پیامبر اکرم صلّیاللّٰهعلیهوآله در خطبۀ غدیر تأکید میکنند که تنها راه سعادت یک انسان، اسلام آوردن و ایمان به ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام است. چیزی که امروزه از آن به “انحصارگرایی دینی” یاد میشود. در مقابل آن “تکثرگرایی یا پلورالیسم” قرار دارد که هیچ مبنای عقلی و دینی ندارد.
فهرستی از عناوین این مقاله:
- قبول ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام، شرط اساسی ایمان
- انحصارگرایی دینی اسلام؛ خط بطلانی بر باور یهودیان و مسیحیان
- جهانی نبودن ادیان مسیحیت و یهود
- چیستی دین حنیف ابراهیمی؟
- لزوم تبعیت مسیحیان و یهودیان از اسلام
- انحصارگرایی دینی بر محور اسلام و بطلان سایر ادیان
قبول ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام، شرط اساسی ایمان
مَعاشِرَ النّاسِ! آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذى اُنْزِلَ مَعَهُ مِنْ قَبْلِ اَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى اَدْبارِهاَ او نَلْعَنَهُمْ كَما لَعَنّا اَصْحابَ السّبت
خطبۀ غدیر
ای گروه مردمان! به خدا و رسولش و نوری که با او نازل شده است ایمان بیاورید پیش از اینکه صورتهای شما را محو کنیم و به پشت سرتان برگردانیم! یا همانند اصحاب روز شنبه [یهودیانى كه بر خدا نیرنگ زدند] رانده شوید.
نوری که همراه پیامبرخدا صلّیاللّٰهعلیهوآله نازل شده و لازم است به او ایمان آورد، امیرالمؤمنین علیهالسلام است. این مطلب برخاسته از دقت در متن قرآن و روایات است.
اما اینکه در تمام خطبۀ غدیر، جایی عبارت “یا ایها الذین آمنوا” نداریم و مردم با عبارت “معاشر الناس” خطاب شدهاند، بدین جهت است که حقیقت ایمان زمانی شکل میگیرد که فرد مسلمان، ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام را بپذیرد.
این عبارت خطبۀ غدیر، انحصارگرایی دینی و منحصر بودن سعادت و بندگی خدا و رسیدن بهشت را میرساند که خلاصه در ولایت پیامبرخدا، امیرالمؤمنین و امامان پس از ایشان صلواتاللهعلیهماجمعین میشود.
تهدید عموم مردم توسط خدا و پیامبر در خطبۀ غدیر به جهت ایمان به ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام، مشابه همان تهدید اهل کتاب یعنی یهودیان و مسیحیان در سورۀ نساء است.
خداوند در سورۀ نساء به اهل کتاب خطاب میفرماید:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَكُم مِّن قَبْلِ أَن نَّطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَىٰ أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا
نساء/47
به این قرآن ایمان بیاورید چرا که کتب آسمانی خود شما این قرآن را تصدیق میکند و ایمان بیاورید قبل از اینکه صورتهای شما را محو کنیم و سرهای شما به پشت برگردد.
انحصارگرایی دینی اسلام؛ خطبطلانی بر باور یهودیان و مسیحیان
در سورۀ نساء بیان شده است که اگر شما مسیحی و یا یهودی باشید و حتی اگر خداشناس و با تقوا باشید ولی این قرآن را تصدیق نکنید به شما سیلی میزنیم که صورتهای شما به پشت برگردد.
پس مشخص میشود که “تکثرگرایی دینی” از نگاه قرآن و پیامبر صلّیاللّٰهعلیهوآله باطل است؛ قطعا عقل نمیپذیرد و ممکن نیست که همۀ ادیان و باورها حق باشند. حقیقت واحد است و هر تفکر و مذهب و دین دیگری در برابر آن دین حق، باطل و گمراه است.
