مقدمه:
نزدیکترین فرد به پیامبر اکرم صلّیاللّٰهعلیهوآله کیست؟ اگر از جهت قرابت و نسبت خانوادگی در نظر بگیریم امیرالمؤمنین علیهالسلامسالهای کودکی خود را در خانۀ پیامبر صلّیاللّٰهعلیهوآله گذراندهاند. به علاوه ایشان داماد و پسرعموی پیامبر صلّیاللّٰهعلیهوآله نیز هستند. اما همۀ اینها به کنار؛ پیامبر اکرم صلّیاللّٰهعلیهوآله در خطبۀ غدیر ، تنها امیرالمؤمنین علیهالسلام را با عنوان اخوت و برادری با خود معرفی کردند و دائماً آن حضرت را با وصف برادر صدا میکردند؛ که این مسئله جای دقت بسیار دارد.
فهرستی از عناوین این مقاله:
- اخوت و برادری امیرالمؤمنین علیهالسلام با پیامبر صلّیاللّٰهعلیهوآله، مقامی بس رفیع
- رابطه مستقیم برادری با پیامبر صلّیاللّٰهعلیهوآله و جانشینی ایشان
مقام والای برادری امیرالمؤمنین علیهالسلام با پیامبر صلّیاللّٰهعلیهوآله
قبل از غدیر، گاهی پیامبر صلّیاللّٰهعلیهوآله امیرالمؤمنین علیهالسلام را پسرعمو و گاهی برادر خطاب میکردند؛ ولی هنگامی که رسولخدا صلّیاللّٰهعلیهوآله در غدیر، مسئله وصایت را مطرح میکردند در هیچ فرازی از آن خطبه، آن حضرت را با لفظ پسرعمو وصف نکردند. ایشان در وصف آن حضرت فقط از واژۀ ” أخی” یعنی” برادرم “استفاده کردند.
مقام” اخوت” جایگاهی بسیار مهم است؛ اما خیلی از ما پی به اهمیت آن نبردهایم!
اما ابن تیمیه حرّانی ملعون چون اهمیت این مسئله را فهمید، از همین رو اخوت و برادری امیرالمؤمنین علیهالسلام با پیامبر صلّیاللّٰهعلیهوآله را انکار کرد! او رئیس فکری وهابیت است که در قرن هفتم میزیسته. مهمترین کتاب او «منهاج السنه النّبویه» است که در این اثر تمام تلاش خود را برای انکار فضائل امیرالمؤمنین علیهالسلام به کار بسته است. وی در این مسئله مینویسد:
اصلا چنین چیزی ممکن نیست و من نمیپذیرم که علی بن أبیطالب برادر رسولخدا باشد. (1)
کتاب منهاج السنة

رابطۀ مستقیم برادری با پیامبر صلّیاللّٰهعلیهوآله و جانشینی ایشان
برادری با پیامبر صلّیاللّٰهعلیهوآله مقام والایی است که به سادگی نمیتوان از آن گذشت. ریشۀ اخوت پیامبر و امیرالمؤمنین سلاماللّٰهعلیهماوآلهما به ابتدای خلقت بازمیگردد. ایشان در آغاز خلقت، یک نور بودهاند و بعد این نور بود که نصف شد و نیمی از آن “نبی” و نیمۀ دیگر آن “وصی” نام گرفت. (2)
بنابراین مسئلۀ برادری پیامبر و امیرالمؤمنین سلاماللّٰهعلیهماوآلهمامسئلهای بسیار دقیق و سرنوشتساز در مباحث امامت است.
باید در نظر داشت که نشستن و تکبه بر منبر نبوی پس از شهادت رسول اکرم صلّیاللّٰهعلیهوآله نیز بیحسابوکتاب نیست! این مقامی است الاهی که تنها زیبندۀ برادر و نفس پیامبر صلّیاللّٰهعلیهوآله است.
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست عِرض خود میبری و زحمت ما میداری
در خطبۀ غدیر پس از آنکه پیامبر صلّیاللّٰهعلیهوآله جانشینی امیرالمؤمنین علیهالسلام را اعلام میکردند، حضرت دست حضرت امیر علیهالسلام را گرفته، بالا برده و فرمودند:
هر کسی میخواهد از قرآن آگاه شود باید در برابر امیرالمؤمنین و امامان دیگر از نسل او زانو بزند.
متن خطبۀ غدیر
در مرحله بعدی رسول اکرم صلّیاللّٰهعلیهوآله بازوی امیرالمؤمنین علیهالسلام را گرفته و بالا بردند؛ به نحوی که پاهای حضرت امیر علیهالسلام با زانوان پیامبر اکرم صلّیاللّٰهعلیهوآله مساوی شد. ایشان در آن حالت به مسئلۀ اخوت و برادری خود و حضرت امیر علیهالسلام اشاره کردند. نخستین جملۀ پیامبر صلّیاللّٰهعلیهوآله بیان علت نصب حضرت امیر علیهالسلام به مقام وصایت وخلافت بود؛ ایشان فرمودند:
مَعاشِرَ النّاسِ! هذا عَلِىٌّ أخى وَ وَصیّى وَ واعى عِلْمى وَ خَلیفَتى فى اُمَّتى عَلى مَنْ آمَنَ بى وَ عَلى تَفْسیرِ كِتابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ
متن خطبۀ غدیر
ای مردم! او برادر من و وصی و خزانهدار علم من و خلیفۀ من بر امت من و خلیفۀ من بر تفسیر کتاب خدا، قرآن، است.
خوانندگان محترم میتوانند نظرات و پرسشهای خود دربارۀ بحث “اخوت و برادری پیامبر با امیرالمؤمنین” سلاماللّٰهعلیهماوآلهما را در پایین همین صفحه ارسال کنند.
پانوشت:
(1) ابن تیمیه حرانی، منهاج السّنّة النبویّة، ج۷ ص۳۵۹-۳۶۱
(2) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۲۴ ص۸۸