوآله فرمودند:
«الْعِبَادَةُ عَشَرَةُ أَجْزَاءٍ تِسْعَةُ أَجْزَاءٍ فِی طَلَبِ الْحَلَالِ» (۲۲)
عبادت ده جزء دارد که نه جزء آن در غذای حلال است؛ اما متأسفانه برای بعضی افراد قبح گناه ریخته و باکی از آلودگی به آن ندارند.
پانوشت:
(۱) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۱ ص۷۲.
(۲) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۳۳، ص۱۸ و ج۳۶، صص۲۸۳ و ۳۲۷ و ۳۴۹ و ج۵۰، ص۹۲ و ج۵۲، ص۱۹۲ و ۳۷۹ و ج۵۳، ص۳۰۴ و ج۵۶، ص۳۴۰.
(۳) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۱، ص۲۲۰.
(۴) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۴.
(۵) مرحوم علامه مجلسی میفرماید: القتاد شجر عظیم له شوک مثل الإبر و خرط القتاد یضرب مثلا للأمور الصعبة، قتاد درختی بزرگ است که خارهایی مثل سوزن دارد و خرط قتاد، عبارتی است که برای امور دشوار مثال زده میشود.
(۶) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۱، ص۲۲۰.
(۷) شیخ حر عاملی، اثبات الهداة، ج7، ص185.
(۸) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۳۶، ص۲۵۰.
(۱۰) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۹۳.
(۱۱) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۲۰۴.
(۱۲) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۱، ص۳۸۰.
(۱۳) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۳۴، ص۲۱۵.
(۱۴) ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۵۲۵؛ علامه امینی، الغدیر، ج۱۰، ص ۲۱۸؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص ۴۴۹.
(۱۵) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۳۴.
(۱۶) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۳۹.
(۱۷) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۲، ص۲۲۲؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشبعه، ج۲۷، ص۱۵۹.
(۱۸) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۲، صص۲۵۶ تا ۲۶۰ و ج۷۰، ص۱۵۸.
(۱۹) بیت الاحزان ص 82.
(۲۰) من لا یحضره الفقیه ج2 ص 38 حدیث1639.
(۲۱) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۴۵ ص۸.
(۲۲) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۰۰ ص۹.
(۲۳) ارمغان عشق و ایثار خلاصه طوفان البکاء ص۱۳۶ و ۱۳۷، تفسیر اطیب البیان ج۹ ص۱۹۸ و ج۱۳ ص۱۵۱.
(۲۴) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۴۵ ص۴۱.
(۲۵) معالي السّبطين ج1 ص44۳.
(۲۶) موسوعةالامام الحسین علیهالسلام ج۹ ص۶۵۱.
(۲۷) روضة الشهداء للكاشفي ص335، مهیج الأحزان ص۲۸۳، مخزن البکاء ج۲ ص۲۹۲.