آقای سروش کسی بود که میگفت: همۀ ادیان حق هستند؛ اما اسلام دین بهتری است! او به پلورالیسم یا تکثرگرایی دینی روی آورد و بعداً ادعا کرد که قرآن کلام خدا نیست؛ بلکه کلام رسولخدا صلّیاللّٰهعلیهوآله است! (1)
از همان اول سخنان سروش که پیرو تکثرگرایی دینی است بر اساس و هماهنگ با عقاید مولوی بوده است. [هر چه میکشیم از این اظهار نظرهای شخصی میکشیم!]
ملاصدرا نیز یکی از این نظریهپردازها است که میگوید: همه زنها حیوان هستند و تنها مردها انسان هستند!
ملاصدرا در این حرفش هیچ استثنائی قائل نشده و حتی حساب بزرگان زنان عالم را جدا نکرده است و همۀ زنها را حیوان میداند! (2)
این سخنان و نظریهها عین ظلمت و تاریکی است و نور تنها در محضر اهلبیت علیهمالسلام یافت میشود. راه ایشان، تنها راه رسیدن به بندگی و اطاعت خدا است.
قطعا دین و آئین حق، واحد و منحصر است. زیرا شبهاتی پیرامون تکثرگرایی در عصر حاضر از غرب متولد شده و خود یهودیان و مسیحیان اصیل نیز این پلورالیسم و تکثرگرایی دینی را قبول ندارند و همۀ ادیان به انحصارگرایی دینی معتقداند.
تمام حرف سروش همان کلمات و عقاید مولوی است؛ خود او نیز به این مطلب اذعان کرده است.
او و همفکرانش قائلاند: اسلام، دین برتر است؛ ولی بقیۀ ادیان الاهی نیز حق و پذیرفته شدهاند! در صورتی که ادیان گذشته، نه تنها منسوخ شده و محدود به قوم خاصی بودهاند بلکه دستخوش تحریف و تبدیل نیز قرار گرفتهاند.
جهانی نبودن ادیان مسیحیت و یهود
نکته اول اینکه اگر در زمان حضرت عیسی و حضرت موسی علیهماالسلام نیز بودیم، ما یهودی و مسیحی نمیشدیم!
چرا که این دو پیامبر، برای قوم بنیاسرائیل مبعوث شدهاند و ما بچههای حضرت اسرائیل یعنی حضرت یعقوب علیهالسلام نیستیم!
وَ رَسُولًا إِلَىٰ بَنِيٓ إِسْرَآئِيلَ
عیسی علیهالسلام را رسولی برای بنی اسرائیل قرار دادیم. (3)
وَ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَ جَعَلْنَاهُ هُدًى لِبَنِيٓ إِسْرَآئِيلَ
ما به موسی علیهالسلام كتاب دادیم و آن را برای بنیاسرائیل وسیله هدایت قرار دادیم. (4)
یهودیهای اصیل نیز در حال حاضر دین خود را تبلیغ نمیکنند؛ چون این دین برای فرزندان یهود است. آنها معتقداند تنها فرزندان یهود، انسان هستند و بقیۀ انسانها اسب هستند. البته شبیه انسان هستند و این را در تلمود نوشتهاند! (5)
از همین رو یهودیها اگر تبلیغ میکنند، مسیحیت را تبلیغ میکنند. چون هدفشان این است که میخواهند شیعه را از بین ببرند و مردم را از پیروی مکتب اهلبیت علیهمالسلام دور کنند.
چیستی دین حنیف ابراهیمی؟
نکته دوم اینکه پیش از اظهار اسلام از پیامبرخدا صلّیاللّٰهعلیهوآله سؤال شد که شما بر چه آئینی هستید؟
ایشان فرمودند: من نه یهودیام و نه مسیحی! بلکه بر آئین پدرم حضرت ابراهیم علیهالسلام هستم. (6)
پس دین ما، دین حضرت ابراهیم علیهالسلام است که رسولخدا صلّیاللّٰهعلیهوآله نیز بر آن بودهاند. بر این اساس اصطلاح “انحصارگرایی دینی” تنها در مربوط به دین اسلام است که انسان را در دنیا و آخرت به سمت سعادت راهنمایی میکند.
