نورانیت اهل بیت

نورانیت اهل‌بیت

یک اصل مهم در فراگیری مسائل دینی، پژوهش و به عبارت دقیق‌تر بررسی مبنایی و ریشه‌ای در موضوعات دین خصوصا اعتقادی است. از همین رو در بحث امامت نیز لازم است تا برخی مسائل به صورت ریشه‌ای بررسی شود؛ مسائلی مانند نورانیت اهل‌بیت علیهم‌السلام که در این مقاله قصد داریم به بررسی ابعاد آن بپردازیم.

آنچه در این مقاله می‌خوانید:

  • لزوم بررسی مبنایی مباحث اعتقادی
    • مبنای اول:
    • نور اهل‌بیت علیهم‌السلام؛ اولین مخلوق خدا
  • استمرار نورانیت اهل‌بیت علیهم‌السلام با ورود به دنیا
    • نبود ذره‌ای رجس در اهل‌بیت علیهم‌السلام
  • طهارت و نورانیت اهل‌بیت علیهم‌السلام از ابتدا تا انتها
    • جسارت به حجت‌های الهی در منابع عامه
  • لزوم استواری در مسیر حمایت و نصرت اهل‌بیت علیهم‌السلام
    • نصرت اهل‌بیت علیهم‌السلام در عصر حاضر
    • زیارت ناحیه مقدسه

لزوم بررسی مبنایی مباحث اعتقادی

در مباحث اعتقادی باید به مبانی و ریشه‌های اعتقادی دست پیدا کنیم و اگر کسی بتواند به این ریشه‌ها دست پیدا کند دیگر گمراه نمی‌شود بلکه بالاتر از آن می‌تواند پاسخ‌گوی پرسش‌ها باشد.
مسئله امام‌شناسی نیز نیازمند همین سیر است و می‌بایست اول با مبانی و ریشه‌های این بحث آشنا شویم تا شناخت کامل و منسجم برای ما حاصل شود، از همین رو در این سلسله مطالب به مبانی‌ امامت خواهیم پرداخت.

مبنای اول

ما با اتکای به روایات صحیح‌السند اعتقاد داریم که اهل‌بیت علیهم‌السلام نور هستند آن‌هم به صورت تمام و کمال و ظلمتی ندارند و دیگر این‌که همه آن بزرگواران از یک نور هستند، زیرا از رسول خدا صلّی‌اللّٰه‌علیه‌وآله روایت شده که فرمودند: «أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّهُ نُورِی» (1)
اولین چیزی که خداوند آفرید نور من بود و در بعضی روایات وارد شده: «أَوَّلِ مَا خَلَقَ اللَّهُ تَبَارَكَ و تَعَالَی النّور» اولین مخلوق خداوند تبارک و تعالی نور بود. (2)
ما معتقدیم که پیامبر و امیرالمومنین سلام‌اللّٰه‌علیهما یک نور بودند که نصف شدند(3) و در این نور ذره‌ای رجس و پلیدی نیست و عوارضی مانند ترس و جهل و تکبر و حسد در ایشان راه ندارد زیرا ایشان کاملاً نور هستند و ازطرفی هرچه نورانیت محسوب می‌شود مانند شجاعت و معرفةالله و علوم و قدرت و سایر سجایا و مکارم و محاسن در ایشان جمع و درحد کمال است.
از همین رو حضرت فرمودند: «نَحْنُ قَنَادِیلُ النُّبُوَّةِ و مَصَابِیحُ الرِّسَالَةِ و نَحْنُ نُورُالْأَنْوَارِ…» یا «نَحْنُ مِصْبَاحُ الْمِشْكَاةِ الَّتِی فِیهَا نُورُ النُّورِ…» (4) یعنی ما نورمحض هستیم و در ما ظلمتی نیست.
خلقت ابتدایی اهل‌بیت علیهم‌السلام از اول، خلقت نوری بوده است و هنگامی که وارد این دنیا و عالم ملک شدند لباس بشری پوشیدند از همین رو قرآن‌کریم می‌فرماید:
ای ‌پیامبر ما! به ایشان بگو «إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ یُوحَی إِلَیَّ» (5) من انسانی مانند شما هستم با این تفاوت که بر من و حی نازل می‌شود.

نور اهل‌بیت علیهم‌السلام؛ اولین مخلوق خدا

اولین مخلوق پروردگار نور بود که با جمع‌بندی روایات به این نکته می‌رسیم که آن نور رسول خدا صلّی‌اللّٰه‌علیه‌وآله و اهل‌بیت علیهم‌السلام هستند، سپس روح خلق شد و به آن نور وصل شد به‌گونه‌ای که آن نور حیات پیدا کرد و بعد از آن خدای متعال آب را آفرید که منشأ دنیا و جسمانیات شد و اگر آب خلق نمی‌شد باز آن نور موجود بود و امام‌صادق علیه‌السلام فرمودند: كُنَّا أَشْبَاحَ نُورٍ حَوْلَ الْعَرْشِ نُسَبِّحُ اللَّهَ. (6)
ما اشباح نورانی در اطراف عرش بودیم و خداوند را تسبیح می‌کردیم، پس آب اولین چیزی بود که در مادیات خلق شد و آن آب شیرین بود که بدن اهل‌بیت علیهم‌السلام نیز از آن آفریده شد. از همین رو می‌گوییم همه خیرات از ایشان شروع شد و به ایشان نیز تمام شد: «بِنَا فَتَحَ اللَّهُ و بِنَا یَخْتِمُ اللَّهُ». (7)
نور یعنی تمام کمالات و خوبی‌ها و فضیلت‌ها که در اهل‌بیت علیهم‌السلام جمع است و ایشان مظهر آن‌ها هستند. مانند علم و قدرت و شجاعت و رحمت و… . از طرفی هر چه ظلمت است در ایشان نیست مانند میل به گناه و خباثت و حسد و تکبر و جمیع رذائل اخلاقی.
این اعتقاد شیعه است و باید بر این اعتقاد استوار باشیم و نباید از آن دست برداریم و بدانیم که اهل‌بیت علیهم‌السلام در هر عالمی که قرار گرفته‌اند همان نور بوده‌اند منتها به لباس اهل آن عالم درآمده‌اند چنان‌که در زیارت جامعه عرضه می‌داریم: «أَشْهَدُ أَنَّ هَذَا سَابِقٌ لَكُمْ فِیمَا مَضَی وجَارٍ لَكُمْ فِیمَا بَقِیَ و أَنَّ أَرْوَاحَكُمْ و نُورَكُمْ و طِینَتَكُمْ و احِدَةٌ طَابَتْ و طَهُرَتْ بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ خَلَقَكُمُ اللَّهُ أَنْوَاراً فَجَعَلَكُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقِینَ». (8)
یا در زیارت تک‌تک آن بزرگواران اعتراف می‌کنیم که: «یَا مَوْلَایَ أَشْهَدُ أَنَّكَ كُنْتَ نُوراً فِی الْأَصْلَابِ الشَّامِخَةِ و الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَةِ لَمْ تُنَجِّسْكَ الْجَاهِلِیَّةُ بِأَنْجَاسِهَا و لَمْ تُلْبِسْكَ مِنْ مُدْلَهِمَّاتِ ثِیَابِهَا». (9)

استمرار نورانیت اهل‌بیت علیهم‌السلام با ورود به دنیا

ذوات مقدسه چهارده ‌معصوم علیهم‌السلام در همین دنیا نیز نور هستند و هرگز آلودگی و رجسی از جاهلیت به ایشان نرسیده است. به عبارت و اضح‌تر خداوند اراده کرده بدن و روح و جسد ائمه اطهار علیهم‌السلام پاک باشد و پاک بماند: «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ و یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا». (10)
پس هم پاک خلق شده‌اند و هم پاک می‌مانند و استعمال فعل مضارع در این آیه شریفه استمرار را می‌رساند.
اگر اهل‌بیت علیهم‌السلام غذایی می‌خورند قطعاً پاک است و هیچ‌گونه آلودگی در آن نبوده است و در هر لحظه‌ای چه در این دنیا و چه در عوالم قبل، محافظت شده‌اند که ظلمتی در ایشان راه نیابد. از این رو نه هیچ لغو و بیهوده‌ای از ایشان صادر می‌شود و نه هیچ گناهی مرتکب می‌شوند. ایشان همیشه پاک هستند و نور هستند و غیرممکن است که رسول خدا صلّی‌اللّٰه‌علیه‌وآله و اهل‌بیت ایشان دچار اشتباه شوند؛ چرا که منشأ اشتباه ظلمت و تاریکی است.
علاوه بر این که اهل‌بیت علیهم‌السلام در هر عالمی که واقع شدند نور و پاکی و قداست بوده‌اند. همواره بر این نورانیت و قداست و طهارت اضافه شده است.
شدت طهارت و قداست آن بزرگواران را می‌توان از این کلام امیرالمومنین علیه‌السلام به‌دست آورد که فرمودند: «لَوْ و قَعَتْ‏ قَطْرَةٌ فِی بِئْر فَبُنِیتْ مَکانَهَا مَنَارَةٌ لَمْ أُؤَذِّنْ عَلَیهَا و لَوْ و قَعَتْ فی نَهر ثمّ جَفَت و نَبت فیه الکَلأ لم أرعه». (11)
اگر قطره‌ای از شراب در چاهی بیفتد و بر آن مکان مناره‌ای بلند بنا شود، بر آن مناره اذان نمی‌گویم. اگر قطره‌ای از شراب در رودخانه‌ای بیفتد سپس آب آن خشک شود و از زمین او سبزه‌زاری بروید، هیچ حیوانى را در آن سبزه‌ها نمی‌چرانم.

نبود ذره‌ای رجس در اهل‌بیت علیهم‌السلام

همه می‌دانیم که به نص قرآنی: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ و الْمَیْسِرُ و الْأَنصَابُ و الْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ». (12) شراب رجس و نجس است و خوردنش نیز حرام است؛ زیرا پلیدی و ظلمت می‌آورد. اما هنگامی که یک قطره از آن در چاهی بیفتد از نظر فقهی در آن آب تاثیری نمی‌گذارد. آب چاه بازهم پاک است و نجس نمی‌شود و می‌توان از آن نوشید؛ زیرا رنگ و بو و مزه آن تغییر نمی‌کند. اما واقعیت این است که در حقیقت آن قطره محو نشده و گم نمی‌شود. از همین رو برای اهل‌بیت علیهم‌السلام که قرار است هیچ رجسی وارد بدن ایشان نشود پاکیزه محسوب نمی‌شود.
آری! بنا بر همین نکته است که یک ذره تاریکی در وجود مقدس ایشان وارد نشده و نمی‌شود. این است معنای آیه تطهیر که در هیچ حوزه‌ای حتی به اندازه یک سر سوزن در ایشان پلیدی راه نمی‌یابد. اراده خداوند بر این امر تعلق گرفته است و هرگز از توان پروردگار خارج نیست.
پس اگر اهل‌بیت علیهم‌السلام را به مهمانی‌ها دعوت می‌کردند مقدرات الهی و اراده حضرت حق بر آن ضیافت و طعام پیشی گرفته بود تا غذای ایشان تشریعاً و تکویناً صددرصد پاک باشد. این از اصول مسلم ما است؛ گرچه بعضی نتوانستند این را بپذیرند.
مثلاً ابن‌عربی این مسئله که اهل‌بیت علیهم‌السلام پاک هستند را نمی‌پذیرد و با توجیهات عجیبی می‌گوید:
آیه تطهیر در رابطه با قیامت است و ایشان ممکن است دردنیا دچار معصیت شوند. اما خداوند اراده کرده است که ایشان را در قیامت پاک کند! (13)

طهارت و نورانیت اهل‌بیت علیهم‌السلام از ابتدا تا انتها

بارها غاصبین و حکام جور اهل‌بیت علیهم‌السلام را به قصرهای خود خواندند و حتی در مواردی با کمال جسارت و بی‌شرمی به ایشان شراب تعارف می‌کردند. اما آن بزرگواران می‌فرمودند:
«واللَّهِ مَا یُخَامِرُ لَحْمِی و دَمِی قَطُّ!»
به‌خدا سوگند! گوشت و خون ما به این نجاسات آلوده نشده. یعنی ما خاندانی هستیم که خداوند اراده کرده است تا پلیدی در ما وارد نشود. (14)
این اصل که در اهل‌بیت علیهم‌السلام هیچ پلیدی نیست حتی شامل وسوسه هم می‌شود. چراکه «الوسوسة من الشیطان» به این مفهوم که حتی تصور گناه و جریان‌هایی که برای ما در خواب ایجاد می‌شود در اهل‌بیت علیهم‌السلام نیست. از همین رو تمام خواب‌های اهل‌بیت علیهم‌السلام حجت است؛ زیرا خواب شیطانی نمی‌بینند.
هنگامی که معتقد شدیم اهل‌بیت علیهم‌السلام نور هستند، آن هم چنان نوری که به اراده خداوند هیچ ظلمتی در ایشان راه ندارد و این عقیده را به عنوان یک اصل مسلّم قبول کردیم، طبیعی است که با دیدن بعضی از مطالب بی‌اساس و اراجیف شگفت‌انگیز در کتب اهل‌تسنن مبهوت ‌شویم!

جسارت به حجت‌های الهی در منابع عامه

در مهم‌ترین کتاب‌های آنان پیامبراسلام صلّی‌اللّٰه‌علیه‌وآله را به گونه‌ای معرفی کرده‌اند که جای تأسف دارد و دل انسان را به درد می‌آورد و بیان بعضی از آن‌ها شرم‌آور است.
پیامبری که فراموشی دارد (15) و وسوسه شیطان او را تحت تأثیر قرار می‌دهد (16) و ایستاده بول می‌کند (17) و عایشه را بر دوش می‌گیرد تا مطرب‌ها را تماشا کند (18) و هم‌چنین سؤالات را اشتباه پاسخ می‌دهد و دیگران را در امور دنیایشان از خود داناتر می‌داند. (19)
این‌ روایات را جعل کردند و حرمت پیامبر صلّی‌اللّٰه‌علیه‌وآله را شکستند تا بتوانند خلافت آن سه نفر را تثبیت کنند. زیرا اگر پیامبری معرفی شود که هیچ ظلمتی ندارد باید جانشین او هم این‌گونه باشد. بی‌شک دستگاه غاصب آکنده از رذالت و ناپاکی و تاریکی بود.
آنان چاره‌ای ندیدند جز اینکه برای توجیه خلافت آن سه غاصب اول با آن همه فساد و انحراف و جهالت، شخصیت پیامبراکرم‌ صلّی‌اللّٰه‌علیه‌وآله را بشکنند!

لزوم استواری در مسیر حمایت و نصرت اهل‌بیت علیهم‌السلام

ما باید این اصول ‌اعتقادی را فراگرفته و به دیگران بازگو نماییم. اگر در این مسیر با استواری گام برداریم جزو کسانی می‌شویم که خداوند می‌فرماید: «و فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ عَلَی الْقَاعِدِینَ أَجْرًا عَظِیمًا». (20)
در زمان رسول خدا صلّی‌اللّٰه‌علیه‌وآله مردها مأمور بودند که پیام آن حضرت را به زنانشان بگویند و زن‌ها نیز پیگیری کرده و از ایشان می‌پرسیدند.
همه ما موظفیم با مجاهده در مسیر تبلیغ ولایت، خدا و رسول را یاری کنیم و خود را در صف انصار خدا و رسول خدا صلّی‌اللّٰه‌علیه‌وآله و اهل‌بیت علیهم‌السلام قرار دهیم. یاری بزرگوارنی که در زیارت قبور نورانی ایشان در کربلا می‌گوییم: «السَّلَامُ عَلَیْكُمْ یَا أَنْصَارَ اللَّهِ و أَنْصَارَ رَسُولِهِ و أَنْصَارَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ و أَنْصَارَ فَاطِمَةَ و أَنْصَارَ الْحَسَنِ و الْحُسَیْنِ و أَنْصَارَ الْإِسْلَامِ». (21)

نصرت اهل‌بیت علیهم‌السلام در عصر حاضر

امروز از مصادیق یاری خدا و رسول و اهل‌بیت علیهم‌السلام این است که به دیگران در اعتقادات کمک کنیم و بتوانیم افراد را با جلسات دینی و محافل حسینی آشنا سازیم.
کسی که امام‌حسین علیه‌السلام را نصرت کند، خدا را یاری کرده و شرکت در مجالس تعظیم شعائر اهل‌بیت علیهم‌السلام مصداق بارز نصرت دین است و کسانی که در این مسیر گام می‌نهند عظمت و ارزش پیدا می‌کنند.
بنابراین نباید از این فیض عظیم غفلت کرده و با تدبیر غلط خود را محروم کنیم و مانند طرماح ‌بن ‌حکم شویم که به بهانه رسیدگی به امور خانواده‌اش از امام‌حسین علیه‌السلام رخصت گرفت و رفت و نتوانست خود را برای یاری آن حضرت برساند. (22)
البته این طرماح‌ بن ‌حکم، طرماح ‌بن ‌عدی نیست. طرماح ‌بن ‌عدی شخصیت بزرگی داشت و در زمان امیرالمومنین علیه‌السلام در کنار ایشان بود و حضرت او را به سوی معاویه فرستادند و به محض اینکه معاویه خواست از امیرالمومنین علیه‌السلام بدگویی کند طرماح خیلی زیبا و جانانه از آن حضرت دفاع کرد. (23) طبق بعضی نقل‌ها وی تا آخر همراه کاروان حسینی علیه‌السلام بود و در عصر عاشورا با زخم‌های فراوانی که داشت نیمه جان در میان شهدا افتاده بود؛ حتی بعضی به شهادت او اشاره کرده‌اند. (24)
گویا آن طرماحی که حضرت را به پرهیز از کوفه نصیحت کرد و پیشنهادهایی را به آن حضرت داد همان طرماح ‌بن ‌حکم بود. مقتل‌نویسان متوجه این مطلب نشده‌اند. احتمالاً منشأ این اشتباه، خطای طبری به عنوان تاریخ‌نگار باشد. (25)
خلاصه اینکه اگر ما هم از کربلا و مسیر انصار سیدالشهداء علیه‌السلام عقب بمانیم روز قیامت برای ما «یوم‌الحسرة» خواهد بود. الآن نصرت ما به گریه کردن و اقامه عزای آن حضرت است و باید تمام دنیا را متوجه پیام امام‌حسین علیه‌السلام کنیم.

زیارت ناحیه مقدسه

امام‌زمان علیه‌السلام در زیارت مقدسه ناحیه می‌فرمایند: ای جدّ بزرگوار!
«فَلَئِنْ أَخَّرَتْنِی الدُّهُورُ و عَاقَنِی عَنْ نُصْرَتِكَ الْمَقْدُورُ و لَمْ أَكُنْ لِمَنْ حَارَبَكَ مُحَارِباً و لِمَنْ نَصَبَ لَكَ الْعَدَاوَةَ مُنَاصِباً فَلَأَنْدُبَنَّكَ صَبَاحاً و مَسَاءً و لَأَبْكِیَنَّ عَلَیْكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً حَسْرَةً عَلَیْكَ و تَأَسُّفاً و تَحَسُّراً عَلَی مَا دَهَاكَ و تَلَهُّفاً حَتَّی أَمُوتَ بِلَوْعَةِ الْمُصَابِ و غُصَّةِ الِاكْتِیَابِ. (26)
اگر زمانه مرا عقب انداخت و مقدرات الهی این بود که آن روز نبودم تا شما را یاری کنم. ولی در عوض صبح و شب برای شما می‌گریم و این نصرت امام‌حسین علیه‌السلام است.
در ادامه نیز می‌فرمایند: به جای اشک‌ها در حسرت و تأسف بر شما و تحسّر از آنچه بر سر شما آمد، با آه و واویلا بر شما خون می‌گریم تا آنکه از گدازش این مصیبت و غصّه و این افسرده ‌حالی بمیرم.

پانوشت:


1) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱ ص۹۶ و ج۱۵، ص۲۴ و ج۵۴، ص۱۷۰.
2) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۰، ص۷۵ و ج۵۴، ص۷۳.
3) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۲۴، ص۸۸.
4) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۲۶، ص۲۵۹.
5) کهف/۱۱۰
6) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۷، ص۲۰۳.
7) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۳۲، ص۲۹۸.
8) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۹۹، ص۱۳۰
9) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۹۸، ص۳۵۳.
10) احزاب/۳۳
11) سید ابن طاووس، على بن موسى، سعد السعود للنفوس منضود، دار الذخائر قم چاپ اول، ص128؛ زمخشرى، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، دار الکتاب العربی بیروت چاپ سوم 140 علیه‌السلامق، ج۱، ص260؛ سیوری حلّى، مقداد بن عبد اللّٰه، کنز العرفان فی فقه القرآن، تحقیق قاضی سید محمد، مجمع جهانى تقریب مذاهب اسلامی چاپ اول 141 صلّی‌اللّٰه‌علیه‌وآله ق. ج2، ص305.
12) مائده/۹۰
13) ابن‌عربی، فتوحات المکیه، ج۳، ص۲۳۰ و ۲۳۱.
14) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۰، ص۲۱۱.
15) صحیح بخاری، ص1000، کتاب فضائل القرآن، باب «من لم یر باساً ان یقول…»، ح5042؛ همان، کتاب الشهادات، باب «شهادة الاعمی»، ح2655.
16) ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۶۰و۱۶۱.
17) صحیح بخاری، ص66، بیت الافکار الدولیة؛ صحیح مسلم، چاپ دار احیاء الکتب العربیة، ج1، ص28.
18) صحیح مسلم، بیروت، دارالفکر الطبعة الاولی ۱۴۲۱ق، تک جلدی، ص344؛ همان، تک جلدی چاپ ریاض، کتاب صلاة العیدین، باب الرخصة فی اللعب، ص892.
19) صحیح مسلم، ص 961، کتاب الفضایل، باب «وجوب امتثال ما قاله شرعاً دون ما ذکره من معایش الدنیا علی سبیل الرای»، ح2363 و 2361؛ سنن ابن ماجه، صص572 و573؛ همان، کتاب الرهون، باب (تلقیح النخل)، ح2470 و 2471؛ احمدبن‌حنبل، المسند، ج1، ص162 و ج6، ص123.
20) نساء/۹۵.
21) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۹۸، ص۳۳۸.
22) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۴۴، ص۳۶۹.
23) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج33، ص289؛ نوری طبرسی، خاتمه مستدرک الوسائل، ج 8، صص 9۰- 92.
24) رجال شیخ طوسی، صص۴۶ و ۷۰ و ۷۵ و ۱۰۲، [چاپ‌های مختلف]؛ علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۴۴، ص۳۷۸؛ سپهر کاشانی، محمدتقی، ناسخ‌التواریخ، ج۲، ص۳۱۱؛ مقتل أبي مخنف (المشهور)، صص۷۱و۷۲؛ بهبهانی، الدّمعة السّاكبة، ج۴، ص۳۰۸؛ امینی، محمدهادی، اصحاب امیرالمومنین صلوات‌الله‌علیه و الرواة عنه،‏ ج1، ص303.
25) شیخ عباس قمی، نفس المهموم، ص۱۹۲؛ اسماعیل یزدی، عباس، سحاب رحمت ص۳۰۲؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۶، ص۲۳۰؛ همان، چاپ دیگر، ج۷، ص۳۰۷.
26) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۹۸، ص۲۳۸.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا
حدیث منزلت

ثبت‌نام مدرسه علمیه مکتب وحی نبوی

از طلاب، علما و دانش پژوهان مستعد و جویای معارف اهل بیت علیهم‌السلام در سه موضوع خارج اصول، رجال و مبانی علوم قرآنی با تدریس استاد عالیقدر آیت الله جعفر فاضل (مدظله) به صورت مجازی ثبت‌نام می‌شود.

مواد درسی:
خارج اصول (تنقیح الاصول عن اللغو و الفضول)
علم رجال و درایة الحدیث
مبانی علوم قرآنی

تذکر:
لازم به ذکر است که این دورۀ مجازی شرط سنی یا تحصیلی ندارد و ثبت‌نام برای همه طالبان معارف اهل‌بیت علیهم‌السلام آزاد است.

نحوه برگزاری دوره مجازی:
یک صوت از هر کلاس برای طلاب محترم ارسال می‌شود و عزیزان ملزم به ارائۀ متن تقریر آن درس هستند.
صوت دوم و بعدی هر کلاس پس از ارسال تقریر جلسه قبل برای پشتیبان کلاس، از سوی مؤسسه برای طلبه ارسال خواهد شد.

لطفا جهت ثبت‌نام از ساعت 9:00 الی 17:00 با مسئول ثبت‌نام توسط دکمه زیر در ارتباط باشید