کلام در شجاعت امیرالمومنین علیهالسلام و شهامت آن حضرت در لیلة المبیت بود. در میان دروس گذشته نیز اشارهای به بحث امتحان شدن حضرت امیر داشتیم. ولی در این مقاله به تفصیل به چهارده امتحان حضرت میپردازیم. امیرالمومنین علیهالسلام نیز مانند سایر مردم در تمام عمر، از سوی خداوند متعال امتحان شدهاند. یکی از این چهارده امتحان، جریان حدیث یوم الدار و سبقت در اسلام و دلاوری آن حضرت در جنگ خیبر و خندق است.
فهرستی از مطالب این مقاله:
- امتحانهای چهاردهگانۀ اوصیای پیامبران
- امتحانهای هفتگانۀ امیرالمؤمنین علیهالسلام در زمان پیامبر صلّیاللهعلیهوآله
- امتحانهای هفتگانۀ امیرالمؤمنین علیهالسلام پس از حیات پیامبر صلّیاللهعلیهوآله
- از کنیزی عایشه تا اسارت و کنیزی در کربلا
- اعتراف عایشه به جنایتهایش
- تمجید مولوی و ابنتیمیه از ابن ملجم
امتحان های چهاردهگانه اوصیای پیامبران
شخصی بنام رأس الیهود در مسجد کوفه، خدمت امیرالمؤمنین علیهالسلام رسید و به ایشان عرض کرد: من بر کتاب انجیل و تورات مسلط هستم. بنابراین میدانم که وصیّ هر پیامبر باید چهارده امتحان را بگذراند. حال اگر شما وصی هستید، بفرمایید آن امتحان ها چیست؟
یهودی پس از شنیدن پاسخ حضرت، شیعه شد و بعد از ضربت خوردن امیرالمؤمنین علیهالسلام، خدمت امام حسن علیهالسلام رسید و عرض کرد:
یا أَبَا مُحَمَّدٍ اقْتُلْهُ قَتَلَهُ اللَّهُ فَإِنِّی رَأَیْتُ فِی الْکُتُبِ الَّتِی أُنْزِلَتْ عَلَی مُوسَی أَنَّ هَذَا أَعْظَمُ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ جُرْماً مِنِ ابْنِ آدَمَ قَاتِلِ أَخِیهِ(۱)
کلام یهودی تازه شیعه شده در مذمت قاتل امیرالمومنین علیهالسلام
من در کتب گذشتگان خواندهام که قاتل وصی آخر الزمان گناهش از کسی که هابیل را کشت (یعنی قابیل) بیشتر است.
امتحان هفتگانه امیرالمومنین در زمان پیامبر
- باید اولین کسی باشد که رسولخدا صلّیاللّٰهعلیهوآله را تصدیق کند.
- جان خود را فدای پیامبر صلّیاللّٰهعلیهوآله کند.
- در جنگ بدر از میان 70 نفر کشته شدگان کفار، 35 نفر به دست امیرالمؤمنین علیهالسلام به درک رفتهاند. (2)

4. در جنگ اُحُد همه از اطراف رسولخدا صلّیاللّٰهعلیهوآله پراکنده شدند و تنها امیرالمومنین علیهالسلام بودند که در کنار ایشان ماندند؛ تا جایی که 70 زخم [یا به قولی 90 زخم] خوردند! این امتحان بزرگی برای امیرالمؤمنین علیهالسلام بود. ایشان با تمام آن ضربهها و زخمهایی که به بدن شریفشان اصابت کرده بود، رسولخدا صلّیاللّٰهعلیهوآله را تنها نگذاشتند. این در حالی بود که عثمان از مسیر کوهها فرار کرد و تا شهر مدینه میدوید! (۳)
5. جنگ خندق و کشتن عمرو بن عبدود؛ (۴)
6. جنگ خیبر و کشتن مرحب خیبری؛
7. جریان خواندن آیات برائت بر مشرکین مکه.
شجاعت امیرالمومنین علیه السلام
خواندن و ابلاغ آیات برائت در میان مشرکین مکه توسط امیرالمؤمنین علیهالسلام انجام شد. این آیات دارای مضامین تندی خطاب به مشرکان بود. عرب کینههای دیرینهای از حضرت داشتند؛ زیرا آن حضرت پیش از ابلاغ آیات برائت در نبرد با دشمنان خدا به خانوادۀ کفار عرب صدمه وارد کرده یا ایشان را کشته یا زخمی کرده بودند.