لزوم تبعیت مسیحیان و یهودیان از اسلام
سوم اینکه اگر ما به فرض، دین یهود و مسیح را در دوران خودشان جهانی و همگانی بدانیم، باید این را هم بدانیم وقتی آخرین نمایندۀ خدا [یعنی پیامبر اسلام] بیاید، همه باید در مقابل او تسلیم شوند، این تسلیم همان اسلام است؛ چراکه فریاد آخرین دین این است که فریاد میزند:
وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ (7)
هر كه جز اسلام، دینی را انتخاب كند، هرگز از او پذیرفته نمیشود و او در آخرت از زیانكاران خواهد بود.
آلعمران/85
در سورۀ نساء نیز خداوند خطاب به یهودیها و مسیحیها میفرماید:
اگر شما به این قرآن ایمان نیاورید چهرههای شما در هم شکسته و روی شما را به پشت برمیگردانیم. (8)
انحصارگرایی دینی بر محور اسلام و بطلان سایر ادیان
اگر امروز بعضی یهودی و مسیحی میشوند شاید به دلیل این تفکر غلط است که دین یهود و مسیح هم حق هستند؛ اما این باور نادرست است. اگر الآن تورات و انجیل واقعی و تحریف نشده هم وجود داشت، نباید به سراغ آن میرفتیم! چراکه رسولخدا صلّیاللّٰهعلیهوآله فرمودند:
من کتابی برای شما آوردم که تصدیق تمامی کتب و صحف انبیای قبل در آن است؛ بلکه در این قرآن چیزهایی وجود دارد که در کتب و صُحف قبلی نبوده است. (9)
بنابراین رسول مکرم اسلام صلّیاللّٰهعلیهوآله میفرماید: به خداوند و رسول او و نوری که همراه او نازل شده است ایمان بیاورید، قبل از اینکه صورت شما را به پشت برگردانیم و مراد از آن نور، امیرالمؤمنین علیهالسلام و ولایت ایشان است.
بِاللَّهِ ما عَنى بِهذِهِ الْایَةِ اِلّا قَوْماً مِنْ اَصْحابى اَعْرِفُهُمْ بِاَسْمائِهِمْ وَ اَنْسابِهِمْ، وَ قَدْ اُمِرْتُ بِالصَّفْحِ عَنْهُمْ، فَلْیَعْمَلْ كُلُّ امْرِئٍ عَلى ما یَجِدُ لِعَلِىٍّ فى قَلْبِهِ مِنَ الْحُبِّ وَ الْبُغْضِ
فرمایشات پیامبر اکرم صلّیاللّٰهعلیهوآله در خطبۀ غدیر
به خدا سوگند! مقصود خدا از این آیه فقط گروهى از اصحاب من هستند كه آنان را با نام و نَسَب مىشناسم؛ اما به پردهپوشى كارشان مأمورم. پس هر کسی پایۀ كار خویش را محبت یا بغض على علیهالسلام در دل قرار دهد و بداند كه ارزش عمل او، وابستۀ به آن است.
پانوشت:
(1) رک: جوع فرمایید به فصلنامه الکترونیکی “نقد کتاب” پیرامون عقیدۀ دکتر سروش تحت عنوان قرآن کلام محمّد صلّیاللّٰهعلیهوآله
(2) الحکمة المتعالیه ج۷ ص۱۳۷
(3) آلعمران/ ۴۹
(4) اسراء/ ۲
(5) رک: شیرازی، سیّد محمّد، نشر موعود، ماهنامۀ “دانش پژوه” شمارۀ ۵۶ ص۷
(6) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۲ ص۶۹ و ج۱۵ ص۱۲۷؛ بقره/ ۱۳۵
(7) آلعمران/۸۵
(8) نساء/۴۷
(9) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۹ ص۲۸۵و۲۸۸