جلسه چهل و نهم از سلسله جلسات مقتل شناسی؛
منزلگاه تنعیم، قدیم در فاصله دو فرسخی از مکه واقع شده بود. این منزلگاه اکنون در کنار شهر مکه قرار دارد.
در این منزلگاه دو اتفاق رخ داده که باید بررسی شود. یکی ملاقات با عبدالله بن عمر که محتمل است و دیگری برخورد امامحسین علیهالسلام با کاروان یمن.
برخورد امام حسین علیهالسلام با کاروان یمن
امام حسین علیهالسلام در منزلگاه تنعیم به کاروانی از یمن برخورد کردند و چند شتر از آنان اجاره کردند که تفصیل آن گذشت.
کاروان بحیر
این کاروان متعلق به بحیر بن ریسان، معتمد معاویه و پس از او یزید، در یمن بود.
بحیر این کاروان را که حامل گیاه ورس و جواهرات بودند را برای عرض تبریک به مناسبت خلافت یزید، به سوی او فرستاده بود.
مصادره اموال شخصی توسط امام حسین؟!
بنا بر برخی نقلها، هنگام برخورد امام حسین علیهالسلام به این کاروان، حضرت اموال آنها را مصادره کردند. همین امر سبب ایجاد شبهه شد، که چطور و به چه علت امام علیهالسلام اموال شخصی آنها را مصادره کردند؟
از این رو باید داستان را از جهت سندی مورد بررسی قرار دهیم. البته بر فرض وقوع چنین اتفاقی از سوی امام، باید به دنبال کشف علت آن باشیم.
نکته: شاید بتوان گفت یکی از جهاتی که سبب تغییر مسیر امام به ابطح شد، برخورد با این کاروان و مصادره اموال آنها بوده است.
بررسی سندی
ابتداء باید دانست که بخش مصادره اموال، در برخورد امام با کاروان یمن، در کتب شیعه مانند ارشاد شیخ مفید نقل نشده. مرجع نقل برخی کتب که این بخش را نقل کردهاند، ابی مخنف میباشد.
سند روایت
طبری از ابی مخنف و او از حارث بن کعب والبی و او نیز از عقبة بن سمعان نقل میکند. اما این سند از جهاتی ارسال دارد که عبارت است از:
1. نقل بی واسطه طبری از ابیمخنف. با وجود فاصله زیاد میان این دو، نقل طبری از ابی مخنف عقلانی نیست. مگر اینکه بگوییم طبری به کتاب ابی مخنف دسترسی داشته است.
2. مجهول بودن حارث بن کعب. در کتاب مستدرک علم رجال حدیث به مجهول بودن این شخص تصریح شده است.
3. نقل بی واسطه ابی مخنف از عقبة بن سمعان. نقل ابی مخنف از او به سبب فاصله زمانی زیاد ممکن نیست.
در نتیجه باید گفت این روایت از جهت سندی قوت نداشته و مخدوش است.
توجیه مصادره اموال
اما اگر به سبب نقل طبری و اخبار الطوال به این روایت اعتماد کنیم، باز هم مصادره در این نقل توجیهپذیر است؛ زیرا:
1. بنا بر نقل و با توجه به اینکه حضرت شترها را کرایه و تنها اموال را مصادره کردند، معلوم میشود که جریان عادی نبوده است و الا شترها نیز مصادره میشدند؛ بلکه علتی داشته که حضرت نگذاشتند هدایا به دست یزید برسد.
2. یزید با دستور قتل امام حسین علیهالسلام، جنگ با ایشان را آغاز کرده بود؛ بحیر نیز این اموال را به سوی حاکمی میفرستاد که در حال جنگ است و حضرت نیز به عنوان طرف مقابل، آن اموال را مصادره کردند تا کمک حال دشمن نشود.
3. اموال مصادره شده متعلق به مسلمانان یمن بوده که توسط حاکم آن سرزمین از روی ظلم از آنان گرفته شده بود و حضرت آنها را مصادره کردند تا در دست ظالمین نماند.
4. حضرت با مصادره اموال بحیر و یزید، عدم رسمیت حکومت و عدم رضایت امام به تبریک گفتن و هدیه دادن به یزید را اعلام کردند.
5. در هیچ یک از منابع تاریخی جریان کربلا نقل نشده است که سپاه یزید، بعد از ظهر عاشورا، به زیور آلات و هدایای گرانبهایی دست یافته باشند، چراکه اگر این گونه بود حتما در تواریخ نقل میشد.
6. در هیچ یک از رجز خوانی دشمنان امام حسین علیهالسلام که در مقام بیان سبب جنگ خود با ایشان بودند به موضوع مصادره اموال اشاره نشده، چراکه اگر این گونه بود دشمنان آن را به عنوان بهانهای برای جنگ با حضرت و دفاع از اقدامات خود علیه ایشان علم میکردند.