مقدمه:
ارتباط عمیقی بین سورۀ عصر با امیرالمؤمنین علیهالسلام وجود دارد. دورهای که در میان خطبۀ غدیر به طور کامل آمده و معصومین علیهمالسلام تأکید بسیاری برای قرائت این آیات به شیعیان داشتند. اما راز این سوره چیست؟
وَ فى عَلِىٍّ – وَ اللَّهِ – نَزَلَتْ سُورَةُ الْعَصْر بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمانِ الرَّحیمِ وَ الْعَصْرِ اِنَّ الْاِنْسانَ لَفى خُسْرٍ اِلّا عَلِیّاً الَّذى آمَنَ وَ رَضِىَ بِالْحَقِّ وَ الصَّبْرِ
به خدا سوگند! سورۀ عصر در رابطه با امیرالمؤمنین علیهالسلام نازل شده است. به نام خداوند بخشایشگر و مهربان. سوگند به زمان! انسان همواره در زیان است مگر علی علیهالسلام که ایمان آورده و به حقیقت و صبر رضایت داده است.
متن خطبۀ غدیر
عناوین این مقاله:
- فضیلت سورۀ عصر
- ارتباط سورۀ عصر با امیرالمؤمنین علیهالسلام
- تحمل و صبر در راه ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام
- جسارت به خدا در اعتراض به نزول بلا!
ارتباط عمیقی بین سورۀ عصر با امیرالمؤمنین علیهالسلام وجود دارد. دورهای که در میان خطبۀ غدیر به طور کامل آمده و معصومین علیهمالسلام تأکید بسیاری برای قرائت این آیات به شیعیان داشتند. اما راز این سوره چیست؟
وَ فى عَلِىٍّ – وَ اللَّهِ – نَزَلَتْ سُورَةُ الْعَصْر بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمانِ الرَّحیمِ وَ الْعَصْرِ اِنَّ الْاِنْسانَ لَفى خُسْرٍ اِلّا عَلِیّاً الَّذى آمَنَ وَ رَضِىَ بِالْحَقِّ وَ الصَّبْرِ
به خدا سوگند! سورۀ عصر در رابطه با امیرالمؤمنین علیهالسلام نازل شده است. به نام خداوند بخشایشگر و مهربان. سوگند به زمان! انسان همواره در زیان است مگر علی علیهالسلام که ایمان آورده و به حقیقت و صبر رضایت داده است.
متن خطبۀ غدیر
فضیلت سورۀ عصر
در توضیح آیات سورۀ عصر روایتیاز امام صادق علیهالسلام در تفسیر شریف قمی نقل شده که ایشان میفرمایند: قسم به زمان! همه انسانها در زیان هستند.
این اصلی انکارناپذیر است که همۀ ما در زیان هستیم و خدا نیز به آن قسم خورده است. البته کسانی که ایمان بیاورند و عمل صالح انجام دهند و امر به تقوی و امر به صبر داشته باشند نجات مییابند. (1)
اینها اصول خوشبختی انسان است. اگر کم شود نتیجهاش این است که یا درجات انسان در بهشت کم میشود یا کار انسان به جهنم کشیده میشود.
سیوطی در تفسیر دُرّالمنثور نقل کرده: وقتی اصحاب پیامبر صلّیاللّٰهعلیهوآله دور هم مینشستند و با هم سخن میگفتند، امکان نداشت که از هم جدا شوند و سورۀ عصر را نخوانند! (2)
امام صادق علیهالسلام فرمودند: اگر کسی را دیدید که افسرده است، به او دستور قرائت سوره «والعصر» را بدهید. (3)
در روایات دستور داده شده که در نمازهای مستحبی خود سورۀ عصر را بخوانید. (4)
ارتباط سورۀ عصر با امیرالمؤمنین علیهالسلام
چرا رسولخدا صلّیاللّٰهعلیهوآله میفرمایند: اگر کسی مداومت بر خواندن سورۀ عصر داشته باشد، عاقبت به خیر میشود! (5)
چرا پیامبرخدا صلّیاللّٰهعلیهوآله فرمودند: اگر کسی مداومت بر خواندن سورۀ عصر داشته باشد، روز قیامت نورانی و با بهترین نیکان مشهور میشود! (6)
مؤمنین و شیعیان نباید «سوره والعصر » را در قرآن از دست بدهند؛ چراکه رسولخدا صلّیاللّٰهعلیهوآله در این فراز از خطبۀ غدیر به ذات حق قسم خورده و فرمودند: به خدا قسم! سورۀ والعصر در رابطه با امیرالمؤمنین علیهالسلام نازل شده است.
این همه فضیلت که برای سورۀ عصر بیان شده و عمل مسلمانان صدر اسلام بر مداومت قرائت این سوره، چه ارتباطی با امیرالمؤمنین علیهالسلام پیدا میکند؟
همانطور که پیامبر اکرم صلّیاللّٰهعلیهوآله در خطبۀ غدیر فرمودند: این سوره در رابطه با امیرالمؤمنین علیهالسلام است. مداومت بر قرائت آن، ما را با ولایت آشنا میکند.
ولایت الاهی، حقیقت و اصل دین ما است که فقط بر رسول خدا صلّیاللّٰهعلیهوآله و اهلبیت علیهمالسلام جاری شده است. اگر کسی ولایت را از دست بدهد، اگر شب و روز را هم عبادت کند، فایدهای برای عابد ندارد، چون دین ندارد! (7)
این همه توصیه که به خواندن سورۀ عصر شده، به این معنا است که اگر میخواهی به آسمان وصل شوی، راهش چنگ زدن به ریسمان مستحکم خدایی است که آن ولایت امیرالمؤمنین و اهلبیت علیهمالسلام است. (8)
همان کسانی که در دعای ندبه میخوانیم:
أَیْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ (9)
متن خطبۀ غدیر
امام صادق علیهالسلام در شرح سورۀ عصر فرمودند:
وَالَّذینَ آمَنوا یعنی آمَنوُا بِعَلِیٍّ
وعَمِلوُا الصّالِحاتِ یعنی تحت ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام، دستورات دین را عمل کنند.
وتَواصَوا بِالحَقّ یعنی تمام مردم را به ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام توصیه کنند که او حق است.
وتَواصَوا بِالصَّبر یعنی مردم را به صبر توصیه کند. (10)

تحمل و صبر در راه ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام
تَواصَوا بِالصَّبر یعنی پای کار بمانیم و در لشکر عمرسعد نباشیم؛ حتی سرکی هم گاهگاه به آن طرف نکشیم!
بعضی افراد در برابر سختیها و فشارها صبر نداشتند؛ مثلا در منزلگاه” زباله” عدهای امام حسین علیهالسلام را تنها گذاشتند و امام علیهالسلام نیز فرمودند: اگر کسی میخواهد برود، برود! (11)
حضرت فرمودند: گاهی بلا مانند سیلی که از کوه جاری میشود، بلکه بدتر از آن، بر مؤمن فرو میریزد. (12)
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند: کسی که ولایت ما را پذیرفت، منتظر فقر و بلاها باشد. (13)
جسارت به خدا در اعتراض به نزول بلا!
در حقیقت همه این بلاها رحمت است و مؤمن نباید به خدا اعتراض کند که منجر به جسارت به پروردگار است!
ظاهر رخدادها بلا است؛ ولی وقتی در مییابد که همین بلا، ریشه در محبت خدا به اودارد و تحت حکومت خدا است، انسان راضی میشود.
شخصی از اصحاب پیامبر اکرم صلّیاللّٰهعلیهوآله ایشان را به منزل خود دعوت کرد و حضرت هم با چند نفر وارد خانه او شدند. ناگهان دیدند که تخم مرغی از بلندی بر روی آهنی افتاد ولی نشکست! همه تعجب کردند. صاحب خانه با خوشحالی گفت: در خانه ما چیزی نمیشکند و خراب نمیشود؛ اینجا مریضی نیست و هیچ بلایی به من و خانوادۀ من نمیرسد!
رسول اکرم صلّیاللّٰهعلیهوآله فرمودند: معلوم میشود که خدا تو را رها کرده است که بلایی سر تو نمیآید و حضرت غذای او را نخوردند. (14)
کسانی که ولایت را پذیرا باشند، خداوند ایشان را دوست میدارد. چنان که رسولخدا صلّیاللّٰهعلیهوآله فرمودند:
ای خدا دوست بدار کسی که علی را دوست داشته باشد. (15)
گاهی بر مؤمن بلاها جاری میشوند تا او از بار گناهان و غفلتها پاک شود. اگر کسی ثروتش از بین رفت و یا مشکلی برایش پیش آمد، نباید اعتراض کند؛ بلکه باید در همین شرایط خدا را حمد کند. ما باید آمادگی تحمل بلا را داشته باشیم.
پانوشت:
(1) قمی، علی بن ابراهیم، تفسیرقمی، ج۲ ص۴۷۸
(2) سیوطی، الدر المنثور، ج۶ ص۳۹۱
(3) مصباح ص۴۶۱؛ منهاج ص۴۲۲؛ کریمی، محمدرضا، درمان با قرآن، ص۱۶۲
(4) شیخ صدوق، ثواب الأعمال، ص۱۲۵
(5) طبرسی، ابوعلی فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰ ص۴۳۴
(6) شیخ صدوق، ثواب الأعمال، ص۱۲۵
(7) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۲۷ ص۱۹۴ و ج۳۹ ص۲۸۰؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل أبیطالب، ج۲ ص۲؛ طبری، عمادالدین، بشارة المصطفی، ص۱۱۴
(8) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۲۴ ص۸۳
(9) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۹۹ ص۸۶ و۱۰۷
(10) قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر علی بن ابراهیم قمی، ج۲ ص۴۷۸
(11) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۴۴ ص۳۷۴
(12) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج 64 ص239
(13) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۲۷ ص۱۴۳ و ج۳۴ ص۳۳۶ و ج۴۶ ص۳۶۰ و ج۷۸ ص۱۹۸
(14) کلینی، الکافی، ج۲ ص۲۵۶ حش۲۰؛ علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۷۸ ص۱۹۷
(15) علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۲۱ ص۲۳۹