حتی سنیها هم یکی از شرایط و ویژگیهای خلیفه رسولخدا صلّیاللّٰهعلیهوآله را شجاعت دانستهاند؛ ولی در مورد شجاعت ابوبکر و عمر چیزی پیدا نکردهاند!
ابن تیمیه در کتاب منهاج السنّه دربارۀ شجاعت ابوبکر وعمرمینویسد: شجاعت ابوبکر و عمر در پشت جبهه جنگ بروز کرد و آن دعا کردن آن دو برای پیروزی اسلام بود! (۵)
امتحان هفتگانه امیرالمومنین پس از پیامبر
امیرالمؤمنین علیهالسلام در فقدان پیامبر صلّیاللّٰهعلیهوآله فرمودند: با از دست دادن پیامبر صلّیاللّٰهعلیهوآله چنان مصیبتی در دل من نشست که اگر این مصیبت بر کوهی وارد میشد، او را متلاشی میکرد؛ ولی من شکیبایی کردم.

غصب خلافت و صبر امیرالمومنین علیهالسلام
حضرت در ادامه فرمودند: شکیبایی من به این دلیل بود که رسولخدا صلّیاللّٰهعلیهوآله به من دستور داده بودند تا صبر کنم تا بنیاد توحید از بین نرود.
جریان آتش زدن درب خانه حضرت زهرا سلام الله علیها
وقتی آن منافقان زمان پیامبر صلّیاللّٰهعلیهوآله و غاصبان حق امیرالمؤمنین علیهالسلام و حضرت زهرا سلاماللهعلیها پس از شهادت پیامبر اکرم صلّیاللّٰهعلیهوآله به خانه حضرت زهرا سلاماللهعلیها هجوم بردند، امیرالمؤمنین علیهالسلام عمر را به زمین زدند و به او فرمودند: اگر عهد پیامبر صلّیاللّٰهعلیهوآله نبود که مرا امر به صبر کرد، هرگز نمیتوانستی به خانهای همچون خانۀ من وارد شوی و زنده برگردی! (6)
دوران خانه نشینی؛ دیگر امتحان امیرالمومنین
حضرت در جای دیگر فرمودند: این 25 سال مانند کسی که خار در چشم و استخوان در گلو دارد صبر کردم و در خانه نشستم. (7)
این هم یکی دیگر از امتحان های امیرالمومنین علیهالسلام بود.
شتر سواری عایشه در جریان جنگ جمل و به کشتن دادن هزاران نفر
حضرت در این مسئله نیز صبر کردند و پس از شکست لشکر جمل، طبق قواعد اسلامی جنگ، با اینکه میتوانستند زنانی از جمله عایشه را به کنیزی ببرند و به ملکیّت کسی درآورند، این کار را نکردند. ایشان به برادر عایشه امر فرمودند که خواهر خود را با تعدادی زن به خانهاش در مدینه برگرداند! (8)
از کنیزی عایشه تا اسارت و کنیزی آلاللّٰه در کربلا
امیرالمؤمنین علیهالسلام عایشه را به کنیزی نگرفتند، تا سالها بعد در کربلا کسی بانوان و خانوادۀ ایشان را به کنیزی نبرد! وقتی که شُریح قاضی ملعون فتوا داد که امام حسین علیهالسلام مرتد شده، طبیعی بود که زنان و خانوادۀ امام حسین علیهالسلام کنیز حساب شوند. [العیاذبالله]
برای نمونه وقتی در جنگ صفین آب را بر روی لشکر امیرالمومنین علیهالسلام بستند. دشمنان ادعا کردند که به تلافی آن سه روز که شما آب را بر عثمان بستید، ما هم آب را بر شما میبستهایم. (9)
اما در هیچ کتابی نقل نشده که بانوان کربلا را به کنیزی برده باشند یا رفتاری کنیزگونه با ایشان داشته باشند. حتی اینکه میگویند روسری خانواده حضرت را در کربلا بردند نیز نادرست است. بلکه معجر ها را بردند که دستمالی بود که روی روسری میانداختند. حضرت زینب سلاماللهعلیها تمام زیور آلات، جز طلاهای چند دختربچه، را جمع کردند و همه لباسهای کهنه پوشیدند که کسی به آنها جسارت نکند و به بردن آن لباسها رغبت نداشته باشد.
در تاریخ تنها یک جسارت نقل شده که آن هم در دربار یزید بود. در آن مجلس فردی پیشنهاد کنیزی یک دختر کوچک از اسیران را به یزید ملعون داد که حضرت زینب سلاماللّٰهعلیها به او پرخاش کردند؛ نقل شده حتی خود یزید پلید آن شخص را سرزنش کرد. (10)
اعتراف عایشه به جنایت هایش
اما عایشه که مسبب قتل سیهزار نفر شد (11) در آن زمان قصاص نشد. اجرای حدّ او نیز تا زمان ظهور امام زمان عجلاللّٰهتعالیفرجه به تعویق افتاده که آن حضرت او را زنده کرده و قصاص خواهند کرد. (12)
در طبقات ابن سعد نقل شده که عایشه هنگام مرگ میگفت: مرا در کنار رسولخدا صلّیاللّٰهعلیهوآله دفن نکنید؛ چون مادر بدی هستم و بسیاری از فرزندانم را به کشتن دادهام. (13)
6. جریان خروج و کنارهگیری عدهای از لشکر امیرالمؤمنین علیهالسلام بود که رفتند و جنگ نهروان را به پا کردند. امیرالمؤمنین علیهالسلام در این باره فرمودند: من آنجا هم صبر کردم.
7. آخرین امتحان، شهادت حضرت بود.
امیرالمؤمنین علیهالسلام به آن یهودی فرمودند: یک امتحان مانده است؛ و آن نیز با شهادتشان به وقوع پیوست. (14)
اگر این امتحان های امیرالمومنین علیهالسلام بر امّت تقسیم میشد، همگی مردود می شدند.

تمجید مولوی و ابن تیمیه از ابن ملجم
جالب است که مولوی، آن شاعر معروف، دربارۀ قاتل امیرالمؤمنین علیهالسلام مینویسد: ابن ملجم وسیلۀ حضرت حق بود و اختیاری نداشت. ابن تیمیه نیز از ابن ملجم تمجید بسیار کرده و از او به عنوان فردی زاهد و عابد یاد میکند!
وقتی که ابن ملجم لعنةاللّٰهعلیه از یمن آمد، خطبهای در فضیلت امیرالمؤمنین علیهالسلام خواند. حضرت همانجا به او فرمودند: تو اکنون از من تعریف میکنی ولی بدان که تو قاتل من هستی!
پانوشت
(۱) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۳۸ ص۱۸۴
(۲) واقدی، المغازی، ج۱ ص۲۶ _ بیهقی، السنن الکبری، ج۶ ص۳۰۵
(۳) علامه مجلسی، مرآة العقول، ج۲۶ص۴۳۲
(۴) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۲۰ ص۲۲۵
(۵) ابنتیمیه، منهاج السّنّة النّبویّة، ج۴ ص۴۸۲
(6) کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج۲ ص۵۸۶
(7) ابن أبیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج۱ص۱۵۱ _ ابن عبدربه، العقدالفرید، ج۴ ص۷۱و72
(8) سید شرفالدین، شبهای پیشاور، دارالکتب الاسلامیه، ص۴۴۵
(9) طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۴ ص۵۷۱؛ نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ص۱۶۰؛ ابن أبیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج۳ ص۳۱۸
(10) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۴۵ ص۱۳۶و۱۳۷؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۷ ص۳۷۷
(11) طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳ ص۵۱۷
(12) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۳۱ ص۶۴۱
(13) سید بن طاووس، الطرائف، ص۲۹۳؛ خادم استرآبادی، علی بن داوود، انساب النواصب، ص۳۶۰
(14) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۳۸ ص۱۶۷
با عرض سلام و خسته نباشید
خدمت شما
ممنون از طراحی سایت زیبا و مطالب ارزنده ای که داخل سایت میزارید.
سلام ممنون از لطف شما یاعلی