مقدمه:
دستهای از فقیهان که حکم کردهاند «پوشش وجه و کفین» یا همان دست و صورت برای زنان لازم نیست، دلیلهایی دارند که خواهد آمد. اما شایان ذکر است که همین افراد، در مواردی حکم به وجوب پوشش میدهند و با سایر عالمان که حکم به وجوب پوشش دادهاند اختلافی ندارند.
در اینجا چند فتوا از آنها را بیان میکنیم:
- اگر زنی متوجّه شود که مردی با دقت بسیار به چهرۀ او چشم دوخته است، از باب «لٰا تَعاوَنوُا عَلَی الإثمِ وَ العُدوان» (1) باید صورت خود را بپوشاند.
- اگر زنی در صورت خود آرایش داشته باشد، باید چهرهاش را بپوشاند.
- به طور کلی هرجا زنی احساس کند که مردی اجنبی با قصد لذت و ریبه به او نگاه میکند، واجب است که خودش را از او دور کند!
- خلوت زن و مرد در یک خانه و اتاق جایز نیست.
در این مقاله با این مطالب بیشتر آشنا خواهید شد:
- دلیل اول؛ باز بودن وجه و کفین به عنوان «ما ظهر منها»
- مراد از «ما ظهر»؟ زینت قهری یا زینت اضافه بر آن؟
- دلالت نداشتن عبارت «مٰا ظَهَرَ مِنها» بر وجوب پوشش وجه و کفین
- دلیل دوم؛ واجب نبودن پوشیه زدن از عبارت «و لیضربن»
- دلیل سوم و چهارم بر واجب نبودن پوشش وجه و کفین
دلیل اول؛ باز بودن وجه و کفین به عنوان «ما ظهر منها»
آیۀ 31 سورۀ مبارکه نور میفرماید:
وَ لٰا یُبدینَ زینَتَهُنَّ إلّا ما ظَهَرَ مِنهٰا
نور/31
حجاب بصورت بومی، پیش از اسلام نیز بوده است؛ اما وجه و کفّین باز بوده است. آن زمان وقتی زنان داخل خانۀ خود میشدند پوشش خود را برمیداشتند و اسلام نیز حکم به عدم وجوب پوشش دست و صورتن با عبارت «الا ما ظهر منها» کرده است.
همچنین در قسمت قبل این آیۀ شریفه آمده: «ولیَضرِبنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلیٰ جُیُوبِهِنَّ»؛ یعنی باید با پارچه، سینه و گوش خود را میپوشاندند. این عبارت نشانۀ آن است که در آن زمان وجه و کفّین باز بوده و شارع مقدس امر به پوشش دیگر قسمتها یعنی سر و گردن میکند.
مراد از عبارت «ما ظَهَر»؟ زینت قهری یا زینت اضافه بر آن؟
اما نکتۀ مهم آنکه در آن زمان چون زینتهای دیگری مانند انگشتر و دست بند و یا آرایشهایی همچون سرمه و حنا نیز در بین زنها معمول بوده، در این صورت باید حکم به جواز آشکار ماندن آنها نیز شده باشد.
البته اگر بگوییم مراد از «مٰا ظَهَرَ» آن مواردی است که زنها در آن اختیار ندارند و قهرا ظاهر میشود، دیگر انگشتر و بقیه را شامل نمیشود.
به علاوه استدلال به عبارت «وَ لیَضرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ» برای حکم به وجوب انداختن روسری از روی سر بر روی سینه و پوشیده شدن چهره را نپذیرفتهاند و به همان معنایی که گذشت [پوشاندن گوشها و گردن] بسنده کردهاند. بنابراین نمیتوان از این عبارت برای وجوب پوشش وجه و کفین استفاده کرد.
قائلان وجوب پوشش وجه و کفّین (دست و صورت) مراد از فقرۀ «مٰا ظَهَرَ مِنها» را همان لباس رو دانستهاند. به عبارت دیگر آنها مراد آیه را همان حجم بدن زنان چادری و محجبه و دارای پوشش دانستهاند که البته این برداشت بسیار بعید است!
اگر بخواهیم حجم بدن زنان چادری را نیز جزء زینتهایی بدانیم که استثنا شده است، در این فرض اگر استثناء نمیشد، زنان محجبه موظف به پوشاندن اندام خود نیز میشدند! که در این صورت به طور مطلق زن حق بیرون رفتن از منزل را نداشت و این خیلی بعید است!
دلالت نداشتن عبارت «مٰا ظَهَرَ مِنها» بر وجوب پوشش وجه و کفین
قائلان وجوب پوشش وجه و کفّین (دست و صورت) مراد از فقرۀ «مٰا ظَهَرَ مِنها» را همان لباس رو دانستهاند. به عبارت دیگر آنها مراد آیه را همان حجم بدن زنان چادری و محجبه و دارای پوشش دانستهاند که البته این برداشت بسیار بعید است!
اگر بخواهیم حجم بدن زنان چادری را نیز جزء زینتهایی بدانیم که استثنا شده است، در این فرض اگر استثناء نمیشد، زنان محجبه موظف به پوشاندن اندام خود نیز میشدند! که در این صورت به طور مطلق زن حق بیرون رفتن از منزل را نداشت و این خیلی بعید است!
دلیل دوم؛ واجب نبودن پوشیه زدن از عبارت «ولیضربن»
بعضی از عبارت «وَلیَضرِبنَ بِخُمُرُهِنَّ» بر وجوب پوشش وجه و کفّین و پوشیه زدن استناد کردهاند، اما دلیل کافی نیست. زیرا خمار پارچۀ کوچکی بود که فقط برای پوشش سر درست شده بود!
بنابراین آیۀ شریفه در مقام بیان پوشاندن سر است و اگر پوشاندن صورت نیز واجب باشد باید دلیلی واضح بر آن اقامه شود.
همچنین اگر «یَضرِبْنَ» به معنای انداختن و ارسال میبود، با «عَلیٰ» متعدّی نمیشد. این فعل هنگامیکه با «عَلیٰ» متعدی شود به معنای گذاشتن است نه به معنای انداختن.
مثلا در آیۀ «فَضَرَبنٰا عَلیٰ آذانِهِم»(2) لغت «ضرب» به معنای انداختن و زدن نیست. بلکه به این معنا است که روی گوش افراد حائلی گذاشته شده است.
دلیل سوم و چهارم بر واجب نبودن پوشش وجه و کفین
اگر بر فرض «وَلیَضرِبْنَ» برای ارسال باشد باز هم به تنهایی برای اثبات پوشش وجه و کفین کافی نیست. بلکه باید ادله دیگری نیز به آن ضمیمه شود.
همچنین اینکه اگر بخواهند روسری را روی چهره بیاندازند، سبب میشود که جایی را نبینند. زیرا پارچههای آن زمان به گونهای نبوده است که بتوانند از پشت آن بیرون را ببینند.
پانوشت:
(1) مائده/۲
(2) کهف/۱